چه بسیار کسان که در جایگاه بلندی از حیث حقوقی قرار داشته و دارند، اما به اندازه منش و فضیلت خود، بلندی جایگاه را تقلیل دادهاند. عکس این قاعده نیز جاری است؛ چه بسیار مردمانی که به رغم داشتن جایگاهی نازل ، اما در نگاه عمومی بلند مرتبه و محترمند. داوری در این باره به عهده مردمی است که بیرحمانه و بی رودربایستی رفتار و عملکردها را به ویژه در دایره نخبگان سیاسی و اجتماعی انجام میدهند.
بازتاب گسترده درگیری لفظی یکی از نمایندگان مجلس با کارگزار گمرک، مصداق مدعای بالاست. مردم تصاویر چگونگی درگیری لفظی نماینده مردم با یکی از کارگزاران دولتی را دیدند و درباره اش قضاوت کردند. بیتردید بیشترین آسیب این درگیری متوجه اعتبار خانه ملت شد. حال میتوان برای این اتفاق حاشیه تراشید و کوشش کرد آن را پررنگ تر از متن نشان داد. اما هم حاشیه تراشان و هم مردم هشیار میدانند که نمیشود ـ حداقل این بارـ متن را با حاشیه پوشاند.
درگیری لفظی یاد شده، نخستین حادثه از این جنس نبوده و ممکن است پس از این هم تکرار شود. اگر حاکمیت سیاسی در پاسخ به خواست افکار عمومی و برای پایان بخشی به چنین رفتاری به طور اصولی عمل نکند، آسیب آن بیش از همه متوجه نظام سیاسی است. برخی نخبگان سیاسی احترام خود را مدیون قدرتی میدانند که جایگاه حقوقی آنان برایشان ایجاد کرده است. آنان فراموش میکنند که این جایگاه ودیعه ای نیست که از آسمان برایشان تقدیم شده، بلکه هرلحظه ممکن است از اوج به حظیظ سقوط کنند. خود شیفتگان قدرت از ترس مردم لذت میبرند و کلامشان مشحون از تهدید و تحقیر دیگران است.
مضمون کلام نماینده مجلس را در تصاویر منتشر شده مرور کنیم؛ چه چیز جز تهدید و تحقیر در آن میتوان یافت؟ آیا این رفتار شایسته نماینده مجلس و شخصیت فرهنگی مردمی است که با آراء خود، او را راهی خانه ملت کردهاند؟ آیا خانه ملت و دیگر نمایندگان مردم باید تاوان این رفتار را به هزینه اعتبار نظام سیاسی بپردازند؟ آیا حاشیه سازی برای کمرنگ یا لاپوشانی کردن رفتار ناپسند یک نماینده سبب نمیشود که امیدها به استقرار عدالت و انصاف بیهوده تلقی شده و این تصور عمومی شود که منافع شخصی برخی نخبگان بر منافع و حرمت عموم مردم ترجیح داده میشود؟
مردم به ویژه از نمایندگان خود در خانه ملت انتظار دارند که در جایگاه نظارتی خود مراقب باشند که قدرت و ثروت در انحصار کسانی نباشد که همیشه دوست دارند این دو را در اختیار داشته باشند. قرار نیست نتیجه انتخاب مردم به نفع تنها نماینده مجلس باشد که او را صاحب این جایگاه بلند حقوقی کرده است. نباید به چرخه بدیها و کژیها تن داد. تغییر ترکیب مجلس کنونی که با اراده مردم انجام شد با این وعده همراه بود که نگرشهای نامقبول کنار گذاشته میشود و شاهد تغییر در عملکردها و رفتار خواهیم بود. بروز رفتاری مانند آنچه نماینده یاد شده مرتکب شد، میتواند چنین تلقی شود که سطحی بدتر از آنچه بود، ایجاد شده است.
مردم انتظار دارند نمایندگانشان در خانه ملت با عمل و منش خود به راستی نشان دهند که قیود قدرت نمایندگان ملت در چارچوب مصلحت شخصی آنان نیست بلکه این مردم و مصالح آنان است که باید در دستور کار قرار گیرد؛ مدارا با مردم شرط نخست نمایندگی آنان است. پاسخگویی وظیفه منتخبان مردم است. اعتراض حق مردم است. نباید به وضعی تن داد که افراد با منافع متفاوت با منافع عمومی، توان غلبه بر قانون را دارند. باور کنیم حرکت در مسیر اشتباه به فرهنگ، مذهب، جغرافیا، جمعیت، اقتصاد، جایگاه حقوقی و حقیقی و… ربط ندارد. این منش و فضیلت افراد است که به آنان مرتبه میدهد. نهاد خانه ملت میتواند با پرهیز از حاشیهها از اعتبار خود دفاع کند.