هرچند روابط میان ایران و چین سابقه درازی دارد اما در روزهای اخیر و در پی امضای قرارداد ۲۵ساله میان این دو کشور، علاوه بر واکنش‌های زیاد به این موضوع، روایت‌های مختلفی از روابط میان دو کشور، حضور چینی‌ها در ایران، مسائل فرهنگی آن‌ها و حتی سبک زندگی‌شان در فضای مجازی دیده می‌شود و به نوعی هر کسی هر روایتی را از چینی‌ها در ذهن دارد به اشتراک می‌گذارد. در این میان گفت‌وگوی با حسن ذوالفقاری، استاد زبان و ادبیات فارسی اعزامی ایران به چین که سال‌هاست در این کشور مشغول تدریس است، می‌خوانید.    

این روزها زبان و ادبیات فارسی در چین از چه جایگاهی برخوردار است و آیا این جایگاه نسبت به گذشته تغییری داشته است؟

اکنون ۱۳ کرسی‌ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه‌های شهرهای مختلف چین از جمله: پکن، شانگهای و ۱۰ شهر دیگر وجود دارد. اغلب این کرسی‌ها در دانشگاه‌های مطالعات ترجمه و یا مطالعات فرهنگی هستند و مجموع دانش‌آموختگان آن‌ها بالغ بر ۷۰ یا ۸۰ نفر است که لیسانس زبان و ادبیات فارسی می‌گیرند. البته در دانشگاه پکن و شانگهای دوره‌های تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری هم وجود دارد. در شهرهای دیگر معمولا دانش‌آموختگان این دو دانشگاه تدریس و دانشجویان را تا سطح لیسانس تربیت می‌کنند که این‌ دانش‌آموختگان هم یا در دو دانشگاه پکن و شانگهای یا در ایران ادامه تحصیل می‌دهند، یا این‌که در شرکت‌های اغلب بازرگانی، یا تا حدودی هم به کارهای فرهنگی و رسانه‌ای مشغول می‌شوند.

در مجموع، امروزه می‌توانیم بگوییم با توجه به گسترش روابط ایران و چین، دو طرف احساس می‌کنند که این روابط باید در سطح مسائل آموزشی و پژوهشی هم توسعه و گسترش پیدا کند، کمااین‌که گسترش پیدا کرده و این روزها شاهد آن هستیم که فارغ‌التحصیلان زیادی در این رشته‌ها جذب شده‌اند. این کمک بسیار خوبی به روند گسترش زبان فارسی می‌کند. علاوه‌بر این، برنامه‌های فرهنگی هم اجرا می‌شود، از جمله: برگزاری نشست‌ها و همایش‌های مشترک که بعضا با همکاری رایزنی ایران در چین انجام می‌شود. همچنین استادانی که از ایران اعزام می‌شوند، نقش بسیار موثری در گسترش این روابط فرهنگی داشته و دارند.

این روابط فرهنگی نسبت به گذشته (پیش از انقلاب) صددرصد گسترش پیدا کرده؛ چون در گذشته اغلب به دلیل این‌که دولت چین با ایران ارتباطات کمتری داشت، اغلب استادان‌شان را از افغانستان تامین می‌کردند و چینی‌ها هم دانش‌آموختگان‌شان را برای آموزش زبان فارسی به افغانستان اعزام می‌کردند که البته خیلی محدود بود اما بعد از انقلاب، این روند تغییر کرد و امروزه شاهد هستیم که بالغ بر ۶۰۰ نفر در کرسی‌های زبان فارسی در چین آموزش دیده‌اند و بیش از ۵۰، ۶۰ نفر هم در دوره‌های ارشد و دکتری در ایران تحصیل کرده‌ و به چین بازگشته‌اند و اکنون در بخش‌های آموزشی، فرهنگی و رسانه‌ای مشغول به کارند.

مردم چین در حال حاضر چه اندازه با فرهنگ و ادبیات ایران آشنایی دارند؟

می‌توان گفت به دلیل سابقه فرهنگی و تجاری‌ای که به واسطه جاده ابریشم در میان ایران و چین بوده، ارتباطات میان دو کشور مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه به گذشته برمی‌گردد و از دوره‌های پیش از اسلام و در عصر ساسانی هم این ارتباط وجود داشته است. چینی‌ها برای این‌که کالاهای‌شان را از این مسیر عبور دهند و مثلا به اروپا برسانند، مجبور بودند که از شاه‌راه ایران عبور کنند و برای همین همیشه روابط دوجانبه‌ای میان آن‌ها برقرار بوده است. سفرایی از دو کشور رفت‌وآمد داشتند و زمینه گسترش روابط تجاری را فراهم می‌کردند.

در کنار این روابط تجاری، روابط فرهنگی هم شکل گرفت؛ چه بعد و چه قبل از اسلام، به خصوص دوره‌ای که مغول‌ها حکومت را در چین به دست گرفتند ارتباطات چین با ایران هم در جهت گسترش اسلام و هم در جهت گسترش زبان فارسی زیاد شد. در واقع گسترش اسلام با گسترش زبان فارسی در چین گره خورده است، برای این‌که تمام کسانی که در چین وظیفه حفظ و گسترش اسلام را برعهده داشتند، با آثار ایرانی و فارسی این کار را انجام می‌دادند، به‌خصوص در مدارس استان‌هایی که مسلمان‌نشین هستند، کتاب‌های فارسی و آثار ایرانی خوانده می‌شد. در منطقه مسلمان‌نشین چین حداقل تا ۵۰، ۶۰ سال پیش در مدارس علمیه‌شان حتما کتاب‌های فارسی را هم می‌خواندند.

در روزگار فعلی هم تعداد زیادی از آثار و متون ایرانی به چینی ترجمه شده است. از ۳۵، ۴۰ سال پیش به بعد در دانشگاه پکن آثار مهمی از فارسی توسط استادان اولیه دانشگاه پکن که بنیان‌گذاران کرسی‌های زبان فارسی بودند، با همکاری دانشگاه‌های ایران ترجمه شده؛ مثل «شاهنامه»، «گلستان»، «بوستان» و…؛ این روند تا امروز هم ادامه دارد.

در حال حاضر نیز با تفاهم‌نامه‌ای که میان وزارت فرهنگ دو کشور انجام شده، صد جلد از آثار و متون فارسی و چینی ترجمه می‌شود و در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. مردم چین هم به این روابط علاقه‌مند هستند، چون هر دو ملت از تمدنی شرقی برخوردارند و شباهت‌های بسیاری بین فرهنگ دو کشور وجود دارد و برای همین علایق مردم هم به این‌که روابط فرهنگی گسترش پیدا کند، زیاد است. مانعی هم بر سر گسترش روابط نیست، آن‌چه هست ضعف نهادهاست که مقداری کار را به تاخیر می‌اندازد اما تا آن‌جا که من می‌بینم، زمینه‌های گسترش روابط موجود است، به خصوص در زمینه ادبیات معاصر جا دارد که آثار برجسته ادبیات معاصر ما به چینی ترجمه شود.

چین نخستین کشوری بود که شیوع کرونا در آن آغاز شد، به نظر شما وضعیت شیوع این ویروس چه تاثیرات کوتاه و درازمدتی بر فرهنگ و ادبیات این کشور داشت؟ و آیا می‌توان مقابله مردم این کشور را متاثر از مسائل فرهنگی نیز دانست؟

درست است که چین اولین کشوری بود که کرونا از آن‌ شیوع و رواج پیدا کرد اما اولین کشوری هم بود که توانست با این بیماری مقابله کند؛ با روش‌های خاصی که در این‌جا وجود دارد، پیشگیری‌ها و حرف‌شنوی‌های مردم و قرنطینه‌هایی که دقیقا قرنطینه بود و شوخی نبود. این کار انجام شد و اوضاع به حالت اول برگشته و مردم زندگی عادی‌شان را بعد از چهار، پنج ماه که در دوران کرونا به سر بردند، دارند؛ بنابراین خسارت زیادی از کرونا ندیدند.

در شرایطی که خیلی از مراکز اقتصادی تعطیل است اما در این‌جا کار می‌کنند و از این بابت توانسته‌اند خسارت‌های قبل‌شان را جبران کنند. بنابراین می‌توان گفت که در این‌جا فعالیت‌های فرهنگی آسیب زیادی ندیده و ظرفیت‌های فراوانی که در چین برای کارهای فرهنگی وجود دارد، زمین نمانده و کار دارد. البته بخشی از مراودات خارجی‌شان معطل است چون حضور خارجی‌ها در چین خیلی ضعیف شده و به حدود پنج درصد رسیده است.

در نگاه به کشور چین انگار نوعی انحصار دیده می‌شود (برای مثال بومی‌سازی در حوزه فناوری و انسداد شبکه‌های خارجی) آیا در خصوص فرهنگ و زبان هم چنین انحصاری در این کشور وجود دارد؟ یا پذیرش زبان‌، ادبیات و فرهنگ دیگر کشورها به راحتی اتفاق می‌افتد؟

این انحصار ممکن است در زمینه‌های مختلف وجود داشته باشد، هر کشوری سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خود را دارد و با این نوع سیاست‌هاست که کشوری به بزرگی چین با جمعیت یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری اداره می‌شود و طبیعتا مردم باید درباره این نوع انسدادها حرف بزنند و آن را بررسی کنند.

اما آن‌چه بنده در این‌جا مشاهده می‌کنم، در زمینه‌ گسترش روابط فرهنگی این انسداد را نمی‌بینم و در همین دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای از تمامی کشورها استادانی حضور دارند و روابط فرهنگی وجود دارد. حدود ۲۰۰هزار خارجی در شانگهای هستند و شرکت‌های فراوانی از اروپا و آمریکا در این‌جا هستند. در زمینه بازرگانی هم اقتصاد چین با تمام دنیا روان است. اما در زمینه‌های سیاسی طبیعتا محدودیت‌هایی وجود دارد که مربوط به سیاست‌های هر کشوری‌ است. 

با توجه به حضور و تدریس شما در این کشور، این روزها که قردادی میان دو کشور ایران و چین عقد شده است، واکنش رسانه‌ها، اهالی فرهنگ و مردم چین نسبت به آن را چطور می‌بینید و اصلا آیا این موضوع نمودی داشته است؟ همچنین آیا ادبیات و فرهنگ در چنین روابط سیاسی‌ای تاثیرگذار بوده است؟

اساسا قیاس مردم چین با مردم ایران قیاس درستی نیست، که در ایران می‌بینیم واکنش‌ها این‌قدر شدید و منفی است. در چین نه تنها در این مورد بلکه در دیگر موارد سیاسی هم مردم چندان حساس نیستند  و اصلا خیلی دنبال مسائل سیاسی نیستند. مردم ما خیلی سیاست‌زده هستند و هر روز مسائل را دنبال و تحلیل‌های مختلفی می‌کنند. اما در این‌جا زندگی روانی وجود دارد و مردم به کارهای خودشان می‌پردازند و اصولا سیاست خیلی بر زندگی مردم سیطره ندارد و مردم به فعالیت‌های خودشان مشغول هستند، فقط در بحث سیاسی، نسبت به آمریکا خیلی حساس هستند و نه هیچ کشور دیگری. یعنی اگر آمریکا کمترین واکنشی نشان دهد، خیلی شدید در شبکه‌های اجتماعی و در بین مردم واکنش نشان داده می‌شود اما در مقابل این قرارداد، آن‌قدری که من پرس‌وجو کردم اصلا مردم خیلی‌های‌شان در جریان آن نیستند و اصلا برای‌شان این موضوع مسئله نیست؛ چون این قرارداد خیلی تاثیری در زندگی‌شان ندارد ولی در ایران ممکن است تاثیر مثبت و منفی داشته باشد و بنابراین مردم حساسیت دارند. مورد دیگر سابقه ذهنی مردم است و مردم ما سیاسی‌ترند. اما من در مورد این قرارداد در این‌جا واکنشی ندیدم، حتی در میان استادانی که با مسائل ایران آشنایی دارند و بر تاریخ و فرهنگ مردم ایران کار می‌کنند هیچ حساسیت و واکنشی ندیدم. آن‌ها هم فقط اخبار را از طریق ایران دنبال می‌کنند و متعجب هستند که مردم ایران چقدر به این مسئله حساس شده‌اند. این هم شاید به دلیل سوابق قراردادهای ناخوبی‌ است که بسته شده و اثر گذاشته. 

در حوزه زبان و ادبیات هم این موضوع تاثیر خاصی نمی‌تواند بگذارد، البته در کلیات قرارداد بحث روابط فرهنگی و به خصوص گسترش روابط فرهنگی از جمله: گسترش زبان و ادبیات فارسی در  چین وجود دارد که اگر عملی شود، به توسعه این روابط خیلی کمک می‌کند.

۵۸۵۸

hotnewsخبر4 سال پیش • dahio.com • 1

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها