به گزارش خبرآنلاین، «نارضایتی کنونی جامعه از دولت برای جریان اسلامگرا در انتخابات پیشرو یک فرصت است.» این سخنان نه از سوی یک سیاست مرد فرصتطلب ملتزم به مبانی سیاست غرب، بلکه بر زبان فردی جاری شده است که خود را یک سیاستمدار اسلامی-انقلابی میداند؛ غلامعلی حداد عادل.
>>>در همین رابطه بیشتر بخوانید؛
نقشه شورای وحدت برای انتخابات۹۸؛ موجسواری با نارضایتی مردم
نکته اصلی در اظهارات اخیر حدادعادل، «فرصت طلبی» و سوار شدن بر موج نارضایتی مردم است. تعبیری غیرمرسوم در اندیشه و خط مشی سیاسی اصولگرایی که با واکنش انتقادی برخی از چهرههای سیاسی نیز مواجه شد.
آنچنان که محمدتقی رهبر می گوید«باید از ایشان سوال کرد که منظورش از این حرف چیست. در شرایط کنونی مشخص است که نارضایتی جامعه به این جریان و آن جریان ربطی ندارد و به فشارهایی مربوط میشود که دشمن به ما تحمیل کرده است. حتی باید گفت این چالشها و ضعفها در همه دولتها بوده است و اینطور نیست که همه تقصیرها را به دوش دولت فعلی بیندازیم.»
محمد مهاجری، فعال رسانهای و سیاسی اصولگرا نیز با انتقاد از اظهارات اخیر حداد عادل درباره انتخابات اسفندماه ۹۸، در توئیتی نوشته است:آقای حداد عادل در اظهارنظری عجیب گفته است: “نارضایتی کنونی جامعه برای جریان ما در انتخابات پیشرویک فرصت است.” اگر او این حرف را صریح پس نگیرد چه تفاوتی وجود دارد میان دیدگاه نیکولو ماکیاول و غلامعلی حداد عادل؟ قرار بود به اینجا برسیم مااصولگراها؟
نیکولو ماکیاولی که مهاجری برای تعبیر دید فرصتطلبانه حداد عادل نامش را به میان آورده همان فیلسوف ایتالیایی است که در قرن پانزدهم میلادی کتاب مناقشه برانگیز «شهریار» را به رشته تحریر درآورد که پس از قرنها نیز هنوز برخی این کتاب را حمایتی هولناک از تشکیل حکومت سیاسی جبار توصیف میکنند، کتابی که بسیاری از اندیشمندان معتقدند ضد ارزشهای اخلاقی و انسانی است و مجال را برای حکومتهای مستبد و تمامیتخواه فراهم میکند تا با استفاده از حربههای سیاسی نظیر فرصتطلبی و یا قساوت در شرایط ضروری عنان مردم را در اختیار بگیرند.
دست خالی شورای وحدتی ها در ارائه برنامه انتخاباتی جدید
این اظهارات درحالی از سوی حدادعادل مطرح شده است که خود او در انتخابات ۹۲ مدام به نامزدهای مقابل خود نهیب میزد که بهجای انتقاد از عملکرد دولت گذشته، برنامههای خود را برای مردم شفاف مطرح کنید. حالا اما گویی دست فرمان و استراتژی شورای وحدت و طیف سیاسی نزدیک به او در انتخابات پیش رو قرار است سوار شدن بر همین موج نارضایتی و شعارهای سلبی باشد تا ایجابی.
به نظر می رسد حدادعادل فراموش کرده است که از ضرورتهای فرصتطلبی سیاسی آن است که یک برنامه منسجم و نقشه راه جذاب ارائه شود تا بتوان با تکیه بر آن آرای شهروندان ناراضی را در سبد طیف سیاسی خود ریخت نه آنکه با ردیف کردن لیستی از عوامل ناراضی کردن مردم، آنها را دلسرد از کلیت عملکرد حاکمیت و حتی حضور در پای صندوق های رای کرد. استراتژی که تنها و تنها حکایت از خالی بودن دست این طیف از سیاسیون در ارائه برنامه و ایده نو برای جذب رای دارد.
۲۷۲۷