سریال “چیزهای عجیب و غریب” (Stranger Things)، پرطرفدارترین محصول سریالی نتفلیکس (Netflix) که در سالهای اخیر، به واسطه فضای پرتلاطم و احساسی سنگینش و رقم زدن تجربهای شدیدا اعتیادآور برای مخاطبان و دنبالکنندگان تلویزیون، موج عظیمی از طرفداران سینهچاک و پر و پاقرص را از آن خود نموده است. طی چند روز اخیر، اطلاعات تازه و ارزشمندی مشمول پوستر و تیزری نو انتشار یافته که ما را موقتا از منجلاب سردرگمی و غفلت عذابآور نسبت به وقایع فصل سوم، بیرون میکشد و دل ما را به همین میزان ضعیفی، آگاهیای که نسبت به چگونگی ادامه یافتن این قصه پرمخاطره داریم خوش میسازد. اینک قصد داریم تا به بررسی نخستین دانستههای رسمیمان از فصل سوم سریال مدنظر بپردازیم. در بخوانید.
نخستین چیزی که در پوستر مشخصه توجه من را به خود جلب کرد، فشرده شدن دستان مایک (Mike) و اِلوِن (Eleven) توسط یکدیگر، و سپس نگاه هراسان و نگرانکنندهی کاراکتر اِلِون ملقب به اِل (El) است. لازم به ذکر است که در فصل دوم این سریال نام حقیقی این کاراکتر جِین (Jane) اعلام شده است. قرارگیری دستان این دو کاراکتر در دستان یکدیگر به طور قطع نوید از تشدید روابط دوستانه و احساسی میان آنان میدهد که بدون شک خبر خوبی برای طرفداران و دنبالکنندگان این سری است. از طرفی نگاه نگران و آمیخته به وحشتی که در چهره اِلون و ویل (Will) که به سوی دوربین هستند، خود حامل نکته جالبی است؛ چراکه این دو شخص تنها کسانی هستند از عمق فاجعه آگاه و به هیولای درکمین آنهاست (موجودی که در جایگاه دوربین قرار گرفته) آگاهی دارند و دیگران غافل از آنچه ویل و الون به چشم میبینند هستند. میتوان احتمال داد که منظور از این نگاهها، شدت تاثیرات (منفی) به نسبت بیشتری است که این دو نفر از موجودات حاضر در جهان وارونه (The Upside Down) میگیرند؛ و یا شاید دانشی که با توجه به آگاهی قبلیشان از جهان وارونه، دارا هستند که موجب میشود آنان پیش از دیگران از تهدیداتی که در آینده گریبان آنان را خواهند گرفت آگاه شوند.
با توجه به منورها، انفجارهای نورانی که در آسمان به چشم میخورند، شادی تعدادی از کاراکترها، پوشش تابستانی آنها و در نهایت جریان یافتن قصه در تابستان سال ۱۹۸۵، میتوان دریافت که فضای حاکم بر سریال حداقل در اپیزودهای نخستین شاد خواهد بود و به مرور به سمت و سوی تاریکی میل خواهد کرد. در قسمت زیرین پوستر میتوان زمین سیاه، تاریک و اجزای بدن هیولای ساکن جهان وارونه را که به قصد ورود به جهان اصلیای که قصه در آن جریان دارد، وارد عمل میشود را دید. با توجه به فرم و شمایل نمایان از بدن این هیولا، شاید این پوستر را بتوان مهر تاییدی بر حضور فراوانتر سلاخ ذهن (Mind Flayer) دانست؛ هیولایی که در فصل گذشته دمار از روزگار آن ویل بایرز بیچاره و اطرافیانش درآورده بود و بر طبق سخنان سازندگان میبایست در این فصل بازگردد. اما همچنان اینکه موجود مدنظر هیولایی تازه باشد، محتمل است که دلیل آن نیز وجود موشهایی با چشمان سرخ در اطراف وی است. صحبت از موشها شد؛ از قلم نیاندازم که موشهای این پوستر نیز حاکی از پیامی احتمالا مهم هستند. همانطور که میدانید، چند هفته گذشته لیست رسمی از نام اپیزودهای این فصل منتشر شد که میتوانید آنان را اینجا ببینید:
۱) Suzie, Do You Copy?
۱) سوزی، دریافت میکنی؟
۲) The Mall Rats
۲) موشهای پاساژ
۳) The Case Of The Missing Lifeguard
۳) پرندهی مربی گشمده
۴) The Sauna Test
۴) تست سونا
۵) The Source
۵) منبع
۶) The Birthday
۶) تولد
۷) The Bite
۷) گاز
۸) The Battle Of Starcourt
۸) نبرد استارکورت
همانطور که میبینید اپیزود دوم فصل سوم، “موشهای پاساژ” نام دارد. با در نظر گرفتن غیرعادی بودن حالت این موشها، بر کسی پوشیده نیست که این موجودات با جهان زیرین مرتبط هستند. با توجه به تشابهی که میان نام اپیزود دوم این فصل و نشانهی موجود در پوستر آشکار است؛ میتوان حدس زد که این موشها از نخستین نشانههای بازگشت جهان وارونه و وارد عمل شدن موجودات سودجوی و خشن آن باشد. از کاراکترهای حاضر در پوستر مدنظر میتوان به مایکل ویلر (Michael Wheeler) با بازی فین ولفهارد (Finn Wolfhard)، اِلِوِن با بازی میلی بابیبراون (Millie BobyBrown)، ویل بایرز (Will Byers) با بازی نوآه اشنپ (Noah Schnapp)، لوکاس (Lucas) با بازی کیلب مکلافین (Caleb Mclaughin)، داستین (Dustin) با بازی گیتن ماتارازو (Gaten Matarazo) و مکسین (Maxine) ملقب به مَد مکس (Mad Max) با بازی سیدی سینک (Sadie Sink) را متذکر شد.
در تیزری که اخیرا در صفحه رسمی سریال منتشر شد، شاهد یک برنامه خبری بودیم که در رابطه با یک راهپیمایی عظیم بوده و خبرنگاری که در تصویر میبینم این خبر را با جزئیات (نه چندان مهم!) گزارش میکرده است. در تیزر مشخصه و در سکانسی با جمعیتی میخکوبکننده که ظاهرا در نزدیکی پاساژ استارکورت دست به تظاهرات زدهاند روبرو میشویم. چرای این تظاهرات دقیقا مشخص نیست اما به احتمالات لو رفتن اطلاعات مهمی از فعالیتهای آمریکا در این خصوص، قوت میبخشد که حس اعتراض و اعلام نارضایتی را در مردم برانگیخته است. شاید هم این اتفاقات با اختلافات و درگیری های نسبتا صریح و چندین ساله آمریکا و روسیه یعنی جنگ سرد مرتبط شود، زیراکه این اختلافات از سال ۱۹۴۵ الی ۱۹۹۱ میلادی فراگیر بودهاند و داستان فصل سوم اثر نیز در سال ۱۹۸۵ جریان دارد. مرتبط شدن این دو مقوله با یکدیگر با توجه به این مسائل به نظر به دور از ذهن نمیرسد. البته نمیتوان امکان تحت تاثیر قرار گرفتن کاراکترهای اصلی، خصوصا اِل از جنگ سرد را نادیده گرفت. شاید بخاطر مبهم بودن و کوتاهی بسیار این تیزر نتوانید مطالب خاصی را از آن استخراج نمایید و در نگاه اول خبری از اطلاعات ارزشمند نباشد، اما میتوان از جزئیات خفیف موجود در لحظات آن ابراز امید کرد. چراکه آنچنان هم عاری از معنا و مفهوم نیستند. در سکانس میانی اثر شاهد هایلایت شدن کلمات و واژگانی میان حروف متعدد و تشکیل جملهای محسوس بودیم:
“When blue and yellow meet in west”
“زمانی که آبی و زرد یکدیگر را در غرب ملاقات میکنند”
این جمله در حالی بیان میشود که دو کاراکتر اِل و مایک نیز به ترتیب لباس آبی و زرد بر تن دارند؛ این جمله نیز امکان دارد اشاره به شیمی این دو شخصیت محبوب داشته باشد. در نمیتوان اطمینان حاصل نمود، اما احتمال آن فراوان است که منظور از غرب، شهر هاوکینز باشد که جزو ایالات متحده آمریکا (USA) است. اما یکی دیگر از تئوریهایی که وارد عمل میشود نهتنها مورد قبلی را نقض نکرده، بلکه آنرا کاملتر میکنند. اگر به یاد داشته باشید قبل از تیزر مربوطه، یک آنونس دیگر با محوریت پاساژ استارکورت پخش شده بود. نکته حائز اهمیت این است که ما در یکی از لحظات و سکانسها به ساعتی برمیخوریم که عقربههای آبی و زرد دارد! اگر ساعت را به عنوان یک قطبنما در نظر بگیرید سمت چپ ساعت حکم غربی را دارد. با این اوصاف میتوان پیشبینی کرد که قرارگیری این دو عقربه در سمت چپ و به عبارتی غربی ساعت لحظه مهم و گرانبهایی برای سریال باشد، و یا شاید به روابط اِل و مایک ارتباط یابد که لباسهای آبی و زرد پوشیدهاند مرتبط شود.
در بخش میانی تریلر، با صفحه دستور یک رایانه قدیمی طرف هستیم که کد “SilverCatFeeds” در آن نوشته میشود. حقیقتش، با توجه به دانستههای اندکمان از این جمله نمیتوان مفاهیم ویژهای را استنتاج نمود. اما به نظر میآید که با مسئلهای تازه سر و کار داشته باشیم. در عین اینکه احتمال رخ دادن این واقعه شاید آنچنان قابل درک و محتمل نباشد و عبارت بیشتر به کدهای نامفهوم نظامی و ارتشی شابهت داشته باشد؛ اما شاید این نام با گربهی داستین یعنی میوز (Mews) که در فصل گذشته توسط یک هیولای دموگورگن (Demogorgen) بلعیده شد اشاره داشته باشد. البته با درنظرگیری عبارت “Silver” که تطابقی با مشخصات این گربهی بختبرگشته ندارد، میتوان درصد منفی بودن این احتمال را بیش از پیش افزایش داد. لازم به ذکر است که ترجمه این واژه “نقرهای” است. ناگفته نماند که در کتابی که رسما جهت فاش برخی از رازها، دادن سرنخ و البته صحبت از پشت صحنه سریال از سوی نتفلیکس منتشر شد، چندین کد مورس پیدا شده است که میتوانید ترجمه آنان را ببینید:
صفحه بیست و دوم “the week is long”
(هفته بلندی است)
صفحه شصت و دوم “the silver cat feeds”
(گربه نقرهای غذا میدهد)
صفحه هفتاد و نهم “when blue and yellow meet”
(زمانی که آبی و زرد یکدیگر را ملاقات میکنند)
صفحه هشتادم “in the west”
(در غرب)
صفحه صد و هفتاد و دوم “a trip to china sounds nice”
(یک سفر کوتاه به چین به نظر عالی میرسد)
صفحه دویست و نهم “if you tread lightly”
(اگر با ملایمت اقدام بکنی)
همانطور که میبینید کد ترجمه شدهای که در صفحه شصت و دوم به چشم میخورد در حقیقت همان دستوری است که در صفحه نمایش وارد شده بود. از قلم نیاندازم که صفحات هفتاد و نهم و هشتادم نیز حامل یکی از دیگر عبارات موجود در تیزر مشخصه هستند.
همانطور که میبینید کد ترجمه شدهای که در صفحه شصت و دوم به چشم میخورد در حقیقت همان دستوری است که در صفحه نمایش وارد شده بود. از قلم نیاندازم که صفحات هفتاد و نهم و هشتادم نیز حامل یکی از دیگر عبارات موجود در تیزر مشخصه هستند که در چندین پاراگراف قبلی مورد اشاره قرار گرفته است.
در بخش میانی و قبل از بسته شدن صفحه نمایش رایانه، عبارتی به زبان روسی به طرز خفیفی و در کسری از ثانیه در صحنه نمایش داده میشود که میتوانید آنرا در تصویر بالا رصد کنید. این عبارت در حقیقت واژهای برای بیان عدد “۱۱” به زبان روسی است. از آنجایی که به طور حتم این عبارت بیانکننده نام کاراکتر اِل بوده است و نقاط اشتراک میان این دو مورد بیخود نبوده، تحت تعقیب و نظر قرار گرفتن اِل توسط روسها نیز به خودی خود ممکن است. چون همانطور که اشاره کردیم، داستان در اوج جنگ سرد جریان دارد و از آنجایی که در فصلهای قبل نیز دلیل زندانی کردن اِل بهرهگیری از تواناییهایش علیه دشمنان آمریکا بوده، نادیده گرفتن این مضمون جایز نیست. در نهایت نمایی نسبتا نامفهوم و نامشخص از پاساژ استارکورت (Starcourt) را در نظر داریم که آرام آرام دوران مییابد که ناشی از رخنه کردن جهان زیرین به جهان اصلی قصه است.
آنچه ما در این مقاله گفتیم، اصولا حدسیات و گمانهایی هستند که شاید صحیح و یا شاید در مغایرت با وقایع و رخدادهای اثر باشند. قصد و هدف بنده از تهیه این مقاله کمک به درک و آشکارسازی حقایق نهفته در آخرین اطلاعات فاش شده تا تاریخ دوازدهم دی ماه سال ۱۳۹۷ بوده است. پخش این سریال از تاریخ چهارم جولای سال ۲۰۱۹، مصادف با سیزدهم تیرماه ۱۳۹۸ آغاز خواهد شد. با تشکر از شما عزیزان که مقاله را مطالعه نمودید.
شما چه فکر میکنید؟ آیا از مطالعه مقاله لذت بردید؟ کدام یک از موارد بیش از دیگری برای شما جذاب بوده است؟ شما چه تئوریهایی را برای فصل سوم مطرح میکنید؟
شاید مقاله های دیگر وب سایت :را هم دوست داشته باشید