یک؛ در دایره لغات ایرانیها و در جغرافیای کشتی، «حسن یزدانی» حالا دیگر نام یک کشتیگیر محسوب نمیشود. او اکنون به عنوان برند و نماد ورزش و کشتی ایران شناخته میشود، و در بین تمام کشتی دوستان ایران و خارج از ایران محبوب است. پسر دوستداشتنی جویبار، با آن لبخند های زیبا که مخصوص خود اوست، این روزها محبوبترین کشتیگیر ایرانی به شمار میرود.
یزدانی با مجموعهای از تکنیکهای ناب ایرانی، نفس چاق و قدرت بدنی خوب میتواند هر حریف ریز و درشتی را از تخت پادشاهی به زیر بکشد و فریاد پیروزی سر دهد.
پسر جویباری محجوب کشتی ایران، از سال 2015 قصیدهسراییهایش در کشتی را آغاز کرد. در انتخابی مهدی تقوی پرآوازه را شکست داد، در جهانی 2015 مدال نقره گرفت، در المپیک ریو با درخشش فراوان آن را به طلا تبدیل کرد و از همان جا برای کشتی دنیا خط و نشان کشید. پس از آن حسن همواره یکی از برترینهای دنیا بود، در 2017 با اینکه به تازگی یک وزن بالاتر آمده بود مجدد طلا ضرب کرد، 2018 با یک باخت مقابل تیلور برنز گرفت و در 2019 دوباره به سکوی اولی مورد علاقهاش برگشت. در المپیک توکیو اما داستان گربه سیاه باز هم برایش تکرار شد تا برای سومین بار به تیلور ببازد و مدال نقره را به گردن بیندازد.
دو؛ یزدانی نمودِ عینی پشتکار و تلاش و ممارست برای رسیدن به هدف است، و البته نبوغ یک تفکر و استعداد. پسری که روی تشک با دستان هنرمند و سر پنجههای طلاییاش، میرقصد و میرقصاند، شور به پا میکند و هر بینندهای را از تکنیک ناب خود انگشت به دهان.
فنون مختلف سرپا مانند پیش انداز و دستتو را به خوبی اجرا میکند، با قوسهای مرگبارش(که مانند پتک بر سر حریف فرود میآید و هر رقیبی را به زانو در میآورد) از حریف امتیاز میگیرد، فنون سربندوپی، سروته یکی و بارانداز را هم به راحتی اجرا میکند و سبک زیر کتف زدنهایش به امضای او تبدیل شده که خیلیها از او الگو میگیرند.
گاهی هم با اجرای ترکیبی فنون مختلف و لنگ های ناب، نبوغ خود را نشان میدهد. همه اینها به خوبی بیانگر تلاش او برای موفقیت و استعداد نهفته در اوست که باعث شده بر بلندای کشتی دنیا قرار بگیرد.
بیرون از تشک کم حرف میزند و سر به زیر است؛ اما به قول خودش، «همه چیز روی تشک مشخص میشود.» با اقتدار به میدان میرود و با زبانِ کشتی، به همه نشان میدهد نبوغ و استعداد بالایش را.
سه؛ در این چند سال که حسن یزدانی در سپهر کشتی شروع به درخشش کرده، همه از او تعریف کرده و به تحسین او پرداختهاند که الحق و والانصاف هم حق اوست.
اما در این شرایط باید یادمان باشد؛ «حسن یزدانی» را ضربه فنی نکنیم. یادمان باشد پسری که هر رقیبی را روی تشک با ضربه فنی و با امتیاز عالی میبرد را، با انتظارات بیهوده و توقعات بالا ضربه نکنیم.
اینکه افراد مختلفِ مسئول و غیر مسئول، در یک تیمِ ملی فقط حسن یزدانی را ببینند و همه انتظارات را بر شانههای او بگذارند، آفت بدی است که میتواند به این قهرمان دوست داشتنی آسیب بزند و ناخواسته به ادامه مسیر درخشانش صدمه برساند. در کشتی دنیا رقبایی همچون حسن و تیلور کم نبودهاند. نمونهاش علیرضا حیدری و کورتانیدزه. حیدری چند بار مقابل رقیب سرسخت خود باخت اما در المپیک آتن او را شکست داد و ماجرای حسن هم همین است. او امسال تنها چند ثانیه با طلا فاصله داشت و اصلا غیر ممکن نیست که در رقابتهای پیش رو پشت حریف آمریکایی را به تشک بمالد. اینکه مدام به او خرده بگیریم، شیوه کشتی گرفتناش با تیلور را نقد کنیم و بار سنگینی روی دوشش بگذاریم میتواند به نتایج بدی ختم شود. شیوه مبارزه حسن دقیقا همانی باید باشد که در المپیک بود. او به خوبی توانست بر خلاف کشتیهای قبلش با تیلور، او را مهار کند اما چند ثانیه پایانی ورق برگشت و قطعا او از این نکته درس میگیرد تا بار بعدی او را با شکست بدرقه کند.
به هر حال ورزش حرفهای فراز و نشیبهای زیادی دارد و نمیتوان از یک ورزشکار انتظار داشت همیشه و در همه حال، بهترین عملکرد را داشته باشد. تفکر غلطی است که فکر کنیم یک قهرمان باید همیشه در بهترین شرایط باشد و این تفکر غلط مطمئنا به دوران حرفهای یک قهرمان لطمه وارد می کند.
پس حواسمان باشد آنقدر انتظارات و توقعات نابجا را بر روی دوش یزدانی نگذاریم که خدایی ناکرده او نتواند زیر بار این توقعات غیر منطقی قد علم کند و لطمه ببیند.
اگر با دید منطقی نگاه کنیم توقع بالا و نگاههای غیر منطقی به یک ورزشکار از حدی که بگذرد به جای مفید بودن، ضرر میرساند و ممکن است این نگاههای غیر منطقی، برای یزدانی خطرناک باشد و پسری که در راه افرادی چون سایتیاف، کارلین، سوریان و… قرار گرفته را، از مسیر اصلی دور کند و به او آسیب برساند.
254 251