اعتمادآنلاین با محمود احمدینژاد؛ رئیس جمهور دولت دهم و نهم درباره مسائل مختلف گفتگو کرده است.
مشروح حرفهای رئیس دولت بهار:
*در حد خودم در سال 88 از زندانیان سیاسی و رسانهای دفاع کردم.
*سیر قوانین 40 سال در جهت کاهش اختیارات مردم و توسعه اختیارات حکومت است.
*حق فعالیت کمونیست ها حرف من نیست ، حرف امام است.
*جاهای بسیاری ازقانون اساسی باید تغییر کند.
*کسی حق سیطره بر دیگران را ندارد.
*آقا امام زمان را نمی توان محدود کرد.
*چه کسی گفته نسبت امام زمان با آدمها متفاوت است؟.
*من تنها رئیس جمهوری بودم که بارها در تلویزیون گفتم سرتاپا ضعف هستم.
*عده ای به جد معتقدند که آزادی به معنای حقیقت آزادی اصلا معنا ندارد.
*هیچ احدی حق ندارد آزادی انسان ها را به هر بهانه ای محدود کند.
*از سالهای 63، 64 به این باور رسیدم که یک جای کار اشکال دارد.
*هم در مبانی آرمان ها و هم در راهبردها دچار مشکل شده ایم.
*ما زورمان به بقیه نرسید.
*بعضی از بخش های قانون اساسی و ساختارها باید تغییر کند.
*تفسیرهای قانون اساسی خودش یک قانون اساسی جدید است.
*تفاسیر قانون اساسی باید به رای مردم گذاشته شود.
*نظام تصمیم گیری باید سلسله مراتبی باشد.
*دو تا خدا در دنیا باشد، فساد می شود.
*قانون اساسی مان کامل به هم خورده.
*نهضت بسوی بهار یک مدل یک حکومت جهانی مدیریت مشترک جهانی است.
*هر حکومتی که بیاید، مهم نیست مهم انتخاب مردم و رضایت مردم است.
*حکومت جز تبعیت از مردم، وظیفه ای ندارد.
*هر نظام، ساختار و جهتگیریای باید بر یک سلسله مبانی پایداری استوار باشد اگر تعریفمان از انسان، روند تحول جامعه به روشنی بیان نکنیم چطور می توانیم اقتصاد و سیاست و مدیریت را تعریف کنیم؟.
*آزادی در کشور ما چالش نیست؟ چالش اصلی است. عده ای به جد معتقدند که آزادی به معنای حقیقت آزادی اصلا معنا ندارد و به خودشان حق می دهند که تک تک مردم را کنترل کنند.
*منشور نهضت به سوی بهار فقط یک متن اخلاق صرف نیست.
*مفهوم آزادی همیشه برای ما بوده و حقیقتی بوده است و اصلا برای همین انقلاب کردیم.
*اگر یک مهندسی معکوس، از آن حکومت مطلوب یا جامعه مطلوبی که در ذهن هم هست، کنید، فرآیندها خیلی معنا پیدا میکند.
*منشور نهضت به سوی بهار برآمده از اندیشه ناب توحیدی است.
*{منشور نهضت به سوی بهار} جهانی است.
*از سالهای 63، 64 من به این باور رسیدم که یک جای کار اشکال دارد.
*به این رسیدم که ما هم در مبانی آرمان ها دچار مشکل شدیم و هم در راهبردها دچار مشکل شدیم که وضع جامعه اینطوری شده.
*عدم توازن در اختیار و مسئولیتی که بین قوای گوناگون وجود دارد، ریشه مفاسد و ظلم و عدم تعادلهای اجتماعی است.
*خدمت دوستان گفتم مشکل این است که شما نمی خواهید به موضوع اصلی وارد شوید. شما فکر می کنید یک علوم انسانی در غرب درست شده که همه غیراسلامی است، بعد می خواهید همین موجود را بگیرید، پیچ و مهره هایش را تغییر دهید و اسلامی اش کنید. این غلط است.
*40 سال پیش مقتضیات زمان و فضای اجتماعی انسان را تعریف کردیم. 40 سال جلو آمده ایم، نباید این را گسترش دهیم؟ نباید این مفهوم را عملیاتی کنیم؟
*بعد از انقلاب، جریان نظریه پردازی متوقف است.
*{حوزه های علمیه، دانشگاهها، فقها و مراجع هستند و فعالاند} خروجیشان را بگویید. اینکه هستند حقی ایجاد نمیکند.
*جایگاه انسان در منظر خدا خیلی بالاست. انسان الان زیر دست و پا له شده و چی برای کسی در کل دنیا باقی مانده؟ در ایران هم همینطور. الان مردم چه کرامتی دارند؟ برای یک کیلو گوشت باید پنج ساعت در صف بایستد. کرامتی برایش مانده؟ اجاره خانه اش را ندارد بدهد. آیا برایش کرامت مانده؟ شرمنده زن و بچه اش است، کرامتی برایش مانده؟ چه کرامتی؟
*{سعی کردی با همین نگرش دولت را اداره کنید؟} بله با همه وجودمان تلاش کردیم. منتها دولت در محدوده خودش. واقعیتش ما زورمان به بقیه نرسید.
*الان دیدگاهی که حاکم است چیست؟ ثروت مال حکومت است. اگر خواست به مردم می دهد و با منت سنگین.
*تمام ثروت کشور را در تهران انباشت کرده ایم. مگر می توان در تهران تولید کرد؟ فقط باید این دست آن دست کرد.
*تصمیم گیران کشور ما اصلا دانش روز و مدیریت ندارند.
*مبانی را گم کردیم و همه چیز مال حکومت و دولت است.
*قانون اساسی که بخواهد دائما تفسیر شود، قانون اساسی نیست.
*قانون اساسی 177 اصل دارد و بالای 150 تا 160 تا تفسیر دارد!.
*این تفسیرها خودش یک قانون اساسی جدید است و باید به رای مردم گذاشته شود.
*تفسیر اصل 44 درست نقطه مقابل خودش است.
*در ساختار اولا باید توازن اختیار و مسئولیت باشد.
*هرکس، هر مدیری در سلسله مراتب باید اختیارش با مسئولیتش متوازن باشد.
*{توازن اختیار و مسئولیت} برای رئیس جمهور وجود ندارد.
*اختیارات در قوه قضائیه و مقننه متمرکز است و پاسخگویی در قوه مجریه است.
*رهبری هرچقدر اختیارات دارد همان قدر هم باید مسئولیت داشته باشد.
*دو تا خدا در دنیا باشد، فساد می شود.
*قانون اساسیمان در قوانین عادی که تنظیم شد، کامل بهم خورده است.
*مجلس راجع به همه چیز تصمیم میگیرد و به کجا پاسخ میدهد؟.
*نمیگذارد مردم بفهمند کدام نماینده به چی رای داده که لااقل مردم یک نظارتی کنند، این فساد است.
*مردم هر سیستم حکومتی خواستند، حقشان است.
*حکومت جز تبعیت از مردم، وظیفه ای ندارد.
*مشکل از همین جا در جمهوری اسلامی پیدا شد. میگوییم چون ما الان در حکومتیم، پس حقوقی علاوه بر آنچه مردم به ما دادهاند، داریم و می توانیم مردم را کنترل کنیم، می توانیم تحمیل کنیم.
*گفتم یک کد بدهید که امیرالمومنین و پیامبر در خیابان حجاب زن ها را کنترل کرده باشند. یک کد بدهید، بالاخره ما می گوییم پیرو پیامبر و امیرالمومنین هستیم. گفتند کد وجود ندارد ولی حکم حکومتی است.
*حکومت باید تبیین کند و موانع رشد را بردارد. موانع انتخاب آزاد را بردارد.
*میگویند اگر مردم را آزاد بگذاریم، فاسد میشوند.
*پیشنهاد این بود که عید فطر را دو یا سه روز تعطیل کنید، گفتند تعطیلی میدهید مردم میروند فساد میکنند.
*آزادی مطلق یعنی بتواند اما تجاوز به حقوق دیگران ممنوع است.
*قانون و قانونگذاری باید درجه آزادی را بالا ببرد.
*قانونی که رشد انسان ها را سرکوب کند، قانون نیست.
*{چرا دفاعی که حضرتعالی از آزادی دارید در دوران ریاست جمهوری خودتان نداشتید؟} چرا نداشتیم؟ کجا نداشتیم؟ با همه وجود داشتیم.
*تندترین برخوردی که با یک وزیر کردم با وزیر ارشاد بود که چرا روزنامه شرق که به من توهین کرده بود را اجازه دادی که بسته شود
*من سال 76 از روزنامه سلام شکایت کردم. سعید امامی کی هست؟
*آزادی مطبوعات اسمش تعدی به حقوق دیگران نیست.
*{با برگزاری انتخابات آزاد موافقید؟} همیشه گفتهام موافقم، مردم باید انتخاب کنند. ما مردم را محدود میکنیم.
*دو تا جناح یکیاند و هر کدام بودند، عین هم عمل کردند.
*مخالف حذف هستم.
*فعلا قانون اساسی ما اجازه نمیدهد، غیرمسلمان کاندیدای ریاستجمهوری شود.
*خیلی جاهای قانون اساسی باید تغییر کند و نظام تصمیمگیریاش باید عوض شود.
*{احزاب غیرمسلمان مثلا اگر کمونیست ها بخواهند فعالیت حزبی داشته باشند از منظر شما می توانند داشته باشند؟} آزادند. این حرف من نیست که حرف امام خمینی است.
*سیر قوانینی که در این 40 سال تصویب شده، با یک نوسانات جزئی، همه در جهت کاهش اختیارات مردم و توسعه اختیارات حکومت است.
*وظیفه حکومت است که برود و دانه دانه مشکلات مردم را رسیدگی کند.
*بدترین ظلم، ظلم رسانهای است. از سال 84 تا حالا دارند ما را مسخره میکنند.
*سال 88از زندانیان سیاسی و رسانهای من در حد خودم دفاع کردم.
*همه میدانیم دولت چطوری است ولی فحشش را به رئیسجمهور میدهیم.
*نباید عقیده و معیارمان، جناح شود.
*بیشترین دفاع از حقوق مردم را کردیم، بیشترین آزادی را دادیم.
*دولت ما تنها دولتی بود که همه فحش میدادند و هیچکس هم دفاع نمیکرد.
*تنها دولتی که دو طرف میکوبیدند، ما بودیم.
*بگذارید تمرین کنیم و یاد بگیریم آزاد بودن را.