سینماسینما، محسن جعفری راد
قصر شیرین به مانند نامش، روایتی سمبولیک دارد؛ از خانه رویایی فرزندانی که فکر می کنند پدر در حال ساختنش هست، در حالیکه پدر پی زندگی خودش رفته است و رضا میرکریمی ، هم امید و رویای بچه ها و از طرفی دیگر گسست زندگی پدر را به خوبی، نمایان ساخته است.
برگ برنده فیلم در فیلمنامه، رعایت ایجاز در اطلاع دهی پیرامون شخصیت ها و موقعیت مرکزی روایت است. به عنوان مصداقی برای این ایجاز،توجه کنید به شکل نمایش رابطه جلال با خانواده اش: جلال، همسر و فرزندانش را ترک کرده اما پس از چند سال، به شهرش بازمیگردد زیرا زنش دچار مرگ مغزی شده است. فیلم با صحنهای آغاز میشود که جلال نشسته و از دور به مادر و کودکی نگاه می کند و این صحنه بهگونهای، دوری او از خانواده خود را به شکل تیپیکال برجسته می کند. یا شکل حضور شخصیت زن (شیرین) که بدون حضور در روایت، همه جا سیطره اش حس می شود و نشان می دهد در فیلمنامه به ایجاز، توجه کافی شده است. یا ظریف تر از اینها، نوع بازی ای که با واڑه «شیرین» در دیالوگ ها می شود. هم نام قصری است که بچه ها انتظارش را می کشند و هم نام مادرشان و هم نام فیلم!
اما برگ برنده اجرایی فیلم، بازی بازیگران است. حامد بهداد مانند نگینی در روایت فیلم می درخشد و نمونه مثال زدنی برای « بازی در سکوت سرکوب شده» است اما اگر از او این بازی خوب توقع می رفت، غافلگیری اصلی، بازی کودک و نوجوان فیلم و معشوقه پدر در داستان است (با بازی ژیلا شاهی) که پا به پای بازیگر پرتجربه ای مثل بهداد حرکت کرده اند.
در این مجال اندک، جای نقد نیست اما همین برگ برنده ها کافیست که تماشاگر شعورمند سینما را دعوت کنیم به دیدن فیلمی که در تمامی اجزا استانداردها را رعایت کرده است. شاید در شخصیت پردازی کمیتش لنگ بزند، یا در پایان بندی سست عمل شده که مهمترین نقطه ضعف فیلم است. میرکریمی در فیلم جدید خود سعی کرده تا در طول یک سفر جادهای و درکنار تغییر محیط پیرامون شخصیتها در روابط شخصیتها با یکدیگر هم تغییر ایجاد کند. اما انتظار داریم تا این سفر جادهای به مقصدی هم ختم شود اما ناگهان فیلم بدون اینکه مقصد ماشین معلوم شود، تمام میشود ،در شرایطی که پتانسیل لازم برای معنازایی بیشتر و تاویل پذیری را داشت.
اما با وجود این کاستی ها،امتیازهای مثبتی هم دارد که به آن اشاره شد و قصر شیرین را به یک فیلم شیرین با روایتی صمیمی برای تماشا،تبدیل می کند. مانند خونی تازه در رگ های چروکیده سینمای ایران.