سینماسینما، نغمه خدابخش
چند سالی است که پادکست یا همان «رادیوی اینترنتی» یکی از ابزار دنیای تکنولوژیست که مورد استقبال قرار گرفته و طرفداران خود را دارد. این امکان در سال ۲۰۱۴ در اروپا پدید آمد و پس از آن فراگیر و به مراتب پیشرفته تر شد و در موضوعات مختلفی از جمله تاریخی، موسیقی، داستانی، سینمایی و عکاسی ارائه شد. اوایل به صورت تک نفره اطلاعاتی را در اختیار مخاطب قرار میداد و بعدها بصورت کنفرانسهای دو یا چند نفره با موضوعات مختلف ضبط و پخش میشد. گویا خلاقیت تبدیل کتاب فیزیکی به کتاب صوتی نیز از ایده پادکست نشات گرفته تا باعث ترغیب و تشویق مخاطب دنیای امروز با مشغله های متعدد به کتابخوانی و یا در واقع کتاب شنوایی! شود و اینگونه کتابها به صورت فایلهای صوتی در اختیار مخاطبان و علاقمندان قرار گرفت تا در موقعیتهای مختلف بتوانند دسترسی داشته باشند و استفاده کنند.
به مرور پادکستهای صوتی در فضایی چون اینستاگرام با قرار دادن عکس و یا ویدئوهای مرتبط یا غیرمرتبط! با موضوع پادکست با محدودیت زمانی یک دقیقه ای به تصویر تبدیل و به پیشرفته ترین شکل ممکن در آمد.
دست به قلمان از این فرصت استفاده کرده و نوشته ها و دلنوشته های خود را با فرمت جدید منتشر کردند و فضای مجازی فرصتی شد برای دسترسی بیشتر به پادکستهای کوتاه، یک دقیقه ای و گاه طولانی. البته با توجه به این مطلب که در ابتدا عنوان پادکست برای فایلهای صوتی به کار برده میشد و اینگونه نیز در اذهان جا افتاده، باید عنوانی دیگر برای این نوع از هنر نمایشی و ویدئویی برگزید.
در مدت اخیر با توجه به فضای حاکم بر جامعه و جهان و قرنطینه اجباری شاهد انواع پیشرفته تری از اینگونه ویدئوها و پادکستها هستیم. گویا ویروس منحوس کرونا باعث شکوفایی استعدادها و خلاقیتهایی شده که شاید در خلال روزمرگیها و مشغله های زندگی امروزی چنین امکانی به وجود نمی آمد.
جوانان خلاقی که با رواج پادکست شروع به نوشتن و تولید محتواهای صوتی کرده بودند به فکر افتادند تا آنرا به هنر نمایش ارتقا ببخشند و از این فرصت استفاده کرده و با کمترین امکاناتی چون گوشی موبایل و دوربینهای فیلمبرداری ساده، در محیطهای دنج و خلوت، بنا به موقعیت پیش آمده، داستانهای کوتاه خود را به تصویر کشیدند و محصولی تازه تولید کردند نمونه قابل توجهی که اخیرا دیده ام پادکست داستانی با عنوان مجازی سکوت آیینه کاری از «عارف میری»است که قابلیت تبدیل به فیلم کوتاه و چه بسا با بسط و گسترش روایت و داستان، به فیلم بلند سینمایی را دارد. بحث ایرادات بدیهی که این قبیل کارها دارد قطعا قابل بحث است اما نکته مهم و قابل توجه این است که در زمانه ای که ساخت فیلمهای سینمایی بلند و کوتاه همچون مشاغل دیگر تعطیل شده و کارگردانان بنام امکان ساخت بیگ پروداکشنهای خود را ندارند جوانان مستعد که شاید هیچگاه فرصت و امکان ساخت فیلم حتی در فرمت فیلم کوتاه در سینمای ایران برایشان فراهم نمیشد دست بکار شده و قلم و صدا را به تصویر درآوردند. استقبال مخاطب از این فرمت خلاقانه در درجه اول علاقمندی تماشاگر ایرانی را به داستانگویی و پس از آن هنر تصویر نشان میدهد.
چه بسا استقبالی که در فضای مجازی از این استعدادها شود در آینده شاهد ورود فیلمسازان جوان و با استعداد و خلاق در عرصه سینما و تئاتر باشیم. به شرط آن که متولیان و دست اندرکاران این استعدادها را دست کم نگیرند و فرصت و امکانات لازم را در اختیار آینده سازان هنر تصویر قرار دهند.