رضا نصری حقوقدان بین الملل در این باره گفت: برای اینکه یک تکنیک مذاکراتی موثر واقع شود، «زمان» و «موضوع» ضربالاجل مهم است. اما مجلس ایران تاریخ مهمترین ضربالاجل خود را زمانی قرار داده که دولت بایدن به شدت محتاج حمایت مجلس سنا برای تایید کابینه خود است؛ هنوز در هر حال رایزنی با بازیگران داخلی و خارجی است؛ هنوز در ابتدای روند سیاستگذاری است و حتی فرصت نداشته برای لغو احتمالی تحریمها و بازگشت به برجام زمینهسازی و صحنهآرایی کند! جدا از تاریخ ضربالاجل، مجلس شورای اسلامی «موضوع» ضربالاجل را هم موضوع حساس «توقف اجرای پروتکل الحاقی» قرار داده که خود چند ایراد دارد: اول اینکه توقف اجرای پروتکل الحاقی موضوع حساسی است که مستعد ایجاد یک اجماع فراگیر علیه ایران است. حتی چین و روسیه هم نسبت به آن ملاحظات جدی دارند.یعنی در زمانی که آمریکا ژست دیپلماتیک گرفته و در حال یارگیری از دولتها و افکار عمومی است، دولت ایران مجبور شده اقدامی انجام دهد که حتی متحدیناش با آن مخالف هستند، چه برسد به رقبا و افکار عمومی!
دوم اینکه کاهش سطح نظارت آژانس بر فعالیتهای هستهای زمینه را برای طرح اتهامات بی اساس علیه ایران فراهم میکند. افزایش میزان و سطح غنیسازی قابل درک است و میتواند به عنوان یک اهرم جدی بکار گرفته شود. اما وقتی چراغ را به روی بازرسان آژانس خاموش میکنید، این فرصت را به دستگاه تبلیغاتی اسرائیل میدهید تا موضوع «ابعاد نظامی احتمالی» را مجدداً احیا کند و اتهاماتی به ایران وارد کند که به سختی قابل خنثیسازی است. حتی این بهانه را به اسرائیل میدهید که اقدامات خرابکارانه، حملات سایبری و حتی اقدامات شبهه نظامی خود را علیه تاسیسات ایران توجیه کند و بر سر بزنگاه مانع ثمربخشی دیپلماسی شود.
سوم اینکه با توقف اجرای پروتکل الحاقی، هرچقدر فرایند رسیدن به توافق طول بکشد به همان میزان فضاسازی منفی علیه ایران غالب خواهد گرفت. یعنی حتی اگر به یک توافق عادلانه با آمریکا و سایر اعضای برجام برسیم، آنها بعدها ادعا خواهند کرد که برنامه هستهای ایران مدتی طولانی بدون نظارت سیر کرده و با همین مستمسک خواستار بازرسیهای سنگینتر و حساسیتبرانگیزتر خواهند شد. به بیان دیگر، با توقف اجرای پروتکل الحاقی از همین الان بذر بازرسیهای سختگیرانه و حساسیتبرانگیز را پس از رسیدن به توافق کاشتهایم! چهارم اینکه ظاهراً زمان و موضوع این ضربالاجل بدون در نظر گرفتن واکنش طرف مقابل طراحی شده است.
نصری ادامه داد: پرسش اینجاست که اگر در برابر توقف اجرای پروتکل الحاقی یکی از اعضای اروپایی برجام با هماهنگی آمریکا به سازوکار «ماشه» متوسل شود، یا آمریکا طرح مستقلی – با قید یک ضربالاجل برای بازگشت ایران به پروتکل الحاقی – در شورای امنیت مطرح کند، آنوقت تکلیف چه خواهد بود؟ اگر کنگره در واکنش به این اقدام ایران قطعنامهای به تصویب برساند که عرصه را برای جریان حامی برجام در واشنگتن تنگتر کند، آنوقت چه تدابیری در مقابل آن خواهیم اندیشید؟ چه واکنشی در صورت بروز این سناریوها تدارک دیدهایم؟ به نظر میرسد توقف نابهنگام اجرای پروتکل الحاقی مستعد است هرآنچه دولت ایران طی سیاست «صبر استراتژیک» در دو سال اخیر کاشته بود به سرعت رشته کند!
وی در پایان گفت: ضربالاجل اگر سنجیده و حسابشده باشد، میتواند سیاست خوبی باشد. اما اگر کارکرد آن ایجاد اخلال در فرایند دیپلماتیک باشد، موجب اجماعسازی شود، مستعد بهرهبرداری طرف مقابل شود و دست دستگاه دیپلماسی را از پشت ببندد، نمیتوان آن را سیاست خوبی نامید.
>>> مشروح گفتگو را بخوانید:
گفتگوی مستقیم میان ایران و آمریکا شکل می گیرد اگر….
310311