ویژه‌نامه نوروزی روزنامه «سازندگی» : خواندن سرود «ای ایران» هرچند اولین بار با صدای یحیی معتمدالدوله وزیری که بعدها به نوذر معروف شد و دومین بار با اجرای مشترک عبدالعلی وزیری و غلامحسین بنان اجرا شد اما عموم مردم ایران آن را با صدای غلامحسین بنان در ذهن دارند. 

«تصویر مردی که دائم عینکی دودی روی چشم دارد و با کراواتی محکم شده دور گلو بادی به غبغب انداخته و به لنز دوربین زل زده است، به احتمال تجسم فردی است مغرور و محکم اما در عالم واقعیت، بنان آوازی می‌خواند غرورانگیز و شخصیتش به‌واقع محکم و باصلابت بود.

چنان‌که برخی می‌دانند، پدرش کریم‌خان بنان‌الدوله نام داشت و مادرش شرف‌السلطنه که شاهزاده قاجاری بود. او در خانواده متمولی در قلهک تهران به دنیا آمد؛ به تاریخ دهم ادیبهشت ۱۲۹۰. به قولی از وقتی چشم باز کرد، در خانه‌شان پیانو و ارگ دیده بود.

مادرش پیانو می‌نواخت و خواهرانش شاگردان مرتضی خان نی‌داوود بودند؛ نوازنده تار. این طور که بعضی گفته‌اند خاله بنان هم نوازنده نی بود.

کریم خان پدرش هم صدای خوشی داشت و شاید صدای بنان میراثی بود که از او به ارث برد. اولین استادش هم او بود. بعدها آموزش ردیف را نزد ضیا الذاکرین رثایی و ناصر سیف پی گرفت؛ هرچند به گفته خودش در آغاز به شیوه پنهانی.

به گفته خودش گوشه‌ها و ردیف‌های موسیقی ایرانی را فراگرفته بود اما فضایی نداشت برای ارائه به جز میهمانی‌ها و محافل خصوصی که با دوست و آشنایان در آن دور هم جمع می‌شدند و بنان به شکل افتخاری برای حضار می‌خواند.

او به سال ۱۳۲۱ خوانندگی در رادیو را آغاز کرد؛ دوره‌ای که روح‌الله خالقی مسئول موسیقی رادیو بود. ظاهراً با وصلتش با خانواده وزیری، کلنل مدام به او اصرار می‌کرده تا بخواند و او سرانجام می‌پذیرد به رادیو بیاید.

از سوی وزیری، خالقی مأمور امتحان صدای بنان می‌شود و خالقی در حالی که ابوالحسن صبا هم در اتاقش حضور داشته می‌خواهد تا ویولن بنوازد و بنان او را همراهی کند. مهارت بنان در تغییر دادن گوشه، بدون معطلی و فرود فوق‌العاده‌اش سبب می‌شود تا خالقی بی‌اختیار برخیزد و بنان را در آغوش بگیرد.

استادی در لباس دوست

آن طور که خود بنان گفته بود علینقی وزیری یکی از راهنماهای مهم او در مسیر خوانندگی بود اما روح‌الله خالقی به واسطه علاقه‌ای که به بنان داشت، هرآن چه در چنته داشت به یار عزیزکرده آموخت.

خواندن سرود «ای ایران» هم هرچند اولین بار با صدای یحیی معتمدالدوله وزیری که بعدها به نوذر معروف شد و دومین بار با اجرای مشترک عبدالعلی وزیری و غلامحسین بنان اجرا شد، اما عموم مردم ایران، آن را با صدای غلامحسین بنان در ذهن دارند.

خالقی به عنوان کاشف بنان توانست از حضور او در کنسرت‌های انجمن موسیقی ملی هم استفاده کند و به سال ۱۳۳۲ وقتی هنرستان موسیقی ملی تأسیس شد، بنان به عنوان مدرس آواز در آنجا مشغول به کار شد. همان سال بود که با پیشنهاد روح‌الله خالقی در اداره کل هنرهای زیبا استخدام شد.

او خوانندگی آثاری از آهنگسازهایی نظیر شیدا، عارف، وزیری، خالقی، محجوبی و تجویدی را که اغلب از سوی روح‌الله خالقی تنظیم می‌شد، برعهده داشت.

رفاقت با عینک دودی

بنان شبی به همراه دو نفر از دوستانش در حال برگشت از میهمانی از کرج بودند که اتوموبیل‌شان با یک تانکر که چراغ نداشت و گل و لای روی بدنه‌اش باعث شده بود، در تاریکی شب دیده نشود، تصادف کرد. در این حادثه یکی از چشمان او آسیب دید و روانه بیمارستان شد.

مردم با شنیدن این خبر خودشان را به بیمارستانی که بنان در آن بستری بود، رساندند و ازدحام زیادی به راه افتاد. سرانجام دفتری در یکی از اتاق‌های بیمارستان گذاشته شد تا کسانی که نتوانستند با بنان ملاقات کنند، دلنوشته‌هایشان را برایش بنویسند.

چندی بعد بنان برای درمان به خارج از کشور فرستاده شد اما یکی از چشمانش را از دست داد. وجود آن عینک دودی که در عکس‌های مختلف در فضای باز و اتاق بسته به چشمان بود، به همین دلیل است.

آوازه‌خوانی که پیشرو بود

به عقیده خیلی‌ها، بنان با حضورش در رادیو، جریان آوازخوانی کلاسیک ایرانی را متحول کرد. او به واسطه تحریرها و زیر و بمی مخصوص به صدای خودش تبدیل به شخصیت پیشگامی در زمینه ارائه موسیقی ملی ایران شد.

به قول خودش هیچ‌گاه موسیقی را برای پول دنبال نکرد و هیچ وقت برای خواندنش از هیچ کس پولی نگرفت البته به جز مبلغی که به عنوان حقوق از سوی اداره کل هنرهای زیبا ماه به ماه به حسابش می‌آمد.

با درگذشت دوستان و همراهان قدیمی‌اش کم‌کم دل و دماغ ادامه حضور در رادیو در قامت خواننده را از دست داد و بیشتر سعی کرد در جایگاه ناظر تولیدات موسیقایی رادیو فعالیت کند و بالاخره چند سال بعد بازنشسته شد.

او از آن زمان به بعد به رادیو نرفت چون به قول خودش مدیریت نامناسبی در رادیو اعمال می‌شد. بنان در طول سال‌های فعالیتش ۳۵۰ اثر هنری را ارائه داد که بسیاری از آنها در یاد و خاطره‌ها مانده‌اند. «بوی جوی مولیان»، «ای ایران»، «الهه ناز»، «بهار دلنشین» و «آمدی جانم به قربانت» از آن جمله‌اند.

بنان بعد از انقلاب، سال‌ها از بیماری گوارش رنج می‌برد و البته به افسردگی مبتلا شده بود. سرانجام روح غلامحسین بنان که الهه ناز موسیقی و صدای مخملی موسیقی ایران لقبش داده بودند، هشتم اسفندماه ۱۳۶۴ بعد از سال‌ها در بیمارستان ایرانمهر از بدنش جدا شد.

او وصیت کرده بود که در قبرستان ظهیرالدوله به خاکش بسپارند اما بر خلاف این خواسته، بنان دهم اسفند ماه در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.»

hotnewsسایر6 سال پیش • dahio.com • 54



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها