در این روزها با آمدن کرونا، که حالا منشأش هر چه می خواهد باشد، عده ای را ترس برداشته و بیش از هر موقع دیگر دعا می خوانند و حق هم دارند. کلیپ های فراوانی می رسد که سوره فلان و دعای فلان را فردی و جمعی بخوانید؛. صدا و سیما هم از قول بسیاری از بزرگان به خواندن دعا و از جمله به داشتن صبر تشویق می کنند، به ویژه که ماه رجب است و ماه اعتکاف و نیایش به درگاه پرودگار. همه این ها قبول و سر جای خود درست و محفوظ. اما سخن در این است که دعای خالی مشکلی را حل می کند؟
اصولاً آموزه های دینی ما به گونه ای است که همواره به سمت گوشه نشینی و چله نشینی و دست از کار کشیدن، اگر نگوئیم تنبلی میل دارد. همواره همه دوست دارند که همه کارها را به خدا نسبت دهند و تقدیر را پیش کشند و خود را از هر تلاشی خلاص کنند.
اگر چه سپردن کارها به نفسه به دست خدا کار خوبی است ولی سؤال در این است که آیا ما فقط یک طرف کار را نگرفته ایم؟ چقدر ما در تعلیماتمان به اصطلاح «از تو حرکت و از خدا برکت» توجه می کنیم و بر آن پا می فشاریم؟
اگر دعا خواستن است به این معنا است که باید از راه درست کار را انجام دهیم و توانستن خود را از مسیر صحیحی که خدا به آن امر کرده است به سامان بریم آیا این با اینکه در همه احوال یاد خدا باشیم منافات دارد؟ اگر مسیر درست علمی را رفتیم و پاسخ نگرفتیم و حالت اضطرار پیش آمد آنوقت باید انتظار اجابت دعا را داشته باشیم که امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء هم در این رابطه است. البته در اینجا هم باز در صورتی اجابت تحقق می یابد که امکان آن وجود داشته باشد.
ممکن است گفته شود که وعاظ به این مطلب توجه دارند ولی خدا وکیلی بد نیست محتوای تعدادی از منبر بسیاری از این آقایان مورد تجریه و تحلیل قرار گیرد تا معلوم شود کفه بیشتر به چه سمتی است؟ آیا به اینکه کار کار خداست و فقط خود خدا باید آن را حل کند یا اینکه بلیه پدیده آمده نتیجه کم کاری غفلت و کوتاهی ما یا دیگرانی همچون ما بوده و گوشزد اینکه باید به دنبال راهکارهای علمی و تجربی رفت.
اینکه با این همه توصیه مسئولان پزشکی بر استقرار در منزل این چنین مردم بهسفر هجوم میآورند چیست؟ آیا آنها بهمسئولان اعتماد ندارند یا فرهنگی که ما به آنها القا کرده ایم باعث می شود که گوش بهتوصیه های کارشناسی ندهند و پیش خود بگویند ما دعا می کنیم و خدا خودش نگهدار است و این نتیجه توصیه های اخلاقی و احیاناً دینی است که توسط وعاظ شده است.
اگر قرار بود همه کارها با دعای لفظی انجام و مشکلات حل شود، خوب چرا امامان ما همچون پیامبر برای خودشان از دعا استفاده نکردند تا همیشه زنده بمانند و دشمنانشان را محکوم کنند یا به هلاکت برسانند. مگر در نهج البلاغه نیامده که علی فرمود ما با دشمنان خود همچون دو گاو نر سرشاخ شدیم و آنچنان در مبارزه جدی بودیم تا صداقت ما روشن شد و آنگاه خدا نصرش را فرستاد (نهج البلاغه، خطبه 56).
به نظر می رسد الان زمانی است که باید در آموزه های دینی خود تجدید نظر کنیم و این بیشتر به دست علمای اعلام حل می شود. آیا اگر از آنها بپرسیم بیشتر توصیه واعظان به دعا است و صرف توسل و بیان خواب این و آن، یا پذیرش راههای علمی و آنگاه دعا یا به همراه دعا کار را انجام دادن، پاسخ صریح چیست؟ آیا در اذهان مردم، در مجموع چه می نشیند ویا آنها چه برداشت میکنند؟ بلاها را بهخدا نسبت دادن و باز منتظر معجزه الهی بودن یا به دنبال تلاش و کوشش و یافتن راهکارهای علمی و بهداشتی در عین توکل بر خدا داشتن؟
البته و صد البته که دعا موجب تسکین قلب و آرامش خاطر می شود و خود این تأثیراتی بر نتیجه کار دارد اما این همه کار نیست و مردم هم نباید انتظار معجره داشته باشند. رویه امامان هم این نبوده است که برای شفای آلامشان فقط دست بهدعا بردارند و از روش های عرفی و علمی استفاده نکنند و یا حرف متخصصان و تجارب مردم دنیا را نادیده بگیرند.
از این نوع نگاه عده ای سود می برند. اگر دعا برای مردم بیکار باشد که خوب اغلب افراد مسن هستند زهی سرکاری! و جوان هم اگر بفهمد که به جای ایجاد اشتغال و به بازی گرفتن او در مسائل زندگی او را سرکرم دعا کرده اند چه احساسی را در او فراهم کرده ایم؟ آنهایی که اگر بدانند که با بیتدبیری کار را به دست بیگانگان میدهند و یا با واردات بی رویه تولید کشور را به زمین میزنند آنگاه میگویند بروید دعا کنید خدا مشکلات را حل میکند. و بعد ببینند که علمایی که خود ممکن است خودشان در مدیریت ها دخیل نباشند هم مردم را فقط به صبر و دعا تشویق کنند.
شما مطالب کتب گذشته افراد سرشناس یا خیرخواهان دینی و داستان هایی که نقل و آثاری که فراهم می کنند را ببینید ضمن اینکه دارای اهمیت و احترام اند اما بیشتر رنگ عرفانی و تصوف دارند و به بیان زشتی دنیا و لزوم پشت کردن به آن و تشویق بهزندگی فردی و نشستن در کنج عزلت و بی اعتنا به آنهایی که حکومتگرند می پردازند. عده ای هم با توسل به اخبار و احادیث بر ترک دنیا و عدم توجه به هر قیامی قبل از ظهور مهدی (ع) بر این طبل می کویند و گروهی دیگر که اصلاً با حکومت دینی مخالفند حرکاتی میکنند که مایه شرم است (مثلاً ضریح را می لیسند). تنقیح مطالب و دسته بندی آنها و بیان زیر بنای فکری نویسندگان و گویندگان و ترسیم خط مشی درست فرهنگی یکی از وظایف بزرگ مسئولان دینی و فرهنگی است.
تعجیل در ظهور امام زمان هم چیز خوبی است و انتظار فرج سازنده و امیدآفرین است اما تعیین وقت برای آن هم برای عده ای سوژه شده و دائماً آگاهانه و ناآگاهانه مردم را به ظهور قریب الوقوع آن حضرت وعده می دهند. من نمیدانم آیا آنها از جائی خبردارند که ما نداریم که احساس خود را این چنین غلیظ ابرازمی دارند! حال چه کسانی باور می کنند و چه کسانی بهره برداری می کنند، خدا می داند. در عید و عزا هم مداحان چه شوری به پا می کنند که فقط خودشان و عده ای خاص مستمع اند.
دعای واقعی آن است که با توکل بر خدا مردم در مسیر درست علمی و تجربی حرکت کنند و سخت بکوشند و از همه دستاوردهای علمی استفاده کنند و لحظه ای هم از یاد خدا غافل نباشند البته به شرط اینکه عالمان موضوعی هم صادق و سالم باشند. این به یاد خدا بودن در مسیر کار به انسان نیرو و جهت می دهد و او را محکم می کند و همواره به نتایج کار خودش می اندیشد که نکند از مسیر درست منحرف شود. استقامت در راه خدا را بیشتر در جهاد و امر به معروف ترویج می کنند که امر درستی است اما جهاد و اجتهاد در همه مسائل زندگی به ویژه کاری و اجتماعی است که اغلب محور تبلیغات روحانیون و متدینان نیست. یاد خدا در همه حال و به ویژه در همه اوقاتی که فرد بر سر کار است آنقدر اهمیت دارد که حتی آنکس که کار می کند و با خدا و به یاد او است اگر بفهمد که او سر کار است و نتیجه کارش به سود تبهکاران تمام می شود به هر نحو شده در مقام اصلاح بر می آید.
بهنظر من وقت آن رسیده است که در آموزه های دینی و میزان تأکیدی که بر روی مسائل داریم و نحوه بیان و جامع دیدن مسائل مروری جدی، و مردم را به حقوق و تکالیفشان آشنا و آماده کنیم و بیش از این به تخدیر افکارشان نپردازیم و این اگر از جانب علمای طراز اول انجام نشود سرانجام روزی مردم خود انتخاب خواهند کرد.
در این داستان کرونا ببینید ضمن بی تدبیری دولت و عدم توجه به پیشگیری و در مقابل بسیج همه به سمت درمان، اما در مورد مردم و آموزش و ایجاد فرهنگ برای آنها هم کوتاهی می شود. بسیج مردم برای دعا کار بدی نیست اما این یک طرف قضیه است. کار و تلاش و پیگیری از مسیر درست و استفاده از تجارب دیگران و اعمال مدیریت قاطع بخش عمده کار و اصل دعا و مورد خواست خدا است. چرا از آن غافل هستیم؟
* استاد دانشگاه تهران