رسول الله بهروش در سایت آی اسپورت نوشت :دوران خانهنشینی عادل فردوسیپور از ۴ماه هم گذشت تا لابد آنها که او را به چنین سرنوشتی دچار کردهاند، با غرور و افتخار پز «زور» زیادشان را به مردم بدهند. خب، بالاخره صداوسیما یک سازمان انحصاری است و به احدی پاسخگو نیست؛ بنابراین چنین اتفاقاتی جای تعجب ندارد و فقط جای تأسف دارد. در این میان برای بسیاری از هواداران عادل این سؤال بهوجود آمده که او چرا حضور در عرصههای دیگر را آزمایش نمیکند. مثلا تاسیس یک برنامه اینترنتی شاید بتواند برای عبور فردوسیپور از برزخ فعلی کارگشا باشد، اما او برای خودش دلایلی دارد که مانع از تندادن به چنین ایدههایی میشود.
تسلط صداوسیما روی شبکههای اینترنتی
هماکنون چند شبکه صوتی و تصویری مجوزدار در فضای اینترنتی مشغول بهکار هستند که شاید حضور در آنها مجال خوبی برای تداوم برنامه ۹۰ باشد، اما نکته اینجاست که از چندی پیش اجازه نظارت بر این قبیل تلویزیونهای اینترنتی هم به صداوسیما واگذار شده است! بنابراین هماکنون مجوز این قبیل شبکهها که به تلویزیونهای تعاملی هم مشهور هستند، از سوی صداوسیما صادر میشود. طبعا این سازمان اگر با عادل مشکلی نداشت، اجازه ادامه کار او را در همان شبکه۳ میداد، اما وقتی چنین نکردند، طبیعی است که در تلویزیونهای اینترنتی هم بعد از مدتی مقابل کار او خواهند ایستاد.
ترس از سرمایههای مشکوک
پاکدستی، یکی از پررنگترین خط قرمزهای عادل فردوسیپور است و یکی از معدود چیزهایی است که او را خشمگین میکند یا به جوابدادن وامیدارد. عادل در همه سالهای حضورش در تلویزیون سعی کرد مقابل درآمدهای مسئلهدار بایستد، به اسپانسرها میدان چندانی ندهد، وارد بازی ستاره و مربع نشود و حتی برای اجرای برنامه با دستمزدهای کهکشانی، روی استیج هم نرود. حالا هم ترس او از این است که مبادا صاحبان سرمایههای مشکوک به وی پیشنهاد راهاندازی برنامه۹۰ مثلا در اینترنت را بدهند و بعد از مدتی با مشخصشدن اصل موضوع، آبروی ۲۰ ساله او به باد برود و دشمنان قسمخوردهاش بهانهای برای تاختن به وی بهدست بیاورند.
اگر نگرفت چی؟
همه ترس عادل اما فقط مربوط به مسائل قانونی و مالی نیست. بالاخره این احتمال هم وجود دارد که او برنامه ۹۰ را روی اینترنت بفرستد، اما اقبال لازم را بهدست نیاورد. این یک ریسک بزرگ است. در هر صورت باید دو مسئله عادت مردم و نیز مشکلات زیرساختی را هم در این مسئله درنظر گرفت. خیلی برای عادل بد خواهد شد اگر او برنامهاش را روی فضای نت بفرستد و شکست بخورد. در این صورت بسیاری از منتقدانش خواهند گفت موجودیت حرفهای عادل فقط مدیون فضای انحصاری صداوسیما بوده است.
شبکه ماهوارهای؟ فکرش را هم نکن!
بحث دعوت عادل فردوسیپور به شبکههای ماهوارهای هم همیشه وجود داشته و بعد از خانهنشینی او شدت بیشتری نیز گرفته است. با وجود این، عادل همیشه نسبت به این دعوتها مقاومت به خرج داده، حتی گفته میشود قبل از مزدک، پیشنهاد شبکه ایران اینترنشنال بهدست او رسید که آن را رد کرد. این دیگر یک دام واقعی است. فردوسیپور میداند هیچیک از اینگونه مهاجرتها برای مجریان و بازیگران صداوسیما موفقیتآمیز نبوده و به علاوه درصورت پذیرفتن این پیشنهاد، مخالفانش انواع برچسبها را به او خواهند زد. فضای بهوجود آمده بعد از مهاجرت مزدک میرزایی هم باعث میشود نگاه عادل به این گزینه منفیتر از همیشه باشد.
عقلا بشتابند
آنچه بالا خواندید، شرح پرهیزهای این دوران یک سرمایه ملی به اسم عادل فردوسیپور بود. او برای حفظ خودش و اعتبارش همه کار کرده، حالا اما وقت آن است که عقلای قوم به میدان بیایند و امکان بازگشت مجری محبوب ۹۰ به تلویزیون را بدهند. اجازه ندهید لجاجتهای بچگانه، این سرمایه را بسوزاند و به سمتی ببرد که او بر سر دوراهی نابودکردن خودش یا پوسیدن در انزوا باقی بماند.