فائزه عباسی: حرف این دوره و آن دوره نیست؛ هربار که صدای پای انتخابات به گوش میرسد حرکت جریانهای سیاسی و احزاب هم بر روی مدار تند قرار میگیرد که البته با یک آهنگ واحد که نامش وحدت است؛ مثل موضوعی که این روزها بحثش در اردوگاه اصولگرایی داغ شده و با طرح شورای وحدت ۲۴ تشکلی قرار است یکبار دیگر درفش وحدت از سوی جریان راست علم شود. از آنجا که چند دوره اخیر انتخابات نشان داده است وحدت حلقه گمشدهای در جریان اصولگرایی است به طوریکه آغازش پر شور و پایانش به اختلاف کشیده می شود این سایه ابهام بر سر این وحدت هم سنگینی می کند و غبار این ابهام وقتی بیشتر میشود که بود و نبود شورای وحدت هم به محل بحث تبدیل میشود.
ماجرای شورای وحدت
بعد از انتخابات ۹۶ و شکست اصولگرایان در قالب جمنا که دلایل مختلفی برای آن ذکر شده است؛ کمکم زمزمه اصلاح و بازنگری در احزاب اصولگرا به گوش رسید اما این موضوع چندان جدیگرفته نشد و یا تصور این بود که این زمزمهها مانند بحثهایی که پیش از این وجودد داشت فراتر از حرف و حدیث نخواهد رفت. اما اتفاقی که خرداد ماه رخ داد موجب شد تا نگاهها به این موضوع تغییر کند. ۵ خرداد ۹۷ جامعه روحانیت مبارز اعلام کرد در اساسنامه خود تغییراتی ایجاد کرده است و در آخرین رایگیری آیتالله موحدی کرمانی که پس از آیتالله مهدوی کنی دبیرکل جامعه روحانیت شده بود جای خود را به حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی داد و خود به عنوان رئیس شورای مرکزی منصوب شد. در این خبر یک نکته قابل توجه وجود دارد و آن نقش و حضور ابراهیم رئیسی است. درواقع وقتی صحبت از تغییر در ساز و کار جامعه روحانیت به میان آمد اغلب پیشبینیها بر این محور بود که احتمالا رئیسی به عنوان کاندیدای اصولگرایان که یکبار در قالب جمنا بر روی ان اجماع کرده بودند در راس جامعه روحانیت مبارز قرار بگیرد اما این اتفاق رخ نداد و پورمحمدی دبیر کل شد. چند ماه بعد از این اتفاق ماجرایی دیگر چشمها را به سمت جناح راست خیره کرد. ابراهیم ریسی که به نظر میرسید چندان دل خوشی از تصمیم جامعه روحانیت مبارز ندارد، عَلَم شورای وحدت اصولگرایان را به دست گرفت تا اینبار این چتر را بر سر جناح راست باز کند و همه انها را زیر بیرق خود بگیرد. شورای وحدت شورایی متشکل از ۲۴ حزب اصولگرا اعم از جمنا، ۱۸ تشکل عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه ایستادگی، جمعیت ایثارگران، جمعیت رهپویان، جبهه پایداری و جمعیت پیشرفت و عدالت بود که کارشان با یک بیانیه درباره وضعیت اقتصادی کشور شروع شد. هرچند محتویات جلسات این شورا محرمانه بود و به گفته محمدرضا باهنر دلیل محرمانه ماندنش برگزاری ملاقاتها در سطح اصولگرایان عالی رتبه است؛ جلساتی که گفته می شود با نقش محوری سیدابراهیم رئیسی و حضور محمدباقرقالیباف، سعید جلیلی و محسن رضایی برگزار شده. اما این تنها یک وجه ماجرا بود موضوع دیگر حضور اصولگرایانی است که چندان موافق جریان سنتی اصولگرا نیستند و حتی میتوان گفت بعد از نامه قالیباف درباره نواصولگرایی قائل به عبور از جامعتین هستند و از همین رو افرادی مانند علیرضا زاکانی عملا به عنوان بازوی اجرایی این شورا محسوب میشود. اما مسئلهای که پیشبینی نشده بود پررنگ شدن ابراهیم رئیسی به عنوان گزینهای برای ریاست بر قوه قضائیه بود؛ موضوعی که به نظر میرسد خیلی زود تاثیرش را بر جلسات شورای وحدت گذاشت تا جایی که زمزمه توقف جلسات به گوش رسید و حتی حمیدرضا ترقی هم در گفتوگو با خبرآنلاین اشارهای به این موضوع میکند.
جامعه روحانیت جایگزین شورای وحدت؟
هنوز مدتی از کمرنگ شدن شورای وحدت نگذشته است که صحبت از جلسه جامعه روحانیت با احزاب اصولگرا به گوش میرسد؛ خبری که شاید ظاهری در راستای افزایش همگرایی و همکاری در اردوگاه اصولگرایی باشد اما گویا واقعیت فراتر از آن است؛ به نظر میرسد با پررنگتر شدن حضور رئیسی در جایگاه ریاست قوه قضائیه خلا به وجود آمده در شورای وحدت باید از سوی فرد یا گروهی پر شود و در این میان جامعه روحانیت مبارز پیشدستی کرده و با جلسهای که برگزار کرده است تصمیم دارد تا این خلا را پر کند. البته در این میان میتوان یک رقابت را هم زیر پوست این شورای وحدت احساس کرد و آن محور قرار گرفتن جامعه روحانیت در مقابل محوریت شخصیتهایی مانند حدادعادل است.
دوران شیخوخیت تمام شده است
حسین کنعانی مقدم دبیر کل حزب سبز ایران که در جلسه جامعه روحانیت با احزاب اصولگرا حضور داشت به خبرآنلاین میگوید: این جلسه ای بود برای آشنایی با ساختار جدید جامعه روحانیت مبارز و در این راستا نظرات احزاب اصولگرا هم مطرح شد. ماهیت اینگونه جلسات هم تقریبا مشخص است. درواقع این یک جلسهای بود در راستای ایجاد همگرایی در مسائل اقتصادی و سیاسی . او در پاسخ به این سوال که آیا با وجود کمرنگ شدن نقش شورای وحدت اصولگرایان این جلسه به معنای جایگزینی جامعه روحانیت مبارز به جای شورای ۲۴ تشکل است گفت: آن تشکیلات یک بحث کاملا متفاوتی است و اصلا به جلسه جامعه روحانیت ربطی ندارد. این جلسه کاملا در ارتباط با جامعه روحانیت و هماهنگی احزاب بود درحالی که آن تشکل بیشتر اشخاص حضور دارند. کنعانی مقدم در پاسخ به سوال دیگری درباره حضور رئیسی در راس شورای وحدت هم گفت: آن را نمیدانم اما چیزی که میدانم این است که با توجه به اینکه احزاب اصولگرا میخواستند یک هماهنگی با جامعه روحانیت داشته باشند، به همین منظور این جلسه شکل گرفت.
وقتی از کنعانی مقدم درباره تلاش نواصولگرایان برای عبور از جامعتین و جریان سنتی اصولگرایی پرسیدیم پاسخ داد: به نظرم اسلام منهای روحانیت قابل قبول نیست و با توجه به اینکه روحانیت نقش اصلی را در انقلاب داشته باید همچنان این نقش پررنگ را داشته باشد؛ بنابراین حضور مشی جدید سیاسی هیچ اشکالی ندارد اما اصول یکی است و حضور روحانیت در مکتب اصولگرایی یک امر لاینفک است.
او همچنین درباره لیدری جریان اصولگرایی و خلا چهره تاثیرگذار بعد از عسگراولادی و مهدوی کنی گفت: دوران شیخوخیت گذشته است و امروز همه میدانند اصولگرایان بدون داشتن یک تشکیلات منسجم و وحدت در رهبری و همچنین نقشه راه نمیتوانند نقش موثری داشته باشند؛ ضمن آنکه با محوریت قرار دادن مطالبات مردم و گذشتن از منافع حزبی باید به یک خط مشترک برسیم.
جلسهای که طبیعی نبود
«این جلسات جلساتی عادی است و همواره در میان اصولگرایان وجود دارد» این جملهای است که ناصر ایمانی درباره جلسه جامعه روحانیت مبارز با احزاب اصولگرا به زبان میآورد. ایمانی در گفت و گو با خبرآنلاین ادامه میدهد: همانطور که اصلاحطلبان هم از این جلسات برگزار میکنند این جلسات در میان اصولگرایان رواج زیادی دارد. هدف آن هم مشخص است: نزدیک شدن اهداف و افکار به یکدیگر. پیش از این چنین جلساتی در جمنا بود و در ماههای اخیر احزاب اصولگرا جلسات درون حزبی داشتهاند و اخیرا هم جلسه جامعه روحانیت مبارز با احزاب بوده است؛ لذا این جلسات امری طبیعی است و نمیتوان تعبیر خاصی از آن داشت.
هرچند ناصر ایمانی از طبیعی بودن این جلسات سخن میگوید اما این سوال مطرح میشود که جامعه روحانیت مبارز چندین ماه فرصت داشت تا این جلسه را با احزاب اصولگرا برگزار کند اما چرا این جلسه درست به زمانی موکول میشود که رئیسی زمزمههای قوی رئیس قوه شدنش هست و شورای وحدت بدون متولی رها شده است؟!
۲۹۲۱۶