این استدلال به واسطه آن بود که همانطور که مسئولان هم گفته بودند مذاکرات ادامه داشته و پیگیری میشد. از طرفی شرایط امروز حتی از شرایط دوران روحانی نیز مقداری سختتر است. چرا که در دوران روحانی در حقیقت بین 500 تا یک میلیون بشکه نفت بیسروصدا میفروختیم و مشتریمان هم عمدتا چینیها بودند.
آمریکاییها نیز میدانستند که ما نفتمان را به چینیها میفروشیم و چینیها نیز آن را تصفیه و پالایش کرده و با توجه به قیمت بالای نفت سود بسیاری در خرید نفت از ایران میبردند. آمریکاییها نیز به هر دلیل این مساله را نمیدیدند. البته واضح است که چرا آمریکاییها فشاری به چینیها وارد نمیکردند که از ایران نفت نخرند. چون سرگرم مذاکره بودیم و هنوز امید به توافق در وین وجود داشت و همه امیدوار بودند که مذاکرات در نهایت و سرانجام به توافق برسد.
به همین خاطر بود که بسیار امیدوار بودم که توافق صورت خواهد گرفت. البته همچنان نیز این امید را دارم که ممکن است یک توافق اولیه صورت بگیرد به این معنا که ایران متعهد شود که فعالیتهای هستهای خود را زیر نظر آژانس قرار دهد و در مقابل آمریکاییها نیز تضمین دهند که داراییهای ایران را آزاد و تحریمها را بردارند. ما هر قدر که جلوتر آمدهایم این امید کمتر شده و دستکم یکی از دلایل از بین رفتن این امید حمله روسیه به اوکراین بود.
چرا که در نتیجه تحریم غربیها علیه روسیه؛ روسها برای کسانی که حاضر شوند تحریمها را دور زده و نفت روسیه را بخرند تخفیف زیادی میدهند. آنها عملا موفق شدند با تخفیفهای بسیار زیادی که میدهند مشتریهای ایران را بربایند. این یکی از دلایل اصلی است که میگویم وضع امروز ایران از دوران روحانی سختتر شده است.
در عین حال شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارد که شانس رسیدن به توافق بسیار کمتر از ابتدای کار دولت آقای رئیسی است. مشکل فقط این نیست که توافق هستهای سرانجام به بنبست خواهد رسید بلکه مشکل از اینجا آغاز میشود. به نظر میرسد که اگر به نقطهای برسیم که طرفین برجام دیگر نتوانند مذاکرات را پیش ببرند و از وین خاج شوند باید به فکر شرایط پسا برجام باشیم. با این حال همچنان امید میرود که طرفین رو به سوی از سرگیری مذاکرات و احیای برجام حرکت کنند.
* منتشر شده در کانال شخصی نویسنده/ یکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱