مدیر کل هنرهای نمایشی گفت: اگر مشکلاتمان در بخش اعتبارات رفع شود، به فکر این هستیم که سالیانه به ۵۰ نمایشنامهنویس سفارش نگارش بدهیم و از کارگردانها بخواهیم که از آنها حمایت کنند تا تئاترهای ایرانی تولید شود.
به گزارش سینماسینما، بیش از ۱۰ ماه است که شهرام کرمی مسئولیت مدیرکلی اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پذیرفته و در این مدت اتفاقات و جریانات زیادی را در عرصه تئاتر شاهد بوده است. پیش از او مهدی شفیعی در این سمت فعالیت میکرد.
پیشینه سوابق شهرام کرمی نشان میدهد که وی در این سالها به لحاظ فعالیتهای هنری منفعل نبوده و نمایشنامهها و پروژههای زیادی را نویسندگی و کارگردانی کرده و جوایز زیادی نیز دریافت کرده است. وی از سال ۷۶ کارمند سازمان فرهنگی هنری شهرداری و در سال ۷۸ نیز مدیر امور نمایش سازمان شد و اکنون نیز در مرکز هنرهای نمایشی فعالیت میکند.
در دوره مدیریت کرمی در عرصه هنرهای نمایشی مسائل مختلفی در حوزه تماشاخانههای خصوصی، وضعیت بلیتهای تئاتر و حواشی زیادی رخ داده که البته وی با صبر و تأمل تلاش کرده آنها را مدیریت کند و شرایط تئاتر را به بهبودی برساند، منتها در این زمینه وی معتقد است که دستهایی نیز پشت پرده مشغول اخلالگری هستند.
*سؤال نخست را با بودجه و اعتبار تئاتر شروع کنیم، آقای کرمی شما ۱۰ ماه از فعالیت رسمیتان در سمت مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی میگذرد، چقدر از بودجه تئاتر را توانستید جذب کنید و شرایط آیا نسبت به سال گذشته بهتر شده است؟
متأسفانه علی رغم اینکه ۱۰ ماه از سال گذشته است حتی یک پنجم اعتبار مصوب را هم نتوانستیم دریافت کنیم، ضمن اینکه از سال قبل هم دیونی داریم و این در شرایط فعلی یکی از مشکلات اساسی ما است که قبلا هم بدان اشاره کردهام. بهرحال تئاتر نیازمند این حمایت دولتی است و ما نمیتوانیم بدون حمایت مستقیم و به امید اینکه گروههای نمایشی هزینههایشان را تأمین کنند، اعتباری را بدانها اختصاص ندهیم.
ما به خیلی از گروهها از مهر و آبان سال گذشته تعهد دادیم ولی هنوز کمکهزینه گروهها پرداخت نشده و هنرمندان تئاتر هم شرایط اقتصادی مناسبی ندارند، شاید اینها حتی در طول سال یک نمایش به روی صحنه ببرند بنابراین چشمداشت به کمک هزینه مرکز دارند. در طول سه ماه آینده و با وضعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چندان نمیتوان دلخوش کرد که اعتبار خوبی جذب کنیم.
در طول سه ماه آینده و با وضعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چندان نمیتوان دلخوش کرد که اعتبار خوبی جذب کنیم
سال گذشته نزدیک به ۳۲ میلیارد اعتبار مصوب داشتیم که از این میزان ۲۴ میلیارد آن دریافت شد اما امسال ما ۲۴ میلیارد اعتبار مصوب داریم که در شرایط حاضر کمتر از از این ۲۴ میلیارد چیزی حدود ۶ میلیارد تومان آن را توانستیم دریافت کنیم که از همین میزان هم یک سوم دیون سال گذشته را پرداخت کردیم یعنی اینطور میتوان گفت که ما عملا اعتبار سال جاریمان کمتر از یک پنجم دریافت شده است.
*علت این کمبود اعتبار چه بود؟
متأسفانه خزانه دولت خالی است.
*یعنی در همه بخشها این اتفاق افتاده است؟
چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد تومان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کسری اعتبار داشته و نتوانسته اعتبار مصوب حوزههای مختلف را پرداخت کند.
*تناسب این کسری بودجه در ارشاد یکسان است؟ یعنی مثلا در سازمان سینمایی یا دفتر موسیقی هم شرایط مانند مرکز هنرهای نمایشی است؟
تا جایی که من اطلاع دارم در تمام حوزهها دچار مشکل اعتبار هستیم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چالش دارد ولی شاید در حوزه های دیگر به اندازه تئاتر به چشم نیاید چرا که سینما جنبه تجاریاش خیلی غالب است، ضمن اینکه بخش اسپانسرینگ قوی هم دارد و چندان وابسته به اعتبارات دولتی نیست ولی ما رسما وابسته به اعتبارات دولتی هستیم و انجمن هنرهای نمایشی ۴۰۰ مرکز در سراسر کشور دارد که اینها نیاز به تزریق اعتبار دارند.
*اسپانسری برای جشنواره تئاتر فجر جذب نشده است
ضمن اینکه ما در عرصه تولیدات نمایشی جشنوارهها هم نیاز به اعتبار داریم، این رویدادها را نمیتوان با مشارکت بخش خصوصی انجام داد چرا که سابقه نداشته تا به حال جذب سرمایه داشته باشیم ما الان سر جشنواره فجر هم با وجود اینکه از اردیبهشت ماه رایزنی برای اسپانسر کردیم ولی تا این لحظه هیچ نتیجهای نگرفتهایم فقط مذاکره کردیم اما وقتی پای میز نشستیم هیچ اتفاقی نمیافتد. در تمام سالهای قبل هم چون تئاتر هنر محدودی است، اسپانسر بدان ورود نمیکند و شرایط همینطور است.
در نهایت این معضل اعتبار برای همه حوزهها و حتی نهادهای دیگر قابل لمس است یک بخشی هم به نظر من بدین برمیگردد که عرصه فرهنگ و هنر متأسفانه با توجه به تعاریفی که در اعتبارات سالیانه برای آنها در نظر گرفته شده، همیشه بیشتر از همه حوزهها لطمه خوردهاند البته در دیگر حوزه ها حتی صنعت هم این فقدان اعتبار لمس میشود ولی اینطور نیست.
ما برای سال آتی هم که به تازگی اعتبارات و بودجهها مشخص شده تنها ۱۰ درصد افزایش بودجه نسبت به سال قبل داشتیم البته باز این اعتبار مصوب است و مشخص نیست که چقدر اختصاص پیدا میکند همیشه تئاتر از اعتبار مصوب خیلی فاصله داشته است.
۱۰ میلیارد بدهی فعلی مرکز هنرهای نمایشی است
*با توجه به صحبتهایی که درباره بدهیهای قبلی مرکز از سال گذشته گفتید، الان چقدر بدهی مرکز هنرهای نمایشی از گذشته تا امسال دارد؟
ببینید از گذشته ما بدهیهایی داشتیم و در سال جاری هم ۶ میلیارد از فعالیتهای نمایشی و برنامهها دچار بدهی شدیم یعنی الان ما چیزی نزدیک به ۱۰ میلیارد بدهی داریم.
حال جناب وزیر در جلسهای که با ما داشتند مطرح کردند که به شکل ویژه از تئاتر حمایت خواهند کرد و امیدواریم این شرایط مهیا بشود تا ما هم بتوانیم دیون خود را پرداخت کنیم و هم اینکه بودجه برای ایدهها و برنامههایی که برای رونق تئاتر در نظر داریم، جذب کنیم.
*در ارتباط با جشنوارهها فرمودید الان شرایط برای تئاتر فجر و بخش بینالملل آن چگونه است با توجه به اینکه هزینهبرترین بخش جشنواره فجر مطمئنا بخش بینالملل است و این جشنواره نیز پیشانی تئاتر کشور محسوب میشود، وضعیت دعوت از گروهها به چه صورت خواهد شد؟
خوشبختانه در ارتباط با تئاتر فجر با توجه به جلساتی که با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری ایشان داشتیم تأکید زیادی شد که هیچ کم و کاستی نداشته باشیم با توجه به اینکه امسال هم در آستانه چهلمین سال انقلاب قرار داریم بنابراین این جشنواره میبایست بهتر از همیشه برگزار شود.
من هم از آقای نادر برهانی مرند و ستاد جشنواره خواستم که بدون هیچ نگرانی برنامهریزیهای لازم را انجام دهند و برای برگزاری شایستهترین باشند. در بخش بینالملل هم سعی کردیم برنامه ریزی خوبی داشته باشیم تا گروههای مناسبی جذب شوند، بنابراین ما نگاهمان را به روی جشنواره تئاتر فجر متمرکز کردیم تا در این حوزه دچار مشکل اعتبار نشویم.
در بخش بین الملل سعی کردیم برنامه ریزی خوبی داشته باشیم تا گروههای مناسبی جذب شوند منتها مشکل اعتبار به قوت خود باقی است
البته این نکته را هم بگویم که اعتبار ما محدود است و میبایست صرفه جویی داشته باشیم و بیشترین مشکل هم در این زمینه الان برای همین گروههای بینالمللی است چرا که خیلی قیمت ارز بالا رفته و هزینههای دعوت از گروههای خارجی به ویژه دستمزدهای گروههای خارجی زیاد است.
مثلا یک گروه از روسیه که از بهترینهای نمایشی روسیه هستند از سال پیش برای حضور در جشنواره با ما توافق کردند، سال گذشته هزینهای که برای حضور این گروه در جشنواره برآورد شد چیزی حدود ۳۰۰ میلیون تومان بود الان ما برآورد جدیدی که داشتیم این گروه برای چهار اجرا در جشنواره فجر یک میلیارد تومان هزینهشان میشود، یعنی قیمتی حدود سه برابر! همینها کار ما را سخت تر میکند در حالی که اعتبار بخش بینالملل ما محدود است.
این از این دست مشکلاتی است که سعی میکنیم در رایزنی با گروههای مختلف قیمت مناسب را انتخاب کنیم یا اینکه گروهها هم با شرایط ما راه بیایند تا بتوانیم بخشی از هزینهها را از طرف خود و حتی بخشی را از طریق دولت خود این گروهها تأمین کنیم. خوشبختانه جشنواره تئاتر فجر خیلی شناخته شده است و به عنوان یکی از جشنواره های مهم جهانی در تمام فستیوالها آن را میشناسند و همین باعث میشود که استقبال خوبی هم از ما شود، به نظرم وظیفه ما است که از این سرمایه و رویداد خوب صیانت کنیم.
جشن چهل سالگی انقلاب در فجر میبایست شاد برگزار شود.
*گروهها یا کشورهایی بودهاند که به مشکلات مالی یا مسائل دیگر دعوت ایران را نپذیرفته باشند؟
خیر، چرا که بیشتر گروهها خودشان متقاضی حضور در ایران بودند. گروههای خارجی برای حضور در ایران به چند دسته تقسیم میشوند یکی کمپانیهای شناخته شده که امور بینالملل ما به خوبی با آنها تعامل دارد و دوم گروه های کمتر شناخته شده که خودشان پیگیر حضور در جشنواره هستند. گروه اول را عموما خودمان دعوت میکنیم چرا که شناسنامه دارند.
اما عمده مشکلی که شاید در دعوت از گروهها داشته باشیم یکی خود نمایش است که باید مشخص شود چقدر با شرایط فرهنگی ما تناسب دارد و دوم شرایط مالی گروهها است خیلی گروهها حتی برنامه ریزی چند ساله برای حضور در ایران دارند مثلا همین گروه روسیه که از سال پیش برای حضور در ایران توافق کرده است.
نکته پایانی در این زمینه این است که تغییر تاریخ جشنواره هم برنامه برخی فستیوالهای دیگر ما را دچار تغییر کرد امسال جشنواره به دلیل ایام فاطمیه و حرمتی که تلاش کردیم نگه داریم و اینکه جشن چهلمین سال انقلاب میبایست شاد باشد، به تاریخ ۲۲ بهمن ماه تغییر پیدا کرد.
*جناب کرمی الان حدود ۱۰ ماه است که از فعالیت رسمی شما در اداره کل هنرهای نمایشی میگذرد، چه نمرهای به عملکرد خودتان در مرکز میدهید و اینکه آیا برنامهها و کارهایی که باید در این ماهها به سرانجام برسانید با همه حواشی که در عرصه تئاتر وجود داشته آیا به انجام رسیده یا اینکه صرفا فعالیتها در قالب تغییر چند مدیر و اتفاقات نمایشی خاص بوده است؟
من اگر بخواهم به خودم نمره بدهم مطمئنا نمرهام ۲۰ نیست، چون حوزه اداره کل هنرهای نمایشی با وجود ۱۷ هزار هنرمند فعال تئاتر و این تعداد سالنهای نمایشی در سراسر کشور و مطالبات خود هنرمندان و شرایط زیرساختی که ما در اختیار داریم، برنامه ریزی و اجرای دشواری دارد. ما هنوز همان زیرساخت های بیست ـ سی سال پیش را در اختیار داریم.
تئاتر امروز رونق گرفته و گسترش یافته اما اداره کل نیروهای انسانیاش خیلی کمتر از قبل شده است
یکی از مشکلات ما این روزها کمبود نیروی انسانی است. تئاتر امروز رونق گرفته و گسترش یافته ولی اداره کل نسبت به بیست ـ سی سال پیش حتی تعداد نیروهای انسانیاش هم خیلی کمتر شده است. هر شب در تهران نزدیک به ۱۴۰ تئاتر اجرا میشود اما ما با داشتن هفت ـ هشت نیروی کارمند در شورای نظارت و ارزشیابی طبیعی است که دچار چالش میشویم چرا که اینها اگر بخواهند وظیفه ارزشیابی و نظارتی خود را انجام دهند خیلی برایشان دشوار است که به همه این نمایشها برسند.
ضمن اینکه گونههای جدید تئاتر هم زیاد شده است و ضرورت دارد که در حوزههای مختلف از جهت نیروی انسانی طوری فعالیت و برنامه ریزی کنیم که فعالیت مؤثری در این عرصه داشته باشیم.
در حوزه اعتبارات هم که همیشه تئاتر دچار مشکل بوده است شما پرونده تئاتر را در تمام این سالها ارزشیابی کنید همیشه از فقدان اعتبار مناسب گلایه کردهایم چه زمانی که من هنرمند بودم و چه الان که مسئولیت دارم من دورانی را یادم نمیآید که بودجه مناسب به تئاتر اختصاص پیدا کرده باشد حتی در یک مقطعی یادم میآید بودجه تئاتر دو برابر شد اما همان زمان هم باز چالشها زیاد بود و خلاءهای زیادی وجود داشت.
*همین نشان نمیدهد که مشکلات تئاتر ما ربطی به بودجه ندارد؟
بله من قبول دارم که مشکل پایهای است ولی با این حال شما اعتبار حوزه تئاتر را با سینما مقایسه کنید همین تفاوت فاحش را مشخص میکند. درست است که ما هر چند سال یک بار افزایش بودجه داریم ولی همیشه در یک حد و درصد خاص بوده است اما این هیچ وقت آن خلاء پایهای را جبران نمیکند چرا که این معضل همیشگی است و اجازه خیلی کارها را به ما نمیدهد.
نمایشنامه نویسان ما کم انگیزه شدهاند یا آثارشان اجرا نمیشود یا اینکه گروهها به آنها رجوع نمیکنند
من از زمانی که به مرکز آمدم سعی کردم روی دو نکته تمرکز کنم یکی نمایشنامه نویسی برای تقویت جریان نمایشنامه نویسی ایران چرا که در این عرصه آسیب زیاد داریم و در این سالها جریان نمایشنامه نویسی را تقویت نکردیم. مایه خرسندی نیست که الان ۴۰ درصد کارهای روی صحنه نمایشنامههای خارجی هستند و جریان فعال خود ما نداریم بنابراین لازم است که به این حوزه توجه میکردیم.
*خب علت این امر مشخص است آقای کرمی، همین کمبود انگیزه نمایشنامه نویسان ایرانی…
بله درست است نمایشنامه نویسان ما کم انگیزه شدهاند یا آثارشان اجرا نمیشود یا اینکه گروهها به آنها رجوع نمیکنند. من خیلی دوست داشتم در این حوزه برنامه ریزی درست داشته باشم به نحوی که انگیزه در فضای نمایشنامه نویسی ایرانی برای نگارش زیاد شود.
منتها در این حوزه ما بیشتر در حد برنامه ریزی هستیم چون در بخش اعتبارات دچار مشکلیم مثلا من فکر کردم که سالیانه به ۵۰ نمایشنامه نویس سفارش نمایشنامه بدهم و از کارگردانها بخواهم که از آنها حمایت کنند تا آثار داخلی تولید شود یا خیلی ایدههای دیگر برای تقویت جریان نمایشنامه نویسی و نویسندگان ایرانی.
بیش از هفتصد گروه نمایشی الان در کشور ثبت شده جدا از خیلی گروهها که ثبت نشدهاند، شرایط کار برای خیلی از آنها فراهم نیست
نکته دوم مدنظرم هم در حوزه آموزش است ما فکر میکنیم که آموزش مرتبط به حوزه آموزش عالی است و نباید بدان ورود کنیم درحالیکه اینطور نیست، مثلا من در یک دانشگاه فارغ التحصیل میشوم و میبایست جذب فضای کار شوم درصورتی که قبل از آن ملزومات دیگری را نیز باید رعایت کنم و این جریان فعال عرصه آموزش ادامه پیدا کند.
چنین چیزی میبایست در شهرهای مختلف ایران و استانها هم رعایت شود. در دیگر شهرهای ما به غیر از تهران هم نمایشهای زیادی روی صحنه میرود، بیش از ۷۰۰ گروه نمایشی الان ثبت شده است، جدا از بقیه که هنوز ثبت نشدهاند، اینها دوست دارند تولید حرفهای داشته باشند ولی شرایط برایشان فراهم نیست. درحالیکه در قالب آموزش میشود این تولید حرفهای را در دیگر شهرهای تهران تقویت کرد. چیزی که نمونهاش در طول چند دهه گذشته از جمله اوایل دهه ۷۰ در دوره مدیریت آقای منتظری صورت گرفت و منجر به شکوفایی تئاتر ایران شد، منتها باز هم در این حوزه نیاز هست که اعتبار داشته باشیم تا بتوانیم به تقویت گروه ها بپردازی.
* ما در زمینه تولیدات در دیگر شهرها الان خیلی مشکل داریم چرا در این زمینه برنامه ریزی صورت نگرفته است؟
در این بخش هم قبول دارم که کاستی زیاد داریم بسیاری از ایدهها و فکرهایی که از جهت اجرایی فکر میکنیم در این عرصه را هنوز نتوانستیم اجرایی کنیم چرا که ما در این ماه ها تنها روی تعریف قانونمند و ضابطه مند فعالیت در عرصه هنرهای نمایشی تمرکز کردیم.
ما یک سری قوانین در برخی حوزهها داشتیم اما در برخی حوزهها هم قانون نداشتیم مثلا شورای صنفی هنرهای نمایشی بابت ورود به قیمت بلیتهای نمایشی و یا آیین نامه سالنهای خصوصی تئاتر، نظارت و ارزشیابی و جنبه درجه بندی آثار و نحوه فعالیت در سالنهای نمایشی.
*اینکه مطرح میشود قرار نیست آیین نامه شورای صنفی به مرحله اجرایی برسد، صحت دارد؟
خیر اینطور نیست. ما آیین نامه را تدوین کردیم حتی نسخه آن را هم میتوانیم به شما نشان دهیم که کارشناسان تدوین کردند، منتها یک قدری در گیر و دار چالشهای حقوقی قرار گرفته و قدری هم تشریفات اداری دارد تا قانون مند شود بنابراین قطعا این شیوه نامه ابلاغ خواهد شد.
این آییننامه تلاش دارد اصناف را تقویت کند و کارها را پیش ببرد در زمینههایی که ما دچار خلاء قانونی هستیم مثلا من به عنوان مدیر کل هنرهای نمایشی نمی توانم صلاحیت هنری شما را بابت کاری تأیید یا رد کنم و فقط میتوانم اثر شما را ببینم و مطابق آن کار را ارزیابی کنم به خاطر همین شاهد هستیم که یک وقتی کارگردانی بدون سابقه در یک سالن حرفهای یک شبه به صحنه میرود و بعد عدهای به ما انتقاد میکنند که چرا چنین اتفاقی افتاده است درحالیکه هیچ جای قانون به ما نگفته است که ما نمیتوانیم چنین اجازهای به افراد بدهیم!
*الان در زمینه کلاهگیسها چه قانونی در عرصه نمایشی وجود دارد؟ در این زمینه شبهات و مسائل مختلفی مطرح میشود و در این ماههای اخیر نیز مسائل متعددی دیده شده است.
در بحث کلاه گیسها ما قانون داریم و خیلی هم واضح و مبرهن است، در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شده و ۱۶ بند هم دارد. استفاده از کلاه گیس یک مصوبه صریح و واضح دارد، بدین قرار که «استفاده از کلاه گیس در آثار نمایشی ممنوع است مگر بنا به ضرورت و تشخیص کارشناس در باره کاراکتر» بنابراین اینجا نگفته است که حتما باید از کلاه گیس استفاده بشود یا نشود.
مدتی پیش نمایشی در یکی از سالنهای تهران به صحنه میرفت که خانومی سرطان داشت و از کلاهگیس برای او استفاده کردند بودن این میتواند جزء کار باشد یا نمایشی که مرد پوشی دارد و از یک کلاه گیس اغراق شده برای کاراکتر آن استفاده میشود تا نقش مرد را بازی کند، یا کاراکترهایی که ایجاب میکند خارجی هستند یا جنبه خنثی دارند.
استفاده از کلاهگیس در تئاتر استثنائاتی دارد و باید به شکل واضح برای مخاطب مشخص باشد تا تلقی موی طبیعی نکند
بنابراین استفاده از کلاه گیس باید به شکل واضح برای مخاطب مشخص باشد که وجود دارد و تلقی موی طبیعی نکند و مطلقا هم نمیشود از کلاه گیس به طور کامل استفاده کرد مثل اینکه موی افراد پریشان باشد بنابراین یک حداقل پوششی روی سر لازم دارد منتها یکی از عللی که باعث ایجاد حساسیت در این زمینه شد این بود که در یک جایی عکس های پشت صحنه نمایشی منتشر شد که حالت آرایه کامل کلاه گیس بدون پوشش بود و اجرای عموم آن اینگونه نبود.
در جای دیگری هم بازیگران در فضای مجازی عکس های پشت صحنه یا عکس با مردم را منتشر کردند و این مسائل انعکاس پیدا کرد و نکته دیگر هم اینکه عدهای تصور کردند که چنین چیزی رایج است و میبایست کلاه گیس در هر کاری رواج پیدا کند یا جذابیت کار را بیشتر میکند و این از حالت طبیعیاش خارج شد گریمورها تصور کردند که برای جلوه هنری میبایست حتما کلاه گیس وجود داشته باشد حتی در کاری که ضرورتی هم وجود نداشته باشد.
نمونه این هم من سال گذشته خودم نمایشی روی صحنه بردم که برای بازیگر خانم نیازی به وجود کلاه گیس نبود و من هم این را تذکر دادم منتها گریمور ما اصرار داشت که برای جلوه بهتر صورت از کلاه گیس استفاده کند در نهایت هم این اتفاق نیفتاد اما یکی از نکاتی که این روزها مطرح میشود همین است که برای ممنوعیت کلاه گیس قانون داریم که در صورت نیاز حتما باید به تشخیص کارشناس ارزیابی برسد بدین صورت که کاملا مشخص و مبرهن باشد که این کلاه گیس است نه موی طبیعی.
منبع:فارس