می توان گفت آینده هر کشوری در آیینه آموزش و پرورش فعلی آن کشور قابل مشاهده و مطالعه است. از این رو برنامه ریزان همواره به این حوزه ی بنیادی و اثرگذار ماهیتی آینده گرایانه قائل بوده و در تصمیم سازی های خرد و کلان این سازمان رویکردی آینده نگر و تحول خواه را دنبال می کنند.
از آنجاییکه طراحی و برنامه ریزی در این نهاد می بایست مبتنی بر نگرش سیستمی بسیار دقیق و حساس و با توجه به تمام عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حتی بومی و جغرافیایی باشد و هرگونه تغییر و تکوین باید بر مبنای تحلیل و بررسی علمی و عمبق صورت گیرد؛ بدیهی ست شتابزدگی، ساده انگاری و نگاه سطحی و غیر تخصصی به آموزش و پرورش باعث عوارض جبران ناپذیری در دراز مدت خواهد شد.
هر گونه تغییری در آموزش و پرورش می بایست در راستای کارآمدی و اثربخشی این نهاد سرنوشت ساز باشد و با توجه به شرایط فعلی نظام آموزشی، ضرورت تحولات عمیق و ریشه ای نیز در این سیستم به جد احساس می گردد و سند تحول بنیادین نیز تلاشی در راستای اصلاح همین کاستی ها و درک ضرورتهای موجود بوده است تا از بازتولید عوامل بازدارنده در جهت نیل به اهداف والای سازمانی جلوگیری به عمل آید. به کارگیری موثر و کارآمد منابع انسانی بر مبنای نظام ارزشی پذیرفته شده یکی از این “ضرورتها”ست.
فلذا به نظر می رسد در آستانه تغییرات “احتمالی” آموزش و پرورش و خداحافظی مدیر کل این نهاد در استان که بر اساس “شنیده ها” پس از شش سال، کرسی ساختاری ترین نهاد دولتی را به قصد کاندیداتوری مجلس ترک خواهد کرد؛ شایسته است مدیران تصمیم گیر دولتی و سایر نهادهای اثرگذار در تحقق اصل شایسته سالاری و اصلاح سیستم مدیریتی نه چندان کارآمدی که محصول مشترک عدم توجه واقعی برنامه ریزان کلان به آموزش و پرورش و پاره ای مسائل مدیریتی استانی بوده است؛ توجه جدی و همت وافر نمایند.
جای تاسف است که قابلیت ها و توانایی های منابع انسانی متخصص و متعهد دستخوش تاثیر و نفوذ سایر ارگانها و قوا و افراد غیر متخصص و غیر مرتبط قرار می گیرد و وکلای مردم که در بزنگاههای بودجه و قانونگذاری توجه ملموسی به مطالبات برحق معلمان نداشته اند اکنون با نگاهی ابزاری سعی در تاثیرگذاری و نقش آفرینی در تغییرات مدیریتی می نمایند و آینده ی آینده سازان به نوعی قربانی سبد رای ایشان می گردد که امیدواریم از نگاه نماینده محترم ولی فقیه در استان و مدیران ارشد دولتی دور نماند؛ اما اگر مبنای تصمیم گیری ها شایسته سالاری، تخصص، تعهد و تجربه باشد قطعا قدم مبارکی در جهت حذف انحصارطلبی و ناکارآمدی و نقطه عطفی در راستای تغییرات کیفی و اثر بخش خواهد بود.
46