وقتی شنبه صبحه و مجبوری باانگیزه باشی
«مامان باور کن سردم نیست»
«پیرسینگ جدیدم قشنگه؟»
«باشه، باشه، تو درست میگی»
«جرات داری بیا تو روی خودم بگو»
«منم میتونم این کار رو کنم»
«گفتی اسنک درست کردی؟»
«ببین چی پیدا کردم؟ بهم افتخار نمیکنی؟»
«وااای، کاش زودتر از من نرسه خونه»
بگو «سیییب»
«پسرمه، بببین چقدر شبیه منه»
«هی! اصغر، یه چیزی روی سرته»
وقتی دوست دخترت برای نود و هفتمین بار میگه «این عکس آخره، قول میدم»
این پاندا هم این عکسا رو دیده
«یه چیزایی دیدم…»
«تولدت مبارک» بسه دیگه من گرسنمه!
چی پشت دره؟
روز اول مهدکودک
وقتی از خنده روی زمین غلت میزنی
حالا دنیایی را تصور کنید که در آن حیوانات کمدینهای واقعی هستند. میتوانید تصور کنید چند نفر در نمایش آنها شرکت خواهند کرد؟ شما شرکت میکنید؟