ابراهیم رحیمپور،معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در گفت و گو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید ژاپنیها میتوانند به خاطر رابطه خوبی که با دو طرف دارند و عقلانیتی که در آنها دیده میشود نقش میانجی را بازی کنند. به گفته او ژاپنیها معمولا سفرهای نمایشی انجام نمیدهند و زمانی که از محاسبات خود مطمئن باشند پا پیش میگذارند. معاون سابق وزیر امور خارجه عقیده دارد سفر آبه به تهران میتواند دستاوری مانند یک آتشبس اقتصادی به همراه داشته باشد.
چرا آمریکاییها دست روی ژاپن گذاشتهاند و چرا سفر نخست وزیر ژاپن به تهران این قدر مهم تلقی میشود؟
نخست وزیران ژاپن بعد از انقلاب به ایران هیچ وقت سفر نکردهاند. هر چند آقای آبه زمانی که وزیر خارجه بود و همچنین زمانی که بچه بود همراه پدرش در قبل از انقلاب به تهران سفر کرده است.
انتخاب ژاپن توسط آمریکا در حقیقت انتخاب گزینه کشوری حرفگوشکن و از جهاتی عاقل میان کشورهایی است که میتوانستند نقش مورد اعتماد آمریکا را بازی کنند.
از طرف دیگر درباره ما هم تقریبا میتوانم بگویم هیچ نقطه تاریکی در روابطمان با ژاپن وجود ندارد.
یعنی به نظرتان با توجه به سابقه روابط ما میتوانیم به ژاپن اعتماد کنیم؟
ژاپنیها وقتی قولی میدهند تقریبا میتوان مطمئن بود به آن عمل میشود. در حرف زدن هم اقتصادی هستند و درباره حرفی که میزنند پاسخگو هستند. چون معمولا میانجیها بیشتر دنبال منافع خودشان هستند. در مورد ژاپن این ماجرا کمتر است و حتی اگر این تلقی هم داشته باشیم مشخص است که ژاپن از این درگیری و تنش ضرر میکند. یعنی علاقهمند است میان ایران و آمریکا در منطقه نزاع نباشد؛این ماجرا به خاطر مسائلی مختلفی از جمله نفت است.
خیلیها عقیده دارند که ژاپن بسیار علاقهمند است در صحنه سیاست جهانی خودش را با این نقش نشان دهد. چقدر برای خود ژاپنیها این ماجرا اهمیت دارد؟
یک زمانی ژاپن شریک سوم ما در دنیا بود. وقتی ما با ژاپن کار گسترده اقتصادی میکردیم چین روابط روابط نزدیکی با ما نداشت. در دوران تحریم چین نه تنها جای ژاپن گرفت بلکه شریک اول ما در دنیا طی دوران تحریم و سختی شد. البته چینیها هم منافع خود را داشتند. مسئله اما این است که رقابتی میان چین و ژاپن وجود دارد. پس انگیزههای ژاپن هم میتوان در نظر گرفت که منفی هم نباید تلقی کرد. اینها واقعیاتی است که وجود دارد.
ایران میتواند میانجیگری ژاپن را بپذیرد؟
سابقه بعد انقلاب نشان داده معمولا ما با میانجیگرانی که به ایران میآیند با احتیاط برخورد میکنیم. باید بدانیم که هیچ مذاکرهای نمیتواند جای مذاکره مستقیم حتی با دشمن را بگیرد. واقعیت اما این است که ما نمیخواهیم هیچ مذاکره مستقیمی داشته باشیم و به همین خاطر باید احتیاط کنیم طرفی که به عنوان میانجی انتخاب میشود اهداف و اغراض خود یا بلوک دیگری را به مسئله اضافه نکند و به دنبال نفع شخصی خودش هم نباشد.
اعتماد ما به ژاپن چقدر در این ماجرا مهم است؟
این مسئله خیلی مهم است. به هر حال ما میگوییم کشورهایی وجود دارند که در طول تاریخ از پشت به ما خنجر زدهاند. این سابقه تاریخی چه از نگاه دولتها و چه ملتها بسیار مهم است که چه کسی قرار است بیاید درباره چنین مسئله سنگینی میانجیگری کند. حتی در زمان جنگ تحمیلی و قطعنامه ۵۹۸ به عبارتی خود سازمان ملل میانجی بود. تاریخچه بعد از انقلاب ما درباره میانجیها که کم هم نبودهاند سابقهای پیچیده و سخت است.
به نظرتان نخست وزیر ژاپن در این سفر بیسابقه پس از انقلاب چه کاری میتواند انجام دهد؟ میتواند قدمی حداقل برای کاهش بخشی از تنشها با آمریکا بردارد؟
فکر میکنم هم آمریکا و هم ژاپن میخواهند و ما هم به هر حال قبول کردهایم که تنشها کاهش پیدا کند.
نکته دیگر و مهم این است که معمولا ژاپنیها سفرهای نمایشی انجام نمیدهند. وقتی مطالعه دقیق و حساب شدهای نداشته باشند حرکتی انجام نمیدهند. البته این ماجرا به معنای آن نیست که این سفر میتواند مشکل به این بزرگی را حل کند. ولی به هر حال بر اساس محاسباتی که صورت گرفته اگر ژاپنیها نتوانند کل قضیه را حل کنند حتی اگر بخشی از آن را برطرف کنند و این مسئله اعلام هم نشود به نظر کار عاقلانهای صورت گرفته است.
رسانههای ژاپن گزارشهایی دادهاند که نخست وزیر ژاپن در سفرش به تهران قصد دارد آقای روحانی را به نشست سران گروه ۲۰ دعوت کند. به نظرتان این کار قدم بعدی در صورت مثبت بودن نتایج سفر به تهران است ؟
معنای دعوت به نشست گروه ۲۰ در صورتی که صحت داشته باشد به معنای مذاکره با ترامپ است. سابقه داشته است که در نشست سران گروه ۲۰ مثلا عربستان را به عنوان میهمان دعوت کردهاند. اما از سوی دیگر سابقه نشان داده بر اساس این شرایط نمیتوانیم مشکلاتمون را با دیگر کشورها منهای آمریکا حل کنیم. اگر قرار بود انگلیسها،آلمانها،فرانسویها یا قدرتهای دیگر بتوانند مشکلی که آمریکا ایجاد کرده را بدون آمریکا حل کنند تا حالا انجام شده بود. ثابت شده مکانیزم و وضعیت دنیای فعلی این اجازه را نمیدهد و آمریکاییها به تنهایی قادر بودهاند تحریمهایی سنگینتر از تحریمهای شورای امنیت را به ما تحمیل کنند.
نخست وزیر ژاپن اگر قرار باشد همان طور که گفتید بتواند قدمی بردارد و حداقل بخشی از مشکلات میان دو طرف را حل کند به نظرتان آن کار به صورت مشخص چه خواهد بود؟
وضع از این بدتر نشود. قدمی که میانجی عاقل میتواند بردارد چیزی مثل آتشبس اقتصادی است. البته آتشبس را ما در صورتی قبول داریم که این شرایط جنگ اقتصادی متوقف شود. نمیدانیم آمریکاییها تا کجا حاضر باشند پیش بیایند. شاید تصور میکنند که به اهداف خودشان رسیدهاند و حالا به خاطر انتخابات آمریکا یا مسائل دیگری از این جلوتر نروند. یعنی فروش نفت ما به صفر نرسد،قسمتی از نقل و انتقالات دلاری ما انجام شود و واردات مواد دارویی و قسمتی صنعتی صورت بگیرد. در دنیای فعلی بده بستانهایی که میتواند حتی بدون سر و صدا باشد مسئله بدی نیست. معنایش هم این نیست که بین ما و آمریکا صلح شده است. در واقع تنها بده بستانی حالا به صورت آشکار یا پنهان صورت بگیرد.
لحن مقامهای آمریکا پس از سفر ترامپ به ژاپن تغییر کرد و بسیار آرامتر شد. به نظرتان ژاپنیها این توانایی را داشتهاند که روی مقامهای آمریکا هم تاثیر بگذارند و آنها را آرامتر کنند؟
آقای آبه و سیاستهای ژاپنیها اصولا چنین خاصیتی دارد. وقتی ترامپ به قدرت رسید و نسبت به ژاپن هم داد و بیدادهایی داشت که برای امنیت پول باید بدهند همین آقای آبه سریع رفت آمریکا و سریع مذاکره کرد. حتی درباره حمله پرل هاربر مجددا معذرتخواهی کرد. به هر حال ژاپنیها روحیات خاصی دارند. ژاپن میتواند یک میانجی باشد که دل دو طرف را به دست بیاورد.
۵۰۵۰