الهه کولایی با اشاره به تحولات اخیر اوکراین و شرایطی که منجر به اقدام نظامی روسیه در این کشور شد، اظهار کرد: روسیه در کشورهای بازمانده از اتحاد شوروی که آنها را بهعنوان کشورهای «خارج نزدیک» نامگذاری کرده، در سه دهه گذشته برای خود حقوق ویژهای قائل بوده و آن را بارها اعلام و بر آن اصرار کرده است. روسیه «جمهوریهای پیشین شوروی» را بهعنوان «حوزه منافع حیاتی» خود مطرح کرده و در مورد آنها حساسیت ویژهای نشان داده که اوکراین یکی از این کشورهاست.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: اوکراین دومین قدرت در میان جمهوریهای بازمانده از فروپاشی اتحاد شوروی است که در کنارههای دریای سیاه و در جایگاه بسیار مهمی در منطقه حائل بین روسیه و کشورهای عضو ناتو قرار گرفته است.
* ناتو بعد از انحلال پیمان ورشو در شرق اروپا گسترش پیدا کرد
وی در پاسخ به این سؤال که عضویت اوکراین در ناتو چقدر جدی بوده و چه خطراتی برای روسیه داشته، توضیح داد: روسیه در مورد مسأله ناتو سالهاست این مسأله را مورد تأکید قرار داده که این کشورها نباید عضو ناتو شوند و انتظار داشته که در پاسخ به انحلال پیمان ورشو از سوی آن، آمریکا و اروپا هم ناتو را منحل کنند ولی این اتفاق نیفتاد. ناتو نه تنها منحل نشد، بلکه به سوی شرق اروپا گسترش پیدا کرد، کشورهای این حوزه را درون خود جای داد و به سوی جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی حرکت کرد.
کولایی یادآور شد: حتی زمانی که روابط بسیار خوبی بین روسیه و کشورهای غربی وجود داشت، در سالهای نخست بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و در دوران یلتسین، روسیه اعلام کرده بود که عضو ناتو میشود. بعد با افزایش اختلافها، همه توافقهای روسیه و ناتو مشروط به این بود که ناتو وارد جمهوریهای پیشین روسیه نشود. این مسأله از ۲۵ سال پیش همواره مورد تأکید روسیه قرار داشته است.
* نقش انقلابهای رنگی در پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل خاطر نشان کرد: این در حالی است که در تحولات ۲۰۰۳ و بعد از انقلابهای رنگی و تحولات سالهای بعد که تنش میان این کشورها با روسیه شکل گرفت و تنش روسیه با غرب شدت پیدا کرد، تلاش ناتو و همچنین کشورهایی مانند اوکراین و گرجستان برای پیوستن به ناتو بیشتر شد که همیشه با مخالفت روسیه روبهرو بوده است.
کولایی اضافه کرد: در واقع آن چیزی که ما امروز در حمله نظامی روسیه به اوکراین شاهد هستیم، تداوم تلاشهایی است که روسیه برای جلوگیری از پیوستن اوکراین به بلوک غرب چه از بُعد اقتصادی و چه از جنبه سیاسی و امنیتی در حال شکلگیری است، دارد و منجر به این شده که روسیه به آخرین ابزار دیپلماسی خود که در میان ابزارهای دیپلماسی روسیه همیشه جایگاه ویژهای داشته، یعنی ابزار نظامی متوسل شود.
وی ادامه داد: ناتو در حرکت به سوی شرق در برابر تقاضای پیوستن گرجستان و اوکراین و حتی تقاضاهایی که گاه از سوی جمهوری آذربایجان مطرح میشد، برنامههایی را به مرحله اجرا گذاشت.
* غربگراهای روس معتقد بودند ناتو دشمن روسیه نیست!
این کارشناس مسائل روسیه با اشاره به تغییرهای روسیه در فاصله سالهای بعد از فروپاشی شوروی تا سالهای اخیر، گفت: غربگرایانی که در سالهای اول بعد از فروپاشی در روسیه حاکم بودند، معتقد بودند که روسیه دشمن ندارد و ناتو دشمن روسیه نیست. ناتو هم مأموریتها و کارکردهایش در فضای پس از جنگ سرد در دهه ۹۰ به ویژه تحولات جدی را تجربه کرد. از دید مسکو هم ناتو به سوی سیاسی – امنیتی شدن تا نظامی – امنیتی بودن حرکت میکرد. بنابراین در سالهای اول بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه چندان مخالفتی با فعالیتهای ناتو نداشت و حتی شورای روسیه – ناتو تشکیل میشود و همکاریهای گستردهای بین روسیه و ناتو وجود داشته است.
کولایی اضافه کرد: به تدریج که شکاف و اختلافنظر بین روسیه با آمریکا و کشورهای اروپایی افزایش پیدا میکند، دیدگاه روسیه هم نسبت به ناتو تغییر میکند؛ تا جایی که در آخرین آیین امنیتی روسیه و در سندهای سیاسی – نظامی این کشور، ناتو بهعنوان دشمن و عامل تهدید برآورد و معرفی میشود.
وی ادامه داد: بنابراین برای کشوری مثل اوکراین که برای روسیه از نظر هویتی و تاریخی و نیز اقتصادی، سیاسی و استراتژیک و ژئوپلیتیک بسیار مهم است، پیوستن به یک «نهاد دشمن» برای روسیه غیرقابل قبول بود.
* اشتباه محاسباتی زلنسکی برای پیوستن به «نهاد دشمن»
استاد دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که آیا رهبران اوکراین محاسبه چنین برخوردی از سوی مسکو را نداشتند و در زمینه حمایت غرب دچار اشتباه محاسباتی شدند، گفت: به نظر میرسد مانند موردی که در سال ۲۰۰۸ در گرجستان به وجود آمد و حمله سنگین نظامی روسیه به گرجستان که یک کشور کوچک در کنار دریای سیاه است، همین اشتباه محاسباتی بار دیگر از سوی زلنسکی رئیسجمهور اوکراین اتفاق افتاده است؛ به ویژه اینکه او پیشتر تجربه گرجستان را هم دیده بود.
کولایی گفت: ساکاشویلی رئیسجمهور گرجستان مدتی در اوکراین در سمت فرمانداری حضور داشت و ارتباط نزدیکی با رهبران اوکراین داشت ولی رهبران اوکراین از سرنوشت ساکاشویلی و برخورد بسیار خشونتآمیز و سنگین نظامی روسیه درس نگرفتند. آنها تصور کردند با حمایت مؤثر آمریکا و اروپا، میتوانند در برابر فشارهای روسیه مقاومت کنند. البته بر اساس چنین رویکردی به مقاومت در برابر روسیه ادامه میدهند.
* روسیه گاز صادر نکند، اروپا آسیب میبیند
وی در ادامه در خصوص واکنش اروپاییها به تحولات اوکراین و اینکه چقدر احتمال دارد اروپا تبدیل به محل منازعه آمریکا و روسیه شود و نیازهای انرژی اروپا اظهار کرد: واقعیت این است که اروپا بسیار نسبت به انرژی و گاز طبیعی که از روسیه دریافت میکند، آسیبپذیر بوده است. به ویژه آلمان در سالهای گذشته در این زمینه، در حوزه انتقال انرژی در ساخت خط لولهها با گازپروم همکاری بسیار نزدیکی داشته است.
کولایی ادامه داد: برای خود روسیه هم که از سال ۲۰۰۰ به بعد و با بالا رفتن قیمت نفت و گاز در بازارهای جهانی خود را بهعنوان «ابرقدرت انرژی» مطرح کرده، مسأله انرژی و پر کردن بازار انرژی در اروپا و تأمین گاز طبیعی این کشورها، بهعنوان «اهرمی برای دیپلماسی» آن مورد توجه قرار گرفته است.
استاد دانشگاه تهران یادآور شد: در دو دهه گذشته اهرم انرژی و فروش گاز طبیعی برای روسیه جایگاه بسیار ویژهای در روابط خارجی آن داشته است. اروپا میتواند به محل رویارویی ژئواکونومیک آمریکا و روسیه تبدیل شود. اروپا به ویژه با توجه به راهبردهاو برنامههایی که برای دسترسی به انرژی پاک دارد، تلاشهای خودش را برای تأمین منابع انرژی ادامه خواهد داد.
وی با اشاره به رویارویی آمریکا و روسیه برای پر کردن بازار گاز طبیعی اروپا گفت: آمریکا بهعنوان کشوری که خود را آماده کرده بهعنوان بزرگترین تولید کننده گاز طبیعی در جهان، وارد بازارهای اروپایی شود. از این جهت به نظر میرسد آمریکا در این رویارویی ها، بر پایه ایجاد فرصتهای مناسب برای صادرات گاز از آمریکا و منابع انرژی به اروپا خیلی جدی وارد شده است.
کولایی در پاسخ به این سؤال که اروپا در صورت تداوم بحران در اوکراین منابع انرژی خود را از کجا تأمین خواهد کرد، گفت: کشورهای اروپایی در تأمین انرژی خودشان یکپارچه نیستند. بخشهای مختلف اروپا به خصوص اروپای غربی و کشورهایی مانند انگلستان منابع متنوعتری برای تأمین انرژی خودشان دارند. آنها از بازارهای مدیترانهای و جنوب مدیترانه، شمال آفریقا و غرب آسیا برای تأمین منابع خودشان استفاده میکنند. اما نکته بسیار مهم چشمانداز حضور آمریکا بهعنوان یک صادرکننده بزرگ جهانی است. بعد از موفقیتهایی که آمریکا در بهرهبرداری از فناوری نفت شیل داشته، تلاش کردهاند در این بازار حضوری مؤثر داشته باشند.
وی ادامه داد: به نظر میرسد این مسأله در حوزه اروپا و تأمین منابع انرژی در این کشورها هم بهطور کلی تأثیرگذار باشد. بخشی از منازعه فعلی را هم باید در زمینه رقابتهای آمریکا با روسیه مورد توجه قرار داد.
* ایران باید درباره بحران اوکراین موضع بیطرفی فعال داشته باشد
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل در پاسخ به سؤالی دیگر در خصوص رویکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان در قبال بحران اوکراین اظهار کرد: دستگاه دیپلماسی و دولت جمهوری اسلامی ایران در برابر بحران اوکراین باید موضع بیطرفی فعال و حتی محکوم کردن متجاوز را دنبال میکرد. باید بر اساس آرمانها و اندیشههای انقلاب اسلامی در دفاع از حق آزاد انتخاب مردم اوکراین رفتار میکرد.
کولایی در عین حال گفت: امروز شرقگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حاکم شده و این گرایش در ضدیت با غرب در سالهای اخیر بسیار تقویت شده است. به نظر میرسد با این رویکرد، مجال پیگیری یک نگاه متعادل وجود نداشته است.
وی خاطرنشان کرد: این در حالی است که با توجه به منابع عظیم گازی که در ایران وجود دارد و لزوم بهسازی و بهرهبرداری از این منابع با استفاده از سرمایه و فناوریهای غربی به ویژه از اروپا و سرمایهگذاری آن در منابع گازی ایران، فرصت بسیار مناسبی در این زمینه ایجاد شده باشد تا در یک رویکرد متوازن «نه در ضدیت با روسیه»، بلکه برای ایجاد فرصت مناسب برای تعامل با غرب، چه اروپا و چه آمریکا، امکان پیگیری یک سیاست متوازن در روابط با قدرتهای شرقی و غربی را برای کشور فراهم کرد و در قبال این بحران هم از حقوق آزادیهای قانونی و شناخته شده در حقوق بین الملل در ارتباط با مردم اوکراین به درستی حمایت کرد. البته تأثیر سیاستهای اشتباه آمریکا در تقویت این جهتگیری نباید فراموش شود.
* ناتو به دنبال نفوذ امنیتی در غرب آسیا و خلیج فارس است
استاد دانشگاه تهران در پاسخ به سؤال دیگری در خصوص توسعه و گسترش ناتو به شرق و تهدیدات ناشی از آن گفت: موضوع گسترش ناتو به سوی شرق در اروپا بیشتر مصداق پیدا میکند. ناتو بهعنوان یک سازمان امنیتی – نظامی دوران جنگ سرد، پس از جنگ سرد با توجه به تحولات بالکان و تحولاتی که در اروپا و شرق اروپا شکل گرفت، دگرگونیهای بسیار جدی در مأموریتها و کارکردهای خود به وجود آورده است.
وی اضافه کرد: در اسناد جدید ناتو که در دهه ۱۹۹۰ و پس از آن تصویب شده، با توجه به تحولات عمیق در مفهوم امنیت بین المللی و منطقهای، حوزههای غیر نظامی و غیر امنیتی و نیز حوزههای سیاسی و به ویژه زمینههای مختلف اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد.
کولایی یادآور شد: سازمان ناتو در واقع تحولات جدی را به دلیل تحول در محیط بین المللی مورد توجه قرار داده و گفتوگوهایی را با کشورهای مختلف در شرق مدیترانه، غرب آسیا و خلیج فارس آغاز کرده، تلاش میکند مسأله تأمین امنیت را با توجه به تحول در مفهوم امنیت در مناطق مختلف جهان دنبال کند. اما در مورد اروپا و به هر حال فضایی که در این منطقه به وجود آمده، به ویژه در شرق اروپا به طور طبیعی همچنان مسأله سختافزارها و «قدرت سخت» برای این سازمان در کنار توجه به ابزارهای «قدرت نرم» از اهمیت و اعتبار ویژهای برخوردار است.
وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره بیعملی اروپا در قبال تحولات اخیر اوکراین و اینکه آیا علت این وضعیت اختلافنظر و تشتت بین اعضا بوده، گفت: در میان کشورهای عضو ناتو و رهبران ناتو اختلافنظری که این سازمان را دچار پراکندگی مؤثر بکند، قابل توجه نیست.
این کارشناس مسائل بین الملل اظهار کرد: رویکرد ناتو در مورد مسأله اوکراین و تقاضای گرجستان، ارتباط مستقیم با جهتگیریهای دولت روسیه داشته است. به نظر میرسد اقدامی که ناتو در برابر روسیه انجام داده، ناشی از شکاف در میان اعضای ناتو نبوده است، بلکه این سازمان بر اساس رویکردها و روشهای مورد تأیید اعضا، به ویژه در تنظیم رابطه با کشورهای شرق اروپا و حتی کشورهای پیشین اتحاد شوروی، سیاست و رفتار خود را تنظیم میکند.
کولایی در پاسخ به این سؤال که بیعملی غرب در تحولات اخیر اوکراین چه تأثیری در برنامهریزیهای کشورهای واقع در شرق اروپا خواهد داشت، گفت: کشورهای پیشین اردوگاه سوسیالیسم که تجربه حضور ارتش سرخ را داشتند، مانند چک، اسلواکی، مجارستان و لهستان بسیار مشتاق و جدی برای پیوستن به ناتو بودند. همکاریهای آمریکا و ناتو در جهت برآورده کردن نیازهای امنیتی این کشورها و درخواستهای آنها با توجه به تغییر در سیاستهای روسیه باید مورد توجه قرار بگیرد.
وی با تأکید بر اینکه عدم حمایت از اوکراین، ارتباطی با تحولات در این کشورها پیدا نمیکند، گفت: همکاریهای آمریکا و کشورهای ناتو با کشورهای شرق اروپا که خود به اعضای ناتو تبدیل شدهاند، باید در چارچوب مقررات ناتو ارزیابی شود ولی مسأله ناتو و اوکراین فراتر از موضوع این کشورهاست و باید در درون مرزهای «اتحاد شوروی فروپاشیده» و علائقی که مسکو در ارتباط با جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی مطرح کرده است، بررسی شود.
کولایی تصریح کرد: از دیدگاه رهبران ناتو این کشورها میتوانند بهعنوان اعضای جدید ناتو، در صورت حل مشکلات سیاسی امنیتی و نظامی خود برآیند اما از دید روسیه کشورهای پیشین عضو شوروی، نباید بهعنوان اعضای جدید ناتو به این سازمان را پیدا کنند یا پذیرفته شوند. این دو مقوله را باید از یکدیگر جدا کرد.
311311