به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه ایندیپندنت در مقاله ای به قلم رابرت فیسک با عنوان «ترامپ انگلیس را به آماده شدن برای جنگ با ایران ترغیب می کند» نوشت:
رئیس جمهور آمریکا که فردی نژادپرست، زن ستیز، متقلب و روان پریش است به همراه دو مشاور همپالکی خود، تهدید می کنند که با ایران وارد جنگ خواهند شد و در این میان یک ابله دیگر( بوریس جانسون) به جای متمرکز ساختن توجه خود روی ربودن کشتی هایش، همه تلاش خود را روی نابود ساختن کشورش متمرکز ساخته است.
ایرانی ها توانسته اند به رئیس جمهور ابله آمریکا که توافق بین المللی هسته ای با این کشور را بی اعتبار ساخته است به بدترین شکل ممکن توهین کنند و اکنون نیز قایق های موتوری خود را در خلیج فارس به راه انداخته اند تا به ترامپ و جانسون و جرمی هانت بی نوا بگویند که خاورمیانه گورستان امپراتوری های کنونی و آنهایی که سالهای پیش نابوده شده اند ( آمریکا و انگلیس) خواهد شد.
ایران در آینده چه اقداماتی خواهد کرد؟
ما همواره این لاطائلات را جدی تلقی می کنیم. شاید بهتر باشد که از این بابت خودمان را سرزنش کنیم. تحلیگران، گزارشگران و امپراتوری های رسانه های ما، هر زمان که مقامات کثیف واشنگتن و لندن از جنگ سخن به میان می آورند با آب و تاب سخنان آنها را به نشانه میهن پرستی بازتاب می دهند و از مقوله هایی همچون سیاست ترامپ در قبال خلیج فارس، دوستی نزدیک وی با متحدان خون آشام سعودی یا زمین خوار اسرائیلی وی سخن به میان می آورند. چه مزخرفاتی، چیزی که ترامپ ندارد سیاست است. بوریس جانسون و جرمی هانت نیز همینطور،که سخنانشان در باره کاملا غیر قابل قبول بودن توقیف کشتی استنا ایمپرو، انسان را به یاد نمایشنامه های فکاهی گیلبرت و سولیوان، نمایشنامه نویسان عصر ملکه ویکتوریا می اندازد.
ایمپریو نام مناسبی برای کشتی است ( امپراتوری). در واقع هیچ چیز غم انگیز تر از مکالمه فرمانده رزمناو انگلیسی مونت رُز و فرمانده نیروهای سپاه که کشتی استنا ایمپریو را توقیف کردند نیست.
فرمانده شناور جنگی انگلیس خطاب به فرمانده نیروهای سپاه پاسداران ایران می گوید نباید برای این کشتی مزاحمت ایجاد یا آن را از مسیر خود منحرف کنید. اما ایرانی ها بدون اینکه توجهی به این هشدار بدهند مسیر آن را منحرف کردند و از همه بدتر آن را توقیف کردند.
باید دانست که گذشت آن زمانی که هوراتیو نلسون(دریادار انگلیسی که در جنگ ترافاکگار ناوگان مشترک فرانسه و اسپانیا را شکت داد هر چند که خود در این جنگ کشته شد) نوجوان پانزده ساله توانست بدون هیچ گونه مزاحمت و مانعی شناور جنگی انگلیس را که ۲۰ قبضه توپ روی آن سوار بود و فرماندهی آنرا دایی وی موریس ساکلینگ بر عهده داشت در خلیج فارس تا بصره هدایت کند.
در زمان نلسون، نیروی دریایی سلطنتی انگلیس ششصد شناور جنگی داشت اما امروزه برای مقابله با متجاوزان در خلیج فارس یا متجاوزان چینی بیش از ۲۰ کشتی در اختیار ندارد. بی علت نیست که جرمی هانت تلاش می کند تا اوضاع را در خلیج فارس آرام کند.
انگلیسی ها باید بدانند که در موقعیتی نیستند که بتوانند بدون دردسر نفتکش ایران را در آب های تنگه جبل الطارق توقیف کنند و دیدیم همانطور که کماندوهای انگلیس کشتی ایرانی گریس ۱ را توقیف کردند کماندوهای ایران نیز توانستند نفتکش انگلسی ایمپریو را توقیف کنند. نه شناورهای انگلیس و نه آمریکا نتوانستند مانع از توقیف نفتکش انگلیسی شوند و حقارتی که از این بابت نصیبشان شد را هرگز فراموش نخواهند کرد چون ایرانی ها در تحقیر کردن کسانی که به تحقیر آن ها مبادرت کرده اند استادند.
تصور نمی کنم ائتلاف بین المللی که ترامپ ابله قصد ایجاد آنرا دارد نیز بتواند کاری از پیش ببرد چون تعداد داوطلبان عضویت در این ائتلاف اندک است و جانسون نیز که سفیر انگلیس در آمریکا را به علت ارزیابی انتقادی وی از ترامپ قربانی کرده است از قرار حاضر است که یکی دو شناور انگلیس را نیز در راه دوستی با امریکا به قعر دریا بفرستد.
ایرانی ها بار دیگر ثابت کردند که می توانند به خوبی از عهده کارها برآیند.
ترامپ توافق هسته ای را که بین ایران و رئیس جمهور پیشین آمریکا امضاء شده بود و ایران به درستی مفاد آن را اجرا می کرد با بی شرمی نابود کرده و علیه ایران تحریم های روزافزون برقرار می کند. چرا ایران باید در برابر چند ابرقدرت انگونه که آن ها می خواهند رفتار کند؟
دستگاه قضایی جبل الطارقی که جمعیت آن ۳۵ هزار نفر بیشتر نیست چگونه می تواند به اختیار خود دستور توقیف نفکتش ایران را صادر کند. مقامات انگلیسی مدعی هستند که دادگاه عالی جبل الطارق حکم توقیف کشتی ایران را صادر کرده است و ما چاره ای نداشتیم جز اینکه این فرمان اسمانی را اجرا کنیم.
واقعا، آنچه که در این باره گفته می شود نمایشنامه ای مضحک بیش نیست. تردیدی وجود ندارد که فرمان توقیف نفتکش ایران را آمریکایی ها صادر کرده و از انگلیس خواسته اند تا آنرا اجرا کند.
ایرانی ها به خوبی از وضعیت آشفته انگلیس به علت مساله خروج این کشور از اتحادیه اروپا و کشمکش قدرت آگاهند و اینکه تصمیم گیری ها در زمینه انتخاب نخست وزیر انگلیس توسط چند مقام دسیسه چین محافظه کار اتخاذ می شود. تردیدی وجود ندارد که ایرانی ها می دانند چگونه بوریس جان را در آب های خلیج فارس صید کنند اما هدفشان صید کردن ماهی بزرگتری است.
آیا ما جدا تصور می کنیم که ایرانی ها جنگ نفتکش ها در خلال جنگ ایران و عراق را فراموش کرده اند. من به خوبی این جنگ را به خاطر دارم چون آنرا پوشش خبری دادم.
در بحبوحه این فریبکاری ها هستند کسانی که گویا بر این باورند که دیوانه خانه های خاورمیانه می توانند برای مشکلات این منطقه راه حل ارایه دهند. یکی از کسانی که چنین باوری دارد دوست همکار قدیمی من که در خلال جنگ لبنان در کنار هم بودیم دیوید ایگنیشس است که در مقاله ای که به تازگی از وی منتشر شد نوشته است: “رویارویی آمریکا با ایران در خلیج فارس ابعاد گسترده تری می گیرد. وظیفه حکم می کند که در صورت موثر واقع نشدن اقدامات بازدارنده علیه ایران، خود را برای جنگ اماده کنیم.”
دوست ما توصیه می کند که مسئولیت اجرای این ماموریت به محمد بن سلمان یعنی کسی که قاشقی را سلاخی کرد و جنگ جنایتکارانه ای علیه یمن به راه انداخته است واگذار کنیم.
اینکه ترامپ دیوانه است و ولیعهد سعودی نیز از قرار، جوان به شدت روان پریشی است که یک جامعه روان پریش را اداره می کند به جای خود، اما مساله اینجاست که کاخ سفید که خود دیوانه خانه ای بیش نیست به گفته دیوید ایگنیشیس باید به جای مهار کردن ترامپ خود را برای وظیفه خطیر اما گریز ناپذیر بازداشتن ایران آماده کند.
در اینجا بی مناسبت نمی بینم آنچه را ۳۰ سال پیش سوار بر یک شناور جنگی انگلیس که نفتکش این کشور را در تنگه هرمز همراهی می کرد و پاسداران انقلاب نیز سایه به سایه ما می آمدند بازگو کنم:
انچه که بیش از همه دریانوردان را در خلیج فارس آزار می دهد گرمای هواست. حرارت در عرشه ناو جنگی آنچنان زیاد است که ملوانان این روی پاشنه پا ایستاده اند تا حرارت کف عرشه را کمتر احساس کنند. جنگ افزارهای مستقر روی عرشه کشتی آنچنان داغ هستند که نمی شود آن ها را لمس کرد. در داخل کابین هلی کوپتر، میزان گرما ۱۳۵ در جه فارنهایت بود و فقط یک فرد دیوانه بدون دستکش به آچار دست می زد.
گرما آنچنان آزار دهنده است که من با خود می گفتم چگونه این آدم ها می توانند در این گرمای دیوانه کننده رفتاری منطقی داشته باشند.
تصور من این است که علت اصلی بی خردی که در زمامداران خود مشاهده می کنیم گرمایی است که بر خلیج فارس حکمفرماست. شناوری که من در عرشه آن بودم ( رزمناو برود سورد) در سال ۱۹۹۵به برزیلی ها فروخته شد و هفت سال پیش در هند اوراق شد. همانگونه که این رزمناو از مرکز اوراق کشتی ها در هند سر دراورد، رهبران ابله ما را نیز باید به زباله دان تاریخ سپرده شوند.
310 310