، بر اساس آنچه ساینس آلرت نوشته ، رام شدن اسب ها را احتمالا باید یک مبداء شتاب دهنده در توسعه تمدن انسانی دانست. مرکب ، بود که بعد مکان را از پیش روی انسان برداشت و حالا بر اساس اسکلت ها و کتیبه های به دست آمده از عشایر اورآسیایی که در اروپای غربی می زیسته اند ، ثابت شده حداقل ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح ، انسان ها یاد گرفته بودند اسب ها را رام کنند و سوار بر آن ها بعد مسافت را از پیش روی زندگی شان بردارند. چیزی شبیه به انقلاب چاپ یا احتمالا انقلاب بخار و البته انقلاب اینترنت در عصر خودش.
این یک قطعه مهم در پازل توسعه انسانی بوده، زیرا معرفی اسب سواری به طور چشمگیری سرعت و مسافتی را که انسان می توانسته طی کند ، کاهش داده است.
ولکر هید باستان شناس دانشگاه هلسینکی که عضو تیم این پژوهش بوده ، می گوید:« به نظر می رسد اسب سواری اندکی پس از اهلی شدن اسب ها در استپ های اوراسیا غربی در هزاره چهارم پیش از میلاد تکامل یافته است. این رفتار بر اساس اسناد به جای مانده، بین اعضای فرهنگ یامنایا بین ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ قبل از میلاد رایج بوده است.»
یافتن شواهد اسب سواری در فرهنگ های باستانی می تواند کمی دشوارتر از چیزی باشد که فکر می کنید. یونانیان باستان و مصریان، آثاری هنری را به جای گذاشته اند که سوارکاران را سوار بر اسب به تصویر میکشید. در فرهنگهای باستانی دیگری هم ، که احتمالا بسیاری از نشانه های تمدن باستانی شان از بین رفته ، شواهد وجود اسبها، مانند استخوانهایشان در سکونتگاههای انسانی،یافت شده اما قبل تر از آثار بر جای مانده در این تمدن باستانی اورآسیایی هنوز سند مستندی برای رسیدن به این نتیجه که اسب ها اولین بار توست چه کسی رام شدند ، بدست نیامده است!
ولکر در این باره همچنین گفته:« فقدان تجهیزات سوارکاری را نمی توان دلیلی کافی دانست که این اقوام نتوانسته بودند اسب ها را رام کنند. چون سوارکاری در آن سال ها الزاما نیاز به تجهیزات عجیب و غریب نداشته است.»
اما فرهنگ یامنایا نامش را از واژه Yamnaya” وام گرفته است. واژه ای روسی به معنی گودال. این قوم مردگان شان را در گودال هایی که آنها را کورگان دفن می کردند.
در این کورگانها، اسکلتهای زیادی را پیدا کردهایم که در وضعیت خوبی نگهداری شدهاند. اعمال یامنایا در مرگ به باستان شناسان و انسان شناسان این امکان را داده اند که درباره نحوه زندگی خود اطلاعات بیشتری کسب کنند.»
این استاد دانشگاه هلسینکی همچنین توضیح می دهد:«تشخیص الگوهای فعالیت در اسکلت انسان بدون ابهام نیست.هیچ ویژگی منحصر به فردی وجود ندارد که نشان دهنده یک شغل یا رفتار خاص باشد. ولی بعضی گمانه ها را درباره این احتمال تقویت می کند.»
محققان شش مجموعه از معیارها را ایجاد کردند که در مجموع میتوان آنها را به عنوان شواهدی از اسب سواری در نظر گرفت. این شامل الگوهای استرس در محل اتصال عضلانی در لگن و استخوان ران بود. تغییرات خاص در شکل مفصل های لگن؛ علائم ناشی از فشار حفره روی استخوان ران. شکل و قطر مفصل استخوان ران. ساییدگی مهره ها در اثر فشار مکرر و شوک و البته هر گونه ضربه همراه با افتادن از اسب، یا لگد یا رد گازگرفتگی توسط اسب.
آنها مطالعه دقیقی روی ۲۱۷ اسکلت از ۳۹ سایت انجام دادند. از این اسکلت ها، ۱۵۰ اسکلت از نظر باستان شناسی به فرهنگ یانمایا اختصاص داده شده بود. از میان اسکلت های یانمایا، ۲۴ اسکلت احتمال اسب سواری داشتند. از این ۲۴ اسکلت ، پنج فرد به احتمال بسیار زیاد سوارکار بودند. دو اسکلت دیگر که مربوط به یانمایان بودند و دو اسکلت دیگر که پس از آن کشف شدند هم بر اساس معیارهای تعیین شده و به احتمال فراوان سوارکار بوده اند.
بیشتر بخوانید:
این گیاه عجیب بوی گوشت گندیده میدهد!/ عکس
نتایج فاجعه بار برای یک تکنولوژی پیشرفته برای کاهش تصادف!
بر اساس یافته های جدید محققان از میان جدیدترین کاوش ها و اسکلت های بدست آمده باستانی ، نشانه هایی بدست آمده است که یکی از آن تدفین های اولیه بسیار جالب بوده است.
گوری متعلق به حدود ۴۳۰۰ سال قبل از میلاد در Csongrad-Kettőshalom در مجارستان، که مدتها از نظر وضعیت و آثار باستانی آن گمان میرفت متعلق بهمهاجری از استپها باشد، بهطور شگفتانگیزی چهار مورد از شش ویژگی آسیبشناسی متعلق به سوارکاران را با خود دارد. ویژگی هایی که احتمالاً نشاندهنده اهلی شدن اسب ها یک هزاره قبل از عصر قوم Yamnaya است.
دیوید آنتونی انسان شناس از کالج هارتویک در این باره می گوید:« یک مورد مجزا نمی تواند یک نتیجه قطعی را پشتیبانی کند، اما در گورستان های نوسنگی این دوران در استپ ها، گهگاه بقایای اسب در گورهای انسان همراه با گاو و گوسفند قرار می گرفت و گرزهای سنگی به شکل سر اسب تراشیده می شدند. ما باید این روش را حتی در مجموعه های قدیمی تر به کار ببریم.»
منبع: ساینس آلرت
۴۱۴۱