کمتر زمانی را به خاطر داریم که در فوتبال ایران صحبت از “دست های پشت پرده” نباشد و کسی ناکامی و حواشی موجود را به آن ها ارتباط ندهد.شایعات زیادی در این باره وجود دارد که در بسیاری اوقات بعضیها با توجه به قدرتی که دارند بدون آن که اسمی از آن ها به میان بیاید تصمیم های بزرگی می گیرند اما به نظر می رسد ارجاع تمام مسائل فوتبال به این “دست های پشت پرده” کمی عجیب باشد!
اگر به مصاحبه های 10 سال پیش فوتبال ایران رجوع کنیم “دست های پشت پرده” در آن ها دیده می شود و امروز هم این موضوع وجود دارد. در واقع این دست ها عضو ثابت فوتبال ایران هستند که همیشه هستند!
اما سوال اینجاست چرا برای یک بار هم که شده هیچ یک از مدعیان وجود “دست های پشت پرده” به صورت واضح درباره آن صحبت نمی کنند؟ مگر همه در اظهارنظرهایشان با قطعیت نمی گویند دست هایی پشت پرده وجود دارد که به دنبال ناکامی ماست؟ پس چرا کسی معرفی نمی شوند؟ زمانی که فردی ادعایی را مطرح می کند بدون آن که نامی از شخصی ببرد و ادعا را ثابت کند، سکوت می کند. در حالی که وظیفه اوست درباره این موضوع به روشنی سخن بگوید اما تنها جمله ای که بعد از این ادعاها گفته می شود این است که حالا زمانش نیست! این حالا زمانش نیست برای بعضی بیش از چندین سال طول کشیده و هنوز هم زمانش فرا نرسیده است!
“دست های پشت پرده” عبارتی تکراری، آشنا و البته مرموز! حالا این دست ها جای خود را به اراده های پشت پرده داده است اما این عبارت هم هیچ تفاوتی با صحبت های گذشته ندارد. زمان شکست، ناکامی و تلخی ها این دست ها کوتاه ترین دیوار برای گردن گرفتن مسئولیت هستند اما وقتی موفقیت و پیروزی وجود دارد این دست ها هیچ کاره می شوند.
اگر مربیان، بازیکنان و مسئولان فوتبال که دائم از این دست ها صحبت می کنند، اراده آن را داشتند که این دست ها را از پشت پرده بیرون بکشند تا همه متوجه شوند که این دست ها متعلق به چه کسی است، فوتبال ایران هم شرایط بهتری داشت. با این حال تفکر و عادت عدم پذیرش شکست در تمام لیگ ایران از تیم رده اول تا سقوط کنندگان وجود دارد و به نظر نمی رسد تا زمانی که چنین معضلات پیش و پاافتاده برطرف نشوند، فوتبال ایران سروسامان بهتری بگیرد.
254 251