برای تحقق این دو خواسته، همه باید تلاش کنند و هر فرد و هر نهاد و ارگان به تناسب جایگاهی که دارد باید به وظیفه خود عمل کند. قوت و قدرت ملت و کشور و نظام، یک ضرورت است که طمع دشمنان را کم میکند و اگر دشمنان هوس تجاوز کنند به راحتی میتوان در برابر آنها ایستاد و ناکامشان کرد.
حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رای، یکی از مهمترین عوامل تقویت بنیه کشور و نظام است که متاسفانه این روزها تلاشهای زیاد خواسته و ناخواستهای توسط دشمنان و دوستان علیه این حضور صورت میگیرد. از یکطرف دشمنان با توسل به بعضی حوادث و مشکلات موجود در کشور مشغول بمباران تبلیغاتی برای ناامید کردن مردم و ترغیب آنها به بیتفاوتی نسبت به انتخابات و حتی اصل نظام هستند و از طرف دیگر بعضی دوستان در داخل، با رفتارها و گفتارهایشان زمینه مشارکت حداکثری را از بین میبرند.
از دشمنان، انتظاری غیر از تلاش برای ناامید ساختن مردم و سمپاشی علیه نظام نمیتوان داشت، ولی دوستان نظام باید با هوشیاری کامل کاری کنند که علاوه بر خنثی کردن توطئههای دشمنان، موجب امیدواری مردم و دلگرمی آنان به نظام و حضور حداکثریشان در پای صندوقهای رای شوند و از این طریق کمک شایانی به قویتر شدن ملت و کشور و نظام نمایند. متاسفانه عملکرد بعضی از ارگانها و نهادها و حتی سخنان بعضی از افراد مسئول در زمینه انتخابات، برخلاف انتظار است بطوری که به جای مقابله با دشمنان، به صورت ناخواسته راه را برای سوءاستفاده آنان هموار میکنند.
علاوه بر اینکه هیاتهای اجرائی انتخابات مجلس شورای اسلامی اینبار سختگیرانهتر عمل کردند، هیاتهای نظارت شورای نگهبان نیز با رد کردن فلهای صلاحیتها، اعتراضات زیادی را برانگیختهاند.
به مناقشات لفظی بیحاصلی از قبیل نظارت «استصوابی» اعتقادی ندارم، زیرا معتقدم از دو نوع نظارت «استطلاعی» و «استصوابی» از اولی که جز مشاهده کاری برنمیآید و دومی است که اگر درست انجام شود، میتواند وظیفه نظارتی را بر مدار قانون انجام دهد بطوری که حق کسی ضایع نشود. بنابراین، مشکل را باید در جای دیگر جستجو کرد. مشکل اینست که نظارت شورای نگهبان، آنگونه که عمل میشود، نه استطلاعی است و نه استصوابی، بلکه «نظارت استسلاقی» است، یعنی به سلیقه خود عمل میکند و حتی قانون را نیز طبق سلیقه خود معنا میکند و اینکه بعضی از اعضاء این شورا میگویند به مُر قانون عمل میکنیم منظورشان اینست که قانون را آنطور که به سلیقه خود میفهمند معنا و بر همان اساس عمل میکنند.
اینکه بسیاری از افراد مذهبی و حتی روحانی با داشتن سوابق مبارزاتی و صرف کردن عمر خود در جهت برپائی نظام جمهوری اسلامی و تقویت مبانی انقلاب و حمایت از ولایت فقیه و تلاش برای ترویج اسلام، متهم به عدم التزام به نظام جمهوری اسلامی، عدم اعتقاد به ولایت فقیه و عدم التزام عملی به اسلام میشوند و صلاحیت آنها رد میشود، چه دلیلی غیر از سلیقهای عمل کردن شورای نگهبان دارد؟ شورای نگهبان، نهاد مهمی است که اگر بیطرفانه و مستقل عمل کند، میتواند عامل مهمی برای تقویت کشور و نظام باشد و اگر چنین نکند، کاری غیر از تضعیف کشور و نظام نخواهد کرد.
انتظار این بود که شورای نگهبان درصدد جبران خطاهای هیاتهای اجرائی برآید ولی نهتنها چنین نکرد، بلکه از سخنان بعضی از اعضاء این شورا چنین فهمیده میشود که قصد تجدیدنظر اساسی در تصمیمات هیاتهای نظارت ندارد و مهمتر اینکه مایل است نمایندگان مجلس را در دوره چهار ساله نمایندگی تحت نظارت خود داشته باشد، کاری که برخلاف قانون اساسی است.
منظور این نیست که تمام ردصلاحیت شدهها واجد صلاحیت هستند بلکه نکته اساسی اینست که در میان ردصلاحیت شدهها افراد زیادی وجود دارند که به جرم همسلیقه نبودن با شورای نگهبان ردصلاحیت شدهاند. از بزرگان نظام این انتظار وجود دارد که برای احقاق حق این افراد، اعم از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی و داوطلبان عضویت در مجلس خبرگان رهبری، اقدامی جدی نمایند. علاوه بر این، برای جلوگیری از تکرار چنین عملکرد نادرستی، در مورد ترکیب شورای نگهبان تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد بطوری که این نهاد مهم، در کمال بیطرفی و استقلال عمل کند. فقط در این صورت است که شورای نگهبان میتواند با عملکرد خود، عامل موثری برای تقویت نظام جمهوری اسلامی باشد.