وی افزود: من از دید یک ناظر بیرون از دولت عرض میکنم، این سخن که همه تخممرغها را در سبد برجام گذاشته شد، حرف درستی نیست؛ چون همزمان با مذاکرات برجامی در این کشور به ظرفیت کشاورزی توجه شد و ما خوشبختانه سه سال پی در پی هست که تولید بالای ۱۱ میلیون تن گندم داریم و در تولید استراتژیک ترین کالای مورد نیاز مردم که گندم هست خودکفا شدیم؛ این به معنای توجه به ظرفیت داخلی است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: از دوره هفتم به بعد، همیشه جریان اصلاحطلب ناگزیر شده، از باب اضطرار و از این باب که نمیتوانست انتخاباتی را تحریم کند و به نظام پایبند بوده است و میخواست در انتخابات شرکت کند، سراغ ردههای سوم و چهارم و پنجم نیروهای خودش رفته است؛ این تضعیف در حضور جریان اصلاحطلب در قوه مقننه است. در قوه قضائیه هم اصلاً ورود نمی کنم چون اساساً نباید نگاه سیاسی در این قوه به پذیرشها و گزینشها باشد، گرچه مسئله گزینش در ایران نسبت به موضوع اصلاحطلبان یک فضای بسیار سختگیرانه شده است، چون برای هر امر گزینشی چه امام جمعه باشد، چه قاضی باشد و چه استاد دانشگاه باشد، استعلام صورت میگیرد.استعلام از وزارت اطلاعات، استعلام از اطلاعات سپاه، درانتخابات استعلام از شورای نگهبان و از بسیج و غیره و ذلک استعلام گرفته میشود و همه اینها بر مبنای مسئله سال ۸۸ و مسائلی که ایجاد شد، این جریان را در کانون سختگیریهای حداکثری و بعضاً حذفی گذاشتهاند. این اتفاقی است که افتاده است. درباره این موضوع نامه به مقام معظم رهبری نوشته ام، با دوستان در دفتر آقا یکی دو بار صحبت کردهام، به خودم اجازه میدهم این را طرح کنم.
اهم اظهارات انصاری به شرح زیر است:
* من عرضم این است که جریان اصلاحطلبی اولاً گفتمان است. گفتمان اصلاحطلبی گفتمان انقلاب اسلامی بوده است. خود آقا هم فرمودهاند که اصلاحطلبی و اصولگرایی دو بال نظام هستند. همانطور که گفتمان اصولگرایی قابل حذف نیست گفتمان اصلاحطلبی هم قابل حذف نیست. از گفتمان به سطح سازمان سیاسی برویم، به هر حال بخش عمدهای از مردم ما به گفتمان اصلاحطلبی علاقه دارند. بزرگانی از بزرگان نظام در این جریان هستند، کما اینکه در جریان اصولگرا هم هستند.
*جایگاه و نهاد رهبری مانند زمان حیات حضرت امام (ره)، خیمه پدرانه یک خانه به نام ایران است که باید همه آحاد این خانه بزرگ ایران ۸۰ و چند میلیونی، نسبت به چتر پدرانه رهبری احساس یکسانی داشته باشند. پیشنهاد من این بود که سالی یکی یا دو بار با فعالان سیاسی، جریانات سیاسی و فعالان آنها ملاقاتها و گفتوگوهای رودررو وجود داشته باشد. حتی نقادانه باشد چه اشکالی دارد؟
*من دوست دارم از مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، دومین شخص نظام جمهوری اسلامی ایران، از سال ۵۷ که انقلاب پیروز شد تا سال رحلت ایشان همیشه به نیکی یاد کنم و واقعاً این روزها جای ایشان را خالی میبینم. حقیقتاً در مجمع تشخیص جای ایشان خالی است البته در کل نظام جای ایشان خالی است. هم برای مشورت دادن به رهبری معظم انقلاب و هم برای امید دادن به مردم! آقای هاشمی منبع امید و امیدواری و سختکوشی بود. اشتباهات جناب آقای هاشمی در اداره کشور و دولت ایشان نسبت به شرایط زمان و دشواریها خیلی خیلی کم بود.
*من نشنیدم کسی بگوید در ادامه دولت آقای روحانی تا پایان دولت دوازدهم باید از حمایت ایشان دست برداریم یا کمک به ایشان نکنند. شاید این باشد که بحث نقد شفافتر و آشکارتر را مطرح میکنند والا در شرایط فعلی که دولت درگیر مشکلات است و باید مشکلات مردم را حل کند، نه تنها اصلاحطلبان که در انتخابات از آقای روحانی حمایت کردند و به نوعی شریک پیروزی آقای روحانی بودند، بلکه رقبا حتی ستادهای جناب آقای رئیسی و قالیباف و دوستان ایشان و همه مردم ایران واقعاً باید دولت را کمک کنند.من ترجیح میدهم این نوع نقدها را حضوری بیان کنند. کما اینکه اخیرا هم جلسه ای اصلاحطلبان با آقای روحانی داشتند و خیلی شفاف ۱۹ نفر صحبت کردند و همه قاطع نقد کردند و آقای روحانی اکثر اشکالات را پذیرفتند و قبول داشتند، منتهی برخی از اشکالات را عامل برون دولتی میدانستند و برخی را درون دولت و احیاناً تقصیرهای درون دولت میدانستند. جلسه خوبی بود.
*عقیده من این است که ما اگر به هر جا نقد داریم قوه قضائییه یا حتی نهاد رهبری، خود آقا فرمودند به شخص من نقد دارید بیان کنید، اگر نقدی به رهبری به گونهای است که میتواند نظام و جایگاه رهبری را تقویت کند، رابطه مردم با رهبری را تقویت کند اشکالی ندارد بیان عمومی شود. یا قوه قضائیه نقد شود ولی اگر جایی نقدی موجب ناامیدی مردم و سرگردانی مردم میشود، مردم خواهند گفت خودتان حرف بزنید و چرا به ما میگویید و اینجاها را باید به صورت خصوصی بیان کرد.
۲۱۴۲۱۴