برای کسانی که کتاب و کتابخوانی به نحوی برایشان دغدغه است ، این روزها روزهای عجیبیست. همه متفق القول معتقدند که با این وضع گرانی در بازار کاغذ و ملزومات چاپ ، این صنعت و به دنبال آن فرهنگی که با خود می آورد روبه ورشکستگی کامل می رود.
اما شاید پر بیراه نباشد اگر ادعا کنیم تا پیش از این عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد دولت حسن روحانی در عرصه رسانه ها مکتوب و البته کتاب گرچه هنوز با معیارهای مطلوب فاصله دارد اما موجبات راه افتادن جریان کتابخوانی بعد از یک دوره رکود شده بود.
بسط و گسترش رسانههای اجتماعی مانند گروههای تلگرامی و اینستاگرام به موازات بازتر شدن سیاست های تولید کتاب تالیفی و کمتر شدن حساسیت ها و تنگ نظری ها در این حوزه توانست تاثیر بالایی در ترغیب جوانان به مطالعه داشته باشد.
شاید اگر بگوییم در چهار پنج سال اخیر کتاب و کتابخوانی به یک مد و یک پرستیژ خاص اجتماعی بدل شد حرف بیراهی نزده باشیم .
به مدد این فضا شاهد صفهای امضا و فروش بالای برخی از کتابها ترجمه ای و حتی تالیفی بودیم که گرچه منتقدانی دارد اما در کلیت خود نشانه های خوبی از اقبال عمومی جوانان به کتاب داشت.
طرحهای پیشین وزارت ارشاد مانند حمایت از مولفین و نمایشگاههای استانی و بالاخره انتخاب پایتخت کتاب و رقابت شهرهای مختلف برای به دست آوردن این امتیاز نیز در این فضا کم تاثیر نبود.
اما درست هنگامی که کتاب و کتابخوانی می رفت تا در موازات شبکه های اجتماعی ، خودی نشان داده و به نحوی وارد زندگی جوانان ایرانی شود، توفان گرانی دلار و به عبارت بهتر افت ارزش پول ملی، از راه رسید و این فرصت را از صنعت نشر گرفت.
در شرایطی که ناشران برای ارائه کتابهای تالیفی و ترجمه ای جدید با یکدیگر رقابت سالم و گاهی ناسالم ( به دلیل نبودن قانون کپی رایت بین المللی) را با هم آغاز کرده بودند. ناگهان گیشه ها را بستند و دست رد بر سینه اکثر آثاری زدند که کمتر مولفه بازاری شدن را بر پیشانی دارد و این ضایعه درست در هنگامی به وقوع پیوست که همه چیز اگرچه آهسته اما خوب پیش می رفت.
گاهی ممکن است بسیاری از اصحاب فرهنگ از آمار پائین مطالعه کتاب در جامعه ما سری به افسوس تکان دهند اما می شود تصور کرد این آمار گاهی با عواملی پائین نگه داشته می شوند که گرچه زنده و هوشمند و هدفمند نیستند اما تاثیری شگرف و مخرب بر این شاخصه فرهنگی می گذارند و آن را مانند بادبادکی در معرض بادهای مخالف به زیر می کشند.
۴۶
منبع