این روزنامه نگار متعهد به کشور و مشکلات کشور،امروز در صفحه اجتماعی خود در فضای مجازی فیلمی ناامید کننده و تلخ از هجوم عده ای ناآگاه و نابلد نسبت به حساسیت های محیط زیستی و طبیعت بکر ارتفاعات دالان پر اورمیه ( و قطعا سایر مناطق کشور) منتشر کرده؛ عده ای که خود را آفرود سوار می دانند و گویا مجازند با ماشین هایی شاسی بلند و چه بسا غیر استاندارد با چاشنی تفریح و سرگرمی شاید فخرفروشانه! به کویر و مرتع و تپه و کوه و ساحل رحم نکنند.
نمی دانم مقوله ای به نام افرود سواری هم در این مملکت و در کنار خیار و گوجه ، روغن و تیر آهن و مسکن و دلار و … مافیا دارد یا نه، اما سوال اینجاست که فقر فرهنگی و اجتماعی تا چه حد می تواند پایین باشد که عده ای به خود اجازه دهند محیط زیست و طبیعت رو به مرگ کشور را چنین لگد مال کنند و هیچ کلانتر و سر کلانتری هم ککش نگزد؟
بنا ندارم این یادداشت را با نیش و کنایه و عتاب و الفاظ غیر پاکیزه( که این روزها متاسفانه حتی از دهان صاحبان تریبون های مدیریتی هم رواج یافته) به امثال آن آفرود سوارانی که ارتفاعات دالان پر را با ملک پدری شان اشتباه گرفته اند،ادامه دهم.
همین حرکت بدوی و وحشی آنها با طبیعت و تاسف دلسوزان و آگاهان برایشان بس و گویا است.
خطابم به سازمان های واقعا مردم نهاد و دل نگرانانی است که می دانند چه بر سر آب و هوا و زمین و جنگل و کویر و دریای این مملکت آمده است. آنهایی که دستی بر قلم دارند و وامدار این و آن نیستند. مردمی که نگران زیست بوم های محلی و منطقه ای خود در جای جای کشورند؛ و مسئولانی که شاید هنوز آب و هوا و زمین و جنگل و کویر و دریای این مملکت و حفظ و نگاهداشت آن برایشان مهم است.
دست بجنبانید و کاری بکنید.
آگاهی، دلسوزی و جنتلمن بودن در قبال محیط زیست را یادمان بدهید. و مقابل زیاده خواهی های آگاهانه و ناآگاهانه بایستید.
ممنونم از شما آقای شفیع بهرامیان که آگاهم کردید تا بدانم عده ای هستند که تفریحشان قتل طبیعت است.
*روزنامهنگار
۴۷۲۳۷