؛ چندی پیش فیلمی در فضای مجازی از دستفروشی مسعود رستگار، قهرمان جودوی ناشنوایان و کمشنوایان در کرمانشاه منتشر شد که واکنشهای مختلفی به دنبال داشت؛ ماجرا از این قرار بود که دوربین برنامه ورزشی صدا و سیمای کرمانشاه، به صورت سر زده به سراغ رستگار رفت و از دستفروشی و در واقع میوه فروشی او کنار خیابان گزارشی منتشر کرد که میلیونها بار در فضای مجازی دیده شد و حسابی سر و صدا کرد. همین موضوع باعث شد تا تصمیم بگیرم بدون اطلاع قبلی به رستگار، صبح یک روز پاییزی سرد که اتفاقا باد و باران پاییزی هم حسابی مهمان کرمانشاه شده بود، به طرف محله شهیاد-از محلات پایینشهر کرمانشاه- بروم و سراغ رستگار را بگیرم. از چند نفری سراغ او را گرفتم که بعضیهایشان او را نمیشناختند و بعضی دیگر هم حسابی از او و خانوادهاش شناخت داشتند.
اما آیا واقعا آین فیلم ساختگی بود؟ خود رستگار در این باره می گوید:« من خدا میداند که پنج سال است به همین شغل مشغولم. از بچگی کار کردهام و کارهای مختلفی را امتحان کردهام؛ از کارگری تا جمع آوری ضایعات. بعد از آنکه مدال المپیک گرفتم مردم گفتند دیگر زشت است و به این شغل ادامه نده که بعد از آن شروع به میوه فروشی کردم. ماجرای آن فیلم هم از این قرار بود که دوربین صدا و سیمای کرمانشاه به هیئت جودو رفته بود و وقتی من را ندیدند سراغم را گرفتند و به اینجا آمدند؛ حتی اول کار چند بار من را صدا زدند و چون گوشم سنگین است نشنیدم و بعد متوجه شدم. الان هم شغلم همین است و اگر یک روز بساطم را جمع کنم درآمدی ندارم.»
برای خواندن ادامه گزارش، اینجا کلیک کنید.
۲۵۷ ۲۵۱