سینماسینما، جابر قاسمعلی
بخل و حسادت تمامی ندارد؛ نه فقط به اصغر فرهادی که خدا را شکر چهار ستون بدناش سالم است و حی و حاضر و افتخار آفرین (در برنامه مثلا نقد سینما)، که حتی به کیارستمی نازنین که دیگر زیر سایهسار درختان زیتون نمینشیند و مُشتِ پر از گیلاساش را بر پرده نقرهای تقسیم نمیکند!
دیشب محفلتان گرم بود؛ چانههاتان گرمتر! یک منتقدِ «یک کاسه» سمت راست نشاندهای و یک منتقدِ مثلا!!! «نیم کاسه» سمت چپ … جمع سه نفرهتان جور، کیارستمیِ تنها در این میان ناجور! پس بزنیم و بکوبیم و له کنیم و هر چه کمپلکس ته دلمان جمع شده، همین امشب بریزیم بیرون!
آقای فراستی !
خود گویی و خود خندی؛ عجب مردِ هنرمندی!