أَللّـهُمَّ افْتَحْ لی فیهِ أَبْوابَ فَضْلِکَ وَ أَنْـزِلْ عَـلَیَّ فـیـهِ بَـرَکاتِـکَ وَ وَفِّقْنی فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَ
وَ أَسْکِنّی فیهِ بُحْبُوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْـوَهِ الْمُضْـطَرّینَ.
بر آستان رفیع پروردگار
«حذیفه یمانی، صاحب راز رسول خدا بود.
گفتا: روزی شیطان را دیدم که می گریست.
پرسیدم: ای ملعون! این ناله و گریه از چیست؟
گفت: از دو چیز:
یکی آنکه درب لعنت به روی ما گشاده،
و دیگر آنکه دل مؤمنان، به روی ما بسته!
هروقت، قصدِ «دل مؤمن» کنم، به آتش هیبت، سوخته گردم»[1]
ما را سر و سودای کس دیگر نیست
در عشق تو، پروای کس دیگر نیست
جز تو دگری جای نگیرد در دل
دل جای تو شد، جای کس دیگر نیست
«فضل»، آن نعمتها و احسانهائی است که خارج از حدّ استحقاق انسان، خداوند روا می دارد.
«افضال»، انعام و نعمت بخشی است.
بشر، از خدا طلبکار نیست، نه در روزی، نه در نعمت، نه در بهشت و پاداش آخرت، بلکه هرچه که او بدهد، همه «لطف» است و «فضل»، جود است و کرم.(ولکنَّ اللّه ذوفضلٍ علی العالمین)[2]
درهای فضل خدا، به روی کسی باز می گردد، که «قابلیت» و آمادگی و استعداد، از خود نشان دهد.
زنبور عسل، به وحی الهی در شکاف یک سنگ و کوه، عسل می سازد.[3]
دل نیز باید با نور معرفت شکافته شود، تا شیرینی یاد خدا و موهبت ها و «فضل» پروردگار در آن جای گیرد. دلهای بسته و سنگی، جای نور الهی نیست.
پس عبودیّت، خشوع، بندگی و طاعت، و خواستن و درپی بودن، زمینه ساز گشایش درهای فضل خداوند، به روی انسان است.[4]
«برکت»های خدا
«برکت»، ثبوت و دوام خیر خداوند در یک چیز است.
«مبارک»، یعنی موجود، یا انسان یا روز، یا حادثه «برکت»دار. آنچه دارای خیر ماندگار و ثابت است، یعنی موضع خیرهای الهی.
در لغت نامه ها، به این معنای ثبوت و دوام خیر، در واژه برکت: اشاره شده است. از جمله:
«برکت»، آبی که از آسمان فرود آمده، در قرارگاههای زیرزمینی و چشمه ها و قنات ها می ماند.
«برکت»، در نسل، بمعنای تداوم نسل یک انسان در اولاد.
«برکت» در غذا، زیاد شدن آن و کفافِ جمع بسیار.
«برکت» در وقت، استفاده شایسته شدن از وقت، بیهوده تلف نشدن.
«برکت»، یعنی گیاهان زمین، آب آسمان، گوسفندان دوشیدنی…
بعضی خیرها و نعمتها، گذران است، همچون ابر و سایه… و برخی، پایدار است و مداوم و مستمرّ.
خواسته ما از خداوند، آن است که برکات خویش را در این روز و ماه بر ما فرستد و آثار خیر جاودانه را برای ما عنایت کند. تا مال و اولاد و وقت و عملمان، «مبارک» شود، تا «برکت»، در زندگی مان افزون گردد. تا «وجود»مان، در هاله ای از برکت و خیر مداوم و ثابت، اصالت یافته و از پوچی و هدر رفتن نیروها و هرز رفتن استعدادها و بیمورد بکار گرفته شدن توان ها، مصون بمانیم و وجودهای مبارکی باشیم.[5]
نزول برکات الهی در سایه ایمان و تقواست و اگر امّت ها مؤمن و خدا ترس باشند، به فرموده قرآن برکات الهی از آسمان و زمین بر آنان می بارد:
« وَ لَوْ اَنّ أهلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِن السَّماءِ وَالأرضِ…»[6]
توفیق…باز هم توفیق
این چندمین باری است که در دعاهای روزانه این ماه مبارک، از پروردگار خواسته ایم به ما توفیق دهد تا طبق رضای او عمل کنیم و موجبات خشنودی او را فراهم کنیم. طبیعی است که توفیق برای موجبات مرضات حق، در سایه ایمان و عمل صالح، و عشق به نیکی و علاقه به خوبی به دست می آید. سررشته توفیق هم در دست خداست.[7]
در صورتی این مهم، برای انسان جور خواهد شد، که انسان، خودش در این خطّ و مسیر حرکت کند، و… محبّت داشته باشد، آری، «محبّت».
اگر انسان خدا را دوست بدارد، خدا هم او را دوست خواهد داشت، اگر خدا، محبت کند، راه می نماید، هدایت می کند، می نوازد، می پرورد، توفیق می دهد، نزدیک می کند، می پذیرد… از عشق خدا به بنده، اینها همه سهل است. مهمّ، قرار گرفتن در شعاع آن جاذبه است.
و… از دیگر سو:
اگر بنده، عاشق و دوستدار خدا گردد، طبق گفته اش عمل می کند، طبق خواسته خدا، زندگی می کند، گوش به فرمان و مطیع «امر» است،
می پسندد، آنچه را که خدا بپسندد،
نمی خواهد، آنچه را که «او» نخواهد.
اگر بنده ای خدایی و الهی شد، در خط رضای حق افتاد، در مسیر مشیّت و علاقه پروردگار قدم نهاد، خداوند هم خودش راهنمایی کرده، راه را نشان می دهد، چراغ می زند، علامت می دهد، قدرت و اراده می بخشد، توفیق عطا می کند. «الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدِینَّهُم سُبُلَنا»[8]
پس باید «ابن السبیل» شد و به راه افتاد.
آنگاه… «خود راه، بگویدت که چون باید رفت»!…
فرجام نیک، در بهشت برین
آنگاه، هرکه مورد توجّه و عنایت خدا قرار گرفت، و…
1 ـ درهای فضل خداوند، به رویش گشوده گشت،
2 ـ برکات الهی بر او نازل شد،
3 ـ به موجبات خرسندی و رضای خدا موفق گردید،
آن وقت است که:
4 ـ در بهشت برین و نعمت مقیم، جای می گیرد.
این مراحل و مقدّمات تا آن مؤخّره و نتیجه، این آغاز تا آن انجام، همه در ارتباط باهمند و ما همه، بنده مضطرّ و گرفتار و نیازمند خداییم.
او را «می خوانیم». و آرزو داریم که «دعوت مضطرین» را اجابت کند.
و پس از «فضل» و «برکات» و «رضا»، به «جنّت» راهمان دهد، که او برآورنده حاجات است.
منابع:
[1] ـ تفسیر کشف الأسرار.
[2] ـ بقره، آیه 251.
[3] ـ نحل، آیه 68.
[4] ـ یَبْتَغُونَ فضلاً مِن اللّه و رِضواناً فتح، آیه 29.
[5] ـ همچون عیسای مسیح که می گفت: «وَجَعَلَنی مُبارَکاً اَینَ ما کُنتُ» مریم، آیه 31.
[6] ـ اعراف، آیه 96.
[7] ـ وَما توفیقی اِلاّ باللّه هود، آیه 88.
[8] ـ عنکبوت، آیه 69.
برگرفته از کتاب سینای نیاز به قلم حجت الاسلام جواد محدثی