احمدی نژاد به بیان برخی از تهدیدها در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ پرداخت و گفت: تا لحظه آخر آن انتخابات، بنده را به اخراج از کشور و نابودی تهدید می کردند اما وقتی دیدند موثر واقع نشد، یکی از دو جناح سیاسی، مدعی شد که ما او را بر سر کار آوردیم و دیگری هم می گفت که ببینید شما چه کار غلطی کردید، بروید توبه کنید و دیگری هم آن را تایید می کرد. ماندگاری و منافع هر دو جناح در این بوده است که کل اراده ملت را به این دو جناح محدود و محصور کنند و سپس خودشان به داد و ستد قدرت بپردازند. این در حالی بود که قدرت های فاسد جهانی نیز حملات همه جانبه خود را شروع کردند تا به مردم بگویند که ما اجازه نخواهیم داد اراده مردم حاکم بشود.
خادم ملت ایران بشارت داد که به فضل الهی امروز بیداری، اگاهی و اراده ورزی به سرعت در حال گسترش است، تا آنجا که از قلب تهران تا دورترین نقطه ایران، باورها و ذهنیت ها کاملا دگرگون شده است. هر دو جناح می خواستند این باور را جا بیندازند که مردم کاره ای نیستند و این دو جناح و چند نفر هستند که برای جامعه تصمیم می گیرند اما اکنون تک تک مردم باور عمیق دارند که مالک و سهام دار هستند و خودشان باید تصمیم بگیرند.
بیشتر بخوانید :
وی روند کنونی اداره کشور را همراه با مشکلات و اشکالات فراوان دانست و و با تاکید بر ضرورت ریشه یابی و شناسایی علت بروز نابسامانی ها گفت: اگر کسانی ادعا می کنند که به طور مطلق در ایران و جهان مشکلی وجود ندارد، احتمالا آنها در کره ماه زندگی می کنند! جامعه متعلق به مردم است و هیچ احدی و جناحی و گروهی در هر جایگاهی که باشد نمی تواند بگوید که عرصه اجتماعی متعلق به اوست و بقیه هیچ کاره اند. همه ما در یک کشتی هستیم و هیچ یک از سرنشینان کشتی نمی تواند بگوید که بخشی از این کشتی متعلق به من است و من می خواهم آن را سوراخ کنم. همه مالکند و در سرنوشت این سرزمین سهیم هستند.
احمدی نژاد در ادامه سخنانش هدف از هر نوع فعالیت اجتماعی در ادبیات سیاسی جهان را کسب قدرت دانست و با رد تئوری سازی های صورت گرفته برای در اختیار گرفتن قدرت گفت: همه تلاش های جناحی، بر تبدیل قدرت به یک هدف استوار شده است. آنها شیوه ها و ترفندهای ریاکارانه را برای جذب آراء و افکار عمومی به کار می برند و متاسفانه در فضای سیاسی ایران نیز کسب قدرت جای آرمانگرایی را گرفت. رئیس جمهور قبل از بنده صادقانه به من گفت که ما اصلا برای برنده شدن وارد انتخابات نشدیم بلکه می خواستیم جایگاه محکمتری در فضای سیاسی کشور داشته باشیم. این در حالی بود که آنها برای اداره کشور هیچ برنامه ای نداشتند. همه دعواها، تخریب ها، بداخلاقی ها، کشتارها، ترورها و جنگ ها در جهان با هدف کسب، تثبیت و بسط قدرت است و همه این ها نیز بر ضد انسان است.
وی با تبیین رویکرد انسانهای بهاری در مواجهه با نظامات اجتماعی گفت: ما به دنبال قدرت نیستیم و در فعالیت های اجتماعی خود، فقط و فقط به دنبال اصلاح، بسط دوستی و برادری و همزیستی هستیم. قصد دعوا، انتقام گیری، برتری جویی و تسلط بر دیگران را نداریم و می خواهیم اشکالات را برطرف و اوضاع را به نفع ملت اصلاح کنیم. این مرزبندی هاست که به رفتار و مواضع ما شکل می دهد.
استاد دانشگاه علم و صنعت از عشق به انسانها و احترام به دیگران حتی به مخالفین و دشمنان، به عنوان مهمترین ویژگی یک انسان بهاری یاد کرد و گفت: هرنوع اصلاح حقیقی و پایدار بر اساس عشق شکل می گیرد. پایه هر اصلاحی بر اصلاح روح و جان و اندیشه انسانها استوار است. ما معتقدیم کسی که دلش مالامال از عشق به انسانها نباشد، نمی تواند ادعا کند که خواستار عدالت، آزادی، کرامت و رفاه برای سایر انسانهاست. احترام به دیگران نیز از شرایط لازم برای بهاری بودن است، محال است بدون احترام به دیگران، بتوان اثر مثبتی بر روی آنان داشت.
وی بر ضرورت ریشه یابی علل پیدایش وضع موجود در دنیا تاکید کرد و افزود: اگر بر غلط بودن کاری اصرار می ورزیم بلافاصله باید دلیل آن را تبیین کنیم و سپس برنامه درست و جایگزین را ارائه دهیم. بنده معتقدم که مهمترین ماموریت عزیزان بهاری، این است که یک برنامه جایگزین و اصلاحی برای بهبود اداره امور کشور روی میز بگذارند.
خادم ملت ایران از تداوم رویکردهای اصلی قبل از انقلاب یعنی تمرکز ثروت و قدرت، به عنوان مهمترین خطای سالهای پس از انقلاب یاد کرد و با اشاره به تلاش های صورت گرفته علیه طرح هدفمندی یارانه ها گفت: در موضوع هدفمندی، چند هزار ساعت با مردم صحبت شد تا مطلب را گرفتند و پای آن ایستادند و به همین سبب است که با وجود سنگین ترین هجمه ها و تخریب ها، نتوانسته اند فلسفه آن را به هم بزنند. بنابراین هرگونه برنامه ای برای حل مشکلات، باید جامع و ناظر به شرایط امروز باشد و در همه جای جهان بتوان از آن دفاع کرد زیرا برنامه نقطه ای و محلی جواب نمی دهد.
وی به بیان چند سال کار فشرده در باره “مدیریت ایرانی” پرداخت و گفت: این برنامه با آنکه نیازمند اصلاح و تکمیل است اما در حال حاضر، یک بحث قابل قبول و قابل ارائه محسوب می شود زیرا به صورت ریشه ای به مشکلات پرداخته است. دوره حاکمیت یک عده خاص به عنوان “حاکم” بر مردم به عنوان “محکوم” تمام شده است و من از اینکه اسم آن، حکمرانی، حکومت داری یا فرمانروایی گذاشته شود، ابا دارم چرا که همه این ها به اصالت قدرت و تحقیر انسانها برمی گردد. دیدگاه ما درست در نقطه مقابل آن قرار دارد زیرا تک تک انسانها را مهم و مالک می شناسد و همگان را به فعالیت، مشارکت و نظارت و احساس خودی بودن فرامی خواند. “مدیریت ایرانی” متعلق به یک محدوده جغرافیایی نیست بلکه برآمده از یک فرهنگ انسانی چند هزار ساله است.
احمدی نژاد افزود: آمریکایی ها برای اداره دنیا، از یک طرف تلاش می کنند به دیدگاهها و فرهنگ خود عمومیت بدهند و از طرف دیگر هم چند هزار کادر دارند که دقیقا همان خط را دنبال می کنند. برای مثال سفیر آمریکا در شرق آسیا دقیقا می داند که برای حفظ سلطه آمریکا چه باید بکند اما در جمهوری اسلامی، سفرایی را می فرستیم که بعضا نمی دانند چه باید بکنند و از چه چیزی دفاع نمایند. بسیاری از کارگزاران کشور واقعا نمی دانند چه کار می خواهند بکنند و کجا می خواهند بروند و الان چه کاری باید انجام شود. از این رو مهمترین وظیفه ای که امروز برعهده خود احساس می کنم تدوین، انتشار و توضیح تجربیاتی است که در طول سالهای مدید و با هزینه کرد و پشتیبانی ملت به دست آورده و آن را در قالب “مدیریت ایرانی” تدوین کرده ام. برای این منظور حداقل به پنج هزار نفر نیازمندیم که بر روش ها و مبانی این مدیریت مسلط باشند تا بشود اصلاح کرد و الا کار سخت است.
وی “مدیریت ایرانی” را منسجم ترین و قوی ترین برنامه برای گذار از این دوران و اداره مطلوب کشور خواند و در پایان سخنانش گفت: ما برای اداره کشور، حل مشکلات اقتصادی و پیشبرد امور جامعه، یک مدلی را طراحی کرده ایم که بومی، مستقل، ایرانی و مبتنی بر فرهنگ انسانی است و با شرایط بومی ما کاملا هم خوانی دارد و از قابلیت اجرایی کاملی در هر نقطه از جهان برخوردار است. اگر این برنامه به درستی ترویج شود، دیگر کسی نمی تواند با مبهم گویی و کلی گویی، اذهان مردم را به این طرف و آن طرف ببرد. اکنون زمان تبیین “مدیریت ایرانی” برای بدنه اجتماعی است و به فضل الهی خیلی زود شاهد برکات آن خواهیم بود.
۲۱۲۱