در این یادداشت آمده است، با اینکه تاکنون چین در روابط دیپلماتیک با کشورهای غرب آسیا تعادل ظریفی را حفظ کرده است، این توافق بازی را عوض خواهد کرد. این توافق اهرمی راهبردی را در اختیار تهران قرار میدهد که میتواند بهوسیله آن جایگاه خود را در سطح جهانی تقویت کند و با تحریمهای اعمال شده از سوی واشنگتن مقابله کند. با توجه به اینکه چین در حال تقویت روابط دیپلماتیک با روسیه است ممکن است برخی این پیشداوری را داشته باشند که توافق میان پکن و تهران نوعی اتحاد محسوب میشود، حتی اگر جنبه رسمی نداشته باشد. ایران نقشی محوری در تحقق برنامه اقتصادی بین قارهای «یک کمربند یک جاده» و طرحهای دولت چین در اقیانوس هند و امنیت تأمین انرژی دارد. این توافق چه به طور استعاری و چه به طور عینی و حقیقی، توافقی بزرگ محسوب میشود.
فودی در ادامه مینویسد، چشمانداز راهبردی جهان در حال دگرگونی است. تاکنون مرزبندیهای ژئوپولیتیک بر تعاریف آمریکاییها از حوزه «اقیانوس هند و آرام» اتکا داشت و این تعریف در مرکز «تلاش برای مهار چین» قرار گرفته بود. بازدارندگی در برابر چین بر گروهی از متحدان آمریکا اتکا دارد که هند، استرالیا و ژاپن را شامل میشود. آنها بهدنبال نظامی کردن این حوزه هستند تا بتوانند نظم فعلی را حفظ کنند. چین از منابع عظیمی برخوردار است و تواناییهای آن رو به رشد است اما سوال اینجا است که این کشور چگونه به رقابتهای رو به افزایش در پیرامون خود پاسخ میدهد و آیا با شدت گرفت تنش چین با غرب، این کشور به تنهایی در برابر آن خواهد ایستاد؟
این یادداشت میافزاید، ایران در سطوح مختلف برای این هدف مناسب است. این کشور با قرار گرفتن در مجاورت خلیج فارس، پلی راهبردی بر روی اوراسیا و اقیانوس هند محسوب میشود و از دیرباز یکی از نقاط توجه چین برای پیشبرد طرح یک کمربند یک جاده محسوب میشود که قصد دارد زیرساختی برای مرتبط کردن قارهها از طریق مسیرهای خشکی و دریایی ایجاد کند، تنگه «ملاکا» را دور بزند و تلاش ناوهای دشمن برای ایجاد اخلال در حمل و نقل دریایی چین را محدود کند.
فودی مینویسد، ایران یک تولیدکننده بزرگ نفت است و چین بهطور فزایندهای به آن نیاز دارد و اقتصاد آن دائماً از سوی آمریکا با محدودیت مواجه شده است. ایران نیز از همین منظر به چین احتیاج دارد. بنابراین توافق میان تهران و پکن یکی از بزرگترین شکستهایی است که نظم جهانی آمریکا با آن مواجه شده است.
در این یادداشت آمده است، ایران با امضای این توافق، همانند پاکستان و روسیه به یک شریک راهبردی مهم برای چین تبدیل خواهد شد که یکی از اهداف آن به چالش کشیدن قدرت آمریکا و مهار هند است.چین در نظر دارد تحریمهای آمریکا را نادیده بگیرد، صنایع نفتی مختص به خود را توسعه دهد و واحد پولی جایگزینی را برای پرداخت هزینههای آن ایجاد کند. این اقدام چشمانداز توسعه اقتصادی و فنآورانه جدیدی را در برابر تهران قرار میدهد و در مقابل، ایران به بخشی از «جاده ابریشم» جدیدی تبدیل میشود که آسیای مرکزی را به شرق اروپا و غرب آسیا مرتبط میکند.
فودی میافزاید، با این حال این رویکرد محدودیتهایی نیز خواهد داشت. اول اینکه چین قصد دارد روابط خود را با رقبای منطقهای ایران حفظ کند و در برابر درگیریهای موجود در غرب آسیا بیطرف بماند و میانجیگری میان طرفهای درگیر را تسهیل کند. چین منطق خویشتنداری را پیش میبرد و از این نظر بر روی طنابی باریک حرکت میکند و باید تعادل خود را حفظ کند. با این حال، توافق جدید تهران و پکن، توازن قدرت را در سطح جهانی تغییر خواهد داد و اعمال فشار آمریکا علیه ایران را به طور فزایندهای دشوار خواهد کرد.
در پایان این یادداشت آمده است، تأکید «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا بر ایجاد ائتلاف علیه چین، واکنش متقابل چین را به همراه دارد که بیش از آنکه بر جنبههای نظامی تمرکز داشته باشد، جنبه اقتصادی دارد و همین امر موجب توسعه روابط تهران و پکن شده است. ایران امید دارد پول و زیرساختهای چینی فشارهای آمریکا را خنثی کند و محدودیتهای دیپلماتیک این کشور را رفع کند. جهان در حال دگرگونی است و نظم ژئوپولیتیک در حال تنوع یافتن است. جهان اکنون شاهد چیده شدن مهرهها بر روی صفحه شطرنج است.
23311