مهمترین مسئلهای که در این راستا وجود دارد بحث متمرکز شدن نمایندگان مجلس بر امور قانونگذاری و فاصله گرفتن آنها از امور اجرایی است. در این راستا ما با یک مانع اصلی مواجه هستیم و آن هم ناکارآمدی شوراهای شهر و روستا است که این ناکارآمدی به حدی است که میتوان لقب شوراهای شهرداری را به آنها داد. به عبارت دیگر وقتی قرار است قانونی وضع کنیم که به واسطه آن نمایندگان تنها به امور قانونی بپردازند باید به این نکته توجه کرد این خلا ارتباطی درباره حل مشکلات شهری و روستایی چگونه پر خواهد شد؟ برای روشن شدن موضوع باید بگویم وقتی مردم یک شهر یا روستا برای ابتداییترین مشکلات شهری و روستایی خود یعنی بحث آب، برق و جاده به نمایندگان خود در مجلس مراجعه میکنند وقتی قرار است این ارتباط کاهش پیدا کند باید برای این پل ارتباطی یک تدبیری اندیشید و این موضوع جز در قالب تقویت شوراهای شهر و خارج شدن آنها از حالت شوراهای شهرداری هیچ راه دیگری وجود ندارد.
مسئله دیگری که در وصف استانی شدن انتخابات بسیار به گوش میرسد و ازآن به عنوان یک نقد جدی یاد میشود بحث کاهش مشارکت است؛ باید بگویم این نقد به هیچ عنوان درباره این طرح قابل قبول نیست و دلیل آن هم این است که با یک بررسی اجمالی درباره انتخاباتهایی که تا کنون در کشور برگزار شده است متوجه میشویم بیشترین مشارکتمان در انتخابات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری است؛ به گونهای که بیشتر از 70 درصد از مشارکتهای ما در انتخابات مربوط به ریاست جمهوری است و هیچگاه مشارکت در انتخابات چه درباره مجلس و چه درمورد شوراهای شهر به اندازه ریاست جمهوری نبوده است.اینکه وقتی به انتخابات مجلس میرسیم میگوییم مشارکت یعنی باید فرد به فرد را ببینیم تا این مشارکت ایجاد شود حرف درستی نیست به نظر میرسد.
با همه این توصیفات باید گفت وقتی صحبت از اصلاح قانون انتخابات مطرح میشود باید یک نگاه همه جانبه داشته باشیم به این معنا که هم موضوع ارتقا مجلس و قانونگذاری را مد نظر قرار دهیم و هم امور را به صورتی به پیش ببریم که بحثی مانند تعلق خاطر مردم به نمایندگانشان نیز حفظ شود به طوری که لازم است حتما مردم آن فرد منتخب را نماینده خود بدانند. اما اگر قرار باشد همه حرف را در یک جمله خلاصه کنم باید بگویم در صورت رفع ایرادات طرح استانی شدن انتخابات موجب خواهد شد راندمان توسعه در این شرایط بیشتر و بهتر خواهد شد.
29216