ادبیات وادی جذابی است که میل به قدم زدن در آن برای هر کسی میتواند وسوسهکننده باشد؛ حتی اگر کسی در حوزه کاری خودش شهرتی دست و پا کرده باشد، باز به ادبیات که میرسد، میخواهد اگر شده ذرهای از آن بچشد یا دست به کار شود و آشی بپزد! حالا شور یا بینمک! نتیجه این کنجکاوی و میل به چشیدن طعم ادبیات، میشود ورود چهرههای نامآشنایی که پیش از این در کسوتهای دیگری شناخته میشدند و حالا سر از ادبیات درآوردهاند و رمان، داستان و مجموعه شعر منتشر میکنند. در ادامه ورود تعدادی از بازیگران یا بهاصطلاح سلبریتیها به حوزههای مختلف ادبی، گلاره عباسی، بازیگر سینما و تلویزیون هم دست به قلم شده و نخستین رمانش را بهنام «مریلین مونرو سر جردن!» منتشر کردهاست؛ کتابی که هنوز از راه نرسیده، با حاشیه مواجه شدهاست. در این نوشتار به جز ماجرای کتاب گلاره عباسی، از آثار ادبی چند بازیگر دیگر هم خواهید خواند که در میدان ادبیات زورآزمایی کردهاند.
اعتراض محمدامین چیتگران به گلاره عباسی
نشر نیماژ کتاب «مریلین مونرو سر جردن!» نوشته گلاره عباسی را در ۹۶ صفحه با قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر کردهاست. در معرفی کتاب آمده که نویسنده به تنهاییهای یک زن افسرده خانهدار عینیت بخشیده؛ زنی که دوست داشته بازیگر شود. در بخشی از کتاب میخوانیم: «زنها یک جوری نگاهم میکردند و من بیشتر یک جوری نگاهشان میکردم. آنها مریلین مونروی چتر قرمز وسط تهران ندیده بودند و من از بس زن شبیه آنها دیده بودم، یک جوری نگاهشان میکردم؛ زنهایی که یک کم قوز کرده بودند و سردشان بود و کیسههای ماکارونی و گوشت چرخکرده و آجیل چهارشنبهسوری اینقدر توی دستهایشان سنگینی میکرد که داشتند فرو میرفتند توی زمین». چند روز بعد از انتشار این کتاب، محمدامین چیتگران، نویسنده کشورمان و صاحب اثر «مرلین مونرو غمگین نیست»، با نوشتن متنی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام، به گلاره عباسی اعتراض کرد. این نویسنده نوشته است: «مرلین مونرو متعلق به من نیست. هیچ انحصاری روی آن ندارم، اما دو سوال: اول) بهتر نبود قبل از انتشار کتاب این عنوان را در گوگل یک جستوجوی ساده میکردید؟ فرض کنیم شما آنقدرها خلاقیت نداشتید. ناشر شما چی؟ نباید اینکار را میکرد؟ من مطمئنم ناشر این موضوع را با توجه به شناختی که این مجموعه از من دارند، با شما مطرح کردهاند. دوم) در رمان من، یک فصل مهم آن قصه در جغرافیای خیابان جردن تعریف میشود. حتی عنوان فصل هم هست، اما بعدها به خاطر ملاحظات وزارت ارشاد، این عنوان تغییر کرد. این هم اتفاقی است؟ یعنی واقعاً از یک اتفاق ساده شده است عنوان رمان شما؟ آیا در ممیزی، سلبریتیها از ما برترند؟ من از همینجا شما را دعوت به یک لایو اینستاگرامی میکنم تا درمورد کتابهایمان حرف بزنیم. حرف بزنیم تا سیهروی شود هرکه در او غش باشد. دیگر این قضیه آنقدر روشن و رسواست که نمیدانم در پاسخ چه خواهید گفت. حتماً یادم میماند که عنوان کتاب بعدیام را با مشورت شما انتخاب کنم. شاید یاد گرفتید و درسی شد». باید دید خانم بازیگر چه جوابی به سؤالات آقای نویسنده خواهد داد.
پاوهنژاد، رهنما، اوتادی، آقایی و دیگران
گلاره عباسی اولین بازیگری نیست که وارد حوزه ادبیات شدهاست و آخرین آنها هم نخواهد بود. پیش از این بازیگرانی بودهاند که داستان و مجموعه شعر منتشر کردهاند که از جمله آنها میتوان به الهام پاوهنژاد، بهاره رهنما، بهنوش بختیاری، امیر آقایی، لیلا اوتادی و… اشاره کرد. در این سالها اشعار بهاره رهنما و لیلا اوتادی بیشترین واکنشها را از سوی اهالی ادبیات داشتهاست و هر از گاهی، تصویر یک یا چند صفحه از کتابهای شعرشان در فضای مجازی دست به دست و بحثبرانگیز میشود. لیلا اوتادی مجموعه شعر خود را به نام «در بهشتی که کلاغی نیست، مترسک هم نیست» در سال ۹۳ منتشر کرد که یکی از جنجالیترین اشعارش این است: «من/ تو بودهام/ تو/ تو بودهای/ ما/ تو بودهایم/ من و تو/ ما…/ نبودهایم/ آشنا/ نبودهایم/ همصدا/ نبودهایم». از آخرین اشعار بهاره رهنما هم که بهتازگی در فضای مجازی با واکنشهای زیادی روبهرو شده، شعری با عنوان «بیخوابی» است: «همه کارخانههای داروسازی را خلع سلاح کردهای/ دیازپام/ اکسازپام/ لورازپام/ کلونازپام/ همه در مقابل یک شب بهخیر تو هیچاند». یکی دیگر از بازیگرانی که به واسطه چاپ مجموعه اشعار با انتقاد اهالی ادبیات مواجه شده، امیر آقایی است. «بیدها در باد» یکی از کتابهای این بازیگر است و این هایکو یکی از آنهاست: «کجای این خانه/ گم شدهای/ مارمولک کوچولو». صابر اَبَر هم از جمله بازیگرانی است که در سال ۹۷ با ورودش به دنیای کتاب، سر و صدای زیادی بهپا کرد. «تا هفت خانه آنورتر» اسم کتاب ۴۳۶ صفحهای صابر ابر است که در معرفی آن آمده: «این کتاب درباره صد زندگی است؛ صد داستان، صد مادر، صد غذا، صد عشق و صد تکه از ایران. «تا هفت خانه آنوَرتر» با بهانه آشپزی، نگاهی ساده و بیپرده به هنری بزرگ دارد که کار هرکسی نیست؛ هنری که به سرعت در حال فراموشی است. نام این هنر زندگی است و بس». این کتاب که در سال انتشارش، ۳۰۰ هزار تومان قیمت داشت، با انتقادهای فراوانی مواجه شد.
ورود برخی به عرصه ادبیات از سرِ جاهطلبی است
قطبالدین صادقی، نویسنده، کارگردان و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی معتقد است در هیچ هنری نباید پاسبان وجود داشته باشد. او درباره ورود بازیگران به حوزههای مختلف ادبی میگوید: «شاید یکی واقعاً شاعر بود؛ مثلاً سهراب سپهری نقاش بود که شاعر شد یا محمدعلی سپانلو قصهنویسِ پژوهشگرِ شاعر شد و بازیگری هم کرد. ما باید امکان شکوفایی را به آدمهایی که علاقه خاصی به بعضی از رشتهها دارند، بدهیم تا دستوپنجهای نرم کنند، ولی حقیقتش را بخواهید جهان امروز بهشدت تخصصی است. هرکسی نمیتواند نویسنده و شاعر باشد؛ هرکسی نمیتواند فیلمساز یا کارگردان تئاتر باشد. بهتر است که انسان همه انرژیاش را در یک رشته بهکار بگیرد و در آن غور کند. این گرایشهایی که میبینید بیشتر جاهطلبی و دغدغه پول درآوردن است».
۵۸۵۸