سپهر ستاری: محمد ربیعی یکی از مربیان جوان فوتبال ایران است که در سالهای اخیر در لیگ یک نتایج خوبی گرفته و توانسته نام خود را به عنوان یک مربی توانمند مطرح کند. ربیعی با تیم سایپامهر کرج و آن جدال بهیادماندنی مقابل استقلال مطرح شد و پس از آن در هر تیمی که بوده توانسته نتایج خوب و قابل احترامی بگیرد. تیمهای ربیعی در سالهای اخیر همواره در آخرین گام از حضور در لیگ برتر ناکام میماندند اما سرانجام او موفق شد با تیم مس رفسنجان به هدف بزرگ خود برسد و این تیم را لیگ برتری کند. با این سرمربی خوشفکر درباره مسیر مربیگریاش و صعود تیم مس رفسنجان به لیگ برتر گفت و گویی داشتیم:
* اول از همه تبریک بابت صعود تیم مس به لیگ برتر؛ کمی از این فصل لیگ یک و مسیری که تیمتان برای رسیدن به لیگ برتر داشت بگویید.
ممنون از تبریکتان، تیم ما از ابتدای فصل که نزدیک به 12-13 روز مانده به شروع مسابقات کارش را شروع کرد، واقعا کار سختی داشت و من باید در این زمان خیلی محدود هم بحث ساماندهی تیم را انجام میدادم و هم پروسه سنگین تیمسازی. از طرف دیگر باید در کمتر از دو هفته تیم را مهیای مسابقات میکردم.
*آیا از ابتدای فصل تیم را با هدف لیگ برتری شدن بستید یا در ادامه به این هدف رسیدید؟
هدفگذاری که باشگاه مس رفسنجان داشت این بود که از من خواستند نسبت سال گذشته شرایط بهتری داشته باشند و به رتبه تک رقمی برسند اما خودم به شخصه خیلی دوست داشتم امسال این اتفاق صعود به رخ دهد؛ چون فکر میکنم میشد سال قبل در آلومینیوم اراک یا سال قبلتر در بادران این اتفاق بیفتد.در تیم آلومینیوم هم سعی کردم به صورت بنیادی کار کنم. بعد از گذشت 4-5 هفته از مسابقات کم کم سعی کردم این باور را در کل مجموعه تیم ایجاد کنم که این هدف غیرممکن نیست و کاملا میتواند تحقق پیدا کند و اولین واژهای که برای تیم تعریف کردم، واژه «باور» بود و سعی کردم این واژه را در کلیه ارکان مجموعه تزریق کنم و خوشحالم که تیم توانست به این باور برسد.
*تفاوت مس با بسیاری از تیمهای لیگ یکی این است که تیم شما بازیکن شاخص زیادی در ترکیب خود ندارد، بودجه کمتری دارید و عمدتا از نفرات کم نام و نشانتر استفاده میکنید.
خب این تیم بازیکن شاخص هم دارد.تیم اصلی ما از بازیکنان باتجربهای مهیا شده که سالها در لیگ یک بازی کردهاند.به جرات میتوانم بگویم 80 درصد این تیم به خاطر خودم دعوتم را لبیک گفتند و در آن مقطع حساس به شهر رفسنجان آمدند.با توجه به اینکه قبول دارم بودجهمان هم کمتر از خیلی از تیمها بود اما حرکت عظیمی صورت گرفت که در نهایت منجر به صعود تیم مس رفسنجان شد. این از نظر من خیلی اتفاق خوب و بزرگی است به این دلیل که سعی کردیم کل فصل را باثبات سپری کنیم و در 33 بازی 66 امتیاز کسب کنیم. به هرحال از تمامی بازیکنان تشکر میکنم و خوشحالم که امسال بازیکنانی را در تیم جمع کردم که یک عده آنها از قبل سابقه همکاری با من را داشتند و یک عده هم علاقهمند به همکاری با من بودند و همین مسئله باعث شد تیم ما به این درجه برسد.
*مس رفسنجان از نظر امکانات توانایی شرکت در لیگ برتر را دارد؟
پیشزمینههای رفسنجان کم کم با توجه به نتیجهگیری تیم شروع به تسریع کرد.به هرحال قبول دارم که رفسنجان باید از لحاظ سختافزاری خیلی تکمیلتر شود. کلنگ ورزشگاه این تیم بیش از یکه دهه است که خورده شده و امسال با توجه به نتیجهگیری تیم و اینکه تحقق این رویا برای مردم و مسئولین ملموستر شده بود فکر کنم امسال شاهد افتتاح ورزشگاه 15000 نفری شهر رفسنجان باشیم که یکی از اتفاقات خوب است. 2-3 مورد عملکرد سختافزاری دیگر هم داشتیم، سالن بدنسازی و فیزیوتراپی باشگاه مس رفسنجان را انشاالله در ماه آینده افتتاح خواهیم کرد که خوشحالم اینها با ایدههای بنده و مساعدت تمامی مسئولین باشگاه و صنایع ملی مس به مرحلهای رسید که الآن میتوان به عنوان دستاوردی بزرگ برای باشگاه مس رفسنجان قلمداد کرد. اما از لحاظ امکانات پس از یک سال حضور در لیگ برتر مطمئن هستم امکانات رفسنجان کم کم تکمیل و مهیای حضور در لیگ برتر شود.
*در سالهای اخیر هم تیمهای شما چند بار در آستانه حضور در لیگ برتر بودند اما این اتفاق رخ نداد، به نظرتان دلیلش چه بود؟
ببینید در تیم بادران هم که فکر کنم یکی از بهترین تیمهای فنی چند سال اخیر لیگ بود، من در نیمفصل دوم با مسائل عدیدهای روبهرو بودم و یادم هست در خیلی از بازیها در حق تیم ما اجحاف شد ولی اتفاق مهمی آن سال رخ داد در ابتدای نیمفصل دوم متاسفانه مادر من در بیمارستان بستری شد و در همان زمان به رحمت خدا رفت.خیلی از لحاظ روانی آسیب دیدم؛ همین جا میخواهم صعود به لیگ برتر با تیم مس را به روح ایشان تقدیم کنم. ولی خب قرار نیست یک مربی همیشه قهرمانی بیاورد و من یکی از دستاوردهایم این بوده که سعی کردم تیمهایم همیشه در میان تیمهای مدعی جا داشته باشد.
*شما پیش از این،سابقه قهرمانی در لیگ دو با تیمهای بندر کنگ و شهرداری اردبیل را هم داشتید، تفاوتهای کار در لیگ یک و لیگ دو چیست؟
از این بابت خدا را شاکرم که فکر میکنم تنها مربی ایران باشم که هم در لیگ سه، هم در لیگ دو و هم در لیگ یک تیمم را قهرمان کردم، در لیگ سه تیم سایپامهر کرج، در لیگ دو تیمهای بندر کنگ و شهرداری اردبیل و در لیگ یک تیم مس رفسنجان. نسبت به سنم که 38 سال است، خدا را شکر میکنم و به نظرم هر لیگی تفاوتها و سختیهای خودش را دارد.من کسانی که در لیگ دو و سه هم کار میکنند را درک میکنم. بسیار لیگهای سخت و پراسترس و همراه با امکانات پایینتر و شرایط بسیار سختتری هستند و از همینجا به تمامی مربیانی که در این لیگها هستند خسته نباشید میگویم و امیدوارم هرکس که لایقتر است بتواند تیمش را به دسته بالاتر بیاورد.
*همیشه در سالهای اخیر درباره اتفاقات پشت پردهای که در لیگ یک رخ میدهد صحبت شده ولی کمتر پیش آمده پیگیری جدی انجام شود، آیا در این سالها به موضوع مشکوکی برخوردید؟ اصلا وجود این موضوع را قبول دارید؟
من این را قبلا هم گفتهام، همیشه در هر جامعهای جرم و گناه وجود دارد و نهادهای بازرسی هم هستند. فوتبال هم از قاعده مستثنی نیست، هرچقدر نظارت دقیقتر باشد، هرچقدر برخورد با خطاکاران جدیتر باشد، قطعا این مسئله بهتر کنترل خواهد شد. به هرحال به نظر من مهمتر از کسانی که تفکر این را دارند که اتفاقی را رقم بزنند، نهادهای نظارتی هستند. هرچقدر آنها با دقت عمل و سختگیری بیشتری کار کنند، از این مسائل بیشتر جلوگیری میشود.
*سختترین قسمت کار کردن در لیگ یک چیست؟
به نظر من لیگ یک قسمت آسان ندارد! تمام لیگ و هر قسمت و لحظهای که میگذرانید سختی است. اسمال ششمین سال متوالی بود که من در لیگ یک حضور داشتم و این لیگ را بسیار لیگ سختی میدانم و نمیتوانم یک بخش خاصی را جدا کنم؛ فقط میتوانم بگویم در لیگ یک قسمت آسان وجود ندارد.
*اولین خاطرهای که از شما در فوتبال ایران در ذهن مانده مربوط به بازی تیم سایپامهر مقابل استقلال است که نمایش قابل تحسینی داشتید و استقلال را اذیت کردید. کمی از آن تجربه بگویید.
آن زمان خیلی هم جوان بود، سال 91 بود که ما تیم سایپامهر را از دسته سه به دسته دو آورده بودیم و در جام حذفی قبل از اینکه مقابل استقلال قرار بگیریم، توانسته بودیم یک تیم لیگ برتری بسیار خوب را حذف کنیم. تیم راهآهن.سرمربی آن آقای دایی بودند که توانستیم آنها را سه بر یک در کرج شکست دهیم و بعد به استقلال خوردیم و در ورزشگاه آزادی با آنها بازی کردیم. آن استقلال هم که با ما بازی کرد 7 امتیاز با تیم دوم فاصله داشت و بسیار تیم خوبی بود.یادم هست در خط حمله پر از مهرههای تاثیرگذار بودند که هرکدام از آنها کافی بودند تا یک تیم را دچار مشکل کنند. آرش برهانی، میلاد میداوودی، فرهاد مجیدی، کرار جاسم، مجتبی جباری، محسن یوسفی و نفرات دیگر بودن. تیم آقای مظلومی بود؛ در دروازه آقای رحمتی بود و پژمان منتظری، حنیف عمرانزاده، علی حمودی و در خط میانی فریدون زندی، آندو تیموریان، کیانوش رحمتی و بسیار تیم خوبی بود.
من یادم هست هفتهای که با استقلال بازی داشتیم در یکی از جلسات تمرین بازیکنان را برای تماشای یک بازی به ورزشگاه آزادی بردم و به آنها گفتم بازی را ببینید و شما قرار است چند روز دیگر اینجا بازی کنید. فکر کنم از کلیه نفرات در آن بازی شاید یک نفر بود که در استادیوم آزادی بازی کرده بود. برای من خیلی بازی نوستالژیکی است . 120 دقیقه جلوی صدرنشین ایران قرار گرفتیم و با گل به خودی حذف شدیم. مطمئنم اگر بازی به ضربات پنالتی کشیده میشد یک شگفتی بزرگ رخ میداد. بعد از اینکه استقلال ما را در مرحله یک هشتم نهایی حذف کرد، در مرحل بعدی مقابل پرسپولیس قرار گرفت و توانست 3 بر صفر آنها را شکست دهد. در حین همان بازی یادم هست اتفاقی بین کرار و مجتبی جباری رخ داد که همان مسئله باعث حواشی بسیاری برای استقلال شد و آنها را دچار تزلزل کرد. به هر حال خاطره آن بازی برای من که فکر کنم خیلی هم جوان بودم باقی مانده و هنوز بعضی اوقات خودم در ذهنم مرورش میکنم و بماند به یادگار.
یادم هست هفتهای که با استقلال بازی داشتیم در یکی از جلسات تمرین بازیکنان را برای تماشای یک بازی به ورزشگاه آزادی بردم و به آنها گفتم بازی را ببینید.شما قرار است چند روز دیگر اینجا بازی کنید.
*برخلاف بسیاری از مربیان شما جزو افرادی هستید که فوتبالیست چندان مطرحی نبودید ولی اکنون تبدیل به یک مربی شدید که قرار است در لیگ برتر کار کند، کمی از مسیری که از ابتدا در مربیگری طی کردید بگویید.
این را قبول دارم که غالبا کسانی که الآن در ایران یا خیلی از کشورهای دنیا سرمربی هستند، کسانی اند که فوتبالیستهای مطرحی بوده اند ولی به نظرم در مارکت همیشه باید علاوه بر آن نوع مربیان، مربیان دیگری هم حضور داشته باشند. این تفکر هم برای امروز نیست، این تفکر را 10-12 سال پیش داشتم که این کار را شروع کردم. همان موقع یادم هست دوران اوج آقای مورینیو بود.ایشان به عنوان کسی که فوتبالیست حرفهای نبودند، به عنوان یک مربی مطرح خودشان را در جهان برجسته کردند و فکر کنم من خیلی راه سختی را برای این قضیه سپری کردم و هیچوقت سعی نکردم بابت این قضیه کوچکترین ادعایی داشته باشم؛ همیشه ذهنم این بود که ما قرار است در این حوزه یک عملکرد مطلوبی داشته باشیم و جایگاهی برای خودمان باز کنیم و این فقط و فقط با کار کردن، تلاش، مدیریت و ممارست به دست خواهد آمد.
از نظرم سرمربیگری اقیانوسی از علوم به عمقهای زیاد و کم است. این تعریف من از سرمربیگری است که شما با اقیانوسی از علوم روبهرو هستید که علوم مدیریت و روانشناسی را بسیار برجستهتر از علوم فنی میدانم.خیلی سعی کردم در این مدت بتوانم نسبت به این نوع موارد تحقیقات و مطالعات بسیاری را داشته باشم و هر روزی از کار خود تجربه بیشتری کسب کنم و آنها را یادداشت کنم تا تجربه را دوباره تجربه نکنم. به هرحال من از ردههای پایه در استان البرز شروع کردم و بعد مربیگری را از لیگ استان و لیگهای سه، دو و یک ادامه دادم. دستیاری کردم و افتخار میکنم که سالهای 84 تا 86 برای مطبوعات تحلیل فنی مینوشتم، آنالیزور بودم در تیم ملی و سایپا افتخار این کار را داشتم. زمان سرمربیگری آقای دایی بود و افتخار میکنم نزدیک 5-6 سال در باشگاه سایپا سمتهای مختلف داشتم و به عنوان تیم گروه آنالیز، عضو گروه مطالعات فنی، عضو کمیته فنی، مدیر مطالعات فنی و سرمربی سایپامهر حضور داشتم و این ها افتخار من هستند و واقعا همه این ها را طی کردم .خوشحالم امروز که با شما صحبت میکنم از سال 81 بیش از هجده سال است که کار مربیگری میکنم و لحظه به لحظهاش را با عشق انجام دادم. همین انرژی که برای مس رفسنجان امسال گذاشتم را سعی کردم برای همه تیمهایم حتی در رده سنی جوانان بگذارم. از این بابت خیلی خیلی خدا را شاکرم.
*برای کسب دانش روز فوتبال چه کردهاید؟ در چه دورههای مربیگری شرکت کردهاید؟
دورههای مربیگری که به صورت استاندارد وجود دارد و همه باید آن را بگذرانند که ما هم به لطف خدا این را انجام دادیم و هر کلاسی هم برگزار شده سعی کردیم شرکت کنیم اما بیشتر کسب دانش و مطالعات من در طول روز و هفته این است که حداقل 5 روز را مطالعه میکنم و در برنامههای کاریام است. مطالعاتم هم پراکنده است و اینکه بگویم فقط روی مورد خاصی مطالعه میکنم، نه. به جرات میتوانم بگویم جدیدترین کتابها، موارد مربوط به فکتهای جدید فوتبال و خیلی از این موارد را به سختی تهیه میکنم و هزینه میکنم برای این قضیه. خودم هم خیلی علاقه دارم که هر روز کنکاش کنم و جزو آن دسته افرادی هستم که خیلی به مطالعه کردن اکتفا نمیکنم و خیلی سعی میکنم به مسائل فوتبال کاوشگرایانه نگاه کنم و از این بابت خیلی جستجو میکنم.خیلی برایم مهم است که به نکتهای برسم که کشف خودم باشد. برای اطلاعت و دانش روز در تمامی ابعاد مطالعه میکنم و از نظر من سرمربیگری اقیانوسی از علوم به عمقهای مختلف است و شما باید نسبت به هر چیز اطلاعاتی داشته باشید. برای همین زمان زیادی برای این مسئله میگذارم و سعی میکنم در اکثر ابعاد آگانه اقدام کنم و اطلاعاتی داشته باشم.
*در تمام این سالهایی که در لیگ یک بودید آیا پیشرفت فنی قابل ملاحظهای در این مسابقات بوده یا هنوز سطح مسابقات مثل سالهای قبل است و پیشرفت خاصی نبوده؟
بله قطعا، هر سالی که جلو میرویم مربیان جوانتر و به روزتر میآیند و قالب فنی هم هست اما یک نکته مهم شاید این باشد که لیگ یک پنج سال گذشته خیلی از لیگ یک امروز،بازیکنان جوان بهتری را معرفی میکرد. اتفاقی که باید در فوتبال ما رخ دهد این است که سیستم بازیکنسازی خیلی بهتر و حرفهایتر انجام شود. این نقش مهم و حیاتی مربیان پایه را میرساند و من احساس میکنم کارخانه بازیکنسازی نسبت به سالهای گذشته مقداری سرعت کمتری دارد و بابت این قضیه باید به ردههای پایه توجه بیشتری شود و نگاههای حرفهای را جایگزین نگاههای سنتی کنیم. وقتی شما میخواهید وارد فوتبال حرفهای شوید، باید از نگاه سنتی فاصله بگیرید، نگاه سنتی شما را از هدفتان دور میکند.
خیلی مهم است که به بخش پایه جدیتر نگاه شود. نحوه استعدادیابی، نحوه تعلیم و رشد استعداد باید به درستی انجام شود. من فکر میکنم در گذشته حضور بازیکنان بااستعداد به صورت خودجوش خیلی بیشتر از امروز بود. الآن وقتی مثلا لیگ را در گذشته نگاه میکنم میبینم چقدر بازیکنان خوبی آمدند و مطرح شدند، مثل مهدی طارمی، قایدی و خیلیهای دیگر که دیده شدند. باید هر سال تعداد بازیکنان جوان خوب لیگ یک بیشتر شود. من امسال تعداد بازیکنان جوان خوب را کمتر از سالهای قبل دیدم که این میتواند یک هشدار مهم باشد. باید با منطق به این قضیه خیلی درست فکر شود که اگر میخواهیم برای 10 سال آینده فوتبال پویایی داشته باشیم باید در رده پایه خوب بسازیم فارغ از هرگونه تبعیضگری، اجحافگری و حتی سنتینگری. سنتینگری بعضی موارد بومیسازی در شهرستانها را میگویم. بازیکنی که خوب است باشگاهها باید از شهرهای دیگر در اختیار بگیرند، بسازند، پرورش دهند و آن را به عنوان دستاورد و تولید آن باشگاه رشد دهند و هرساله تیمهای پایه برجسته باید بازیکنان ملی بیشماری را بدهند و ما برای تیمهای ملی پایه امیدوارم به روزی برسیم که علاوه بر تیم اصلی، تیم دوم و سوم داشته باشیم و همینطور این ها پشتوانه باشند. من از این بابت زنگ خطر را در لیگ درباره بازیکنان جوان دیدم اما درباره کیفیت مسابقات هر سال به خاطر نگرش مربیان و بحث سختافزاری رو به رشد است.
*برنامه مس برای فصل بعد و حضور در لیگ برتر چیست؟ صرفا به بقا فکر میکنید یا اهداف بزرگتری دارید؟
مدیران ارشد صنایع ملی مس هدفگذاری کلانتر و قوی دارند و مدیران باشگاه مس رفسنجان هم همین شکل هستند. قرار است کا در هفته آتی جلسهای داشته باشیم با وجود اینکه یک سال دیگر قراردادم را با مس رفسنجان تمدید کردیم ولی حتما باید روی یک سری از موارد به دلیل نزدیکی زمان شروع دوباره لیگ برتر صحبت کنیم و حتما باید با جزییات هدفنگاری شود.برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشگاه مشخص شود و انشاالله بعد از این هدفگذاری به صورت کامل صحبت خواهم کرد. خواستههایی دارم که باید ببینم از طرف باشگاه برطرف خواهد شد یا خیر.
حرف پایانی؟
تشکر میکنم از دکتر اردشیر سعدمحمدی، ریاست محترم صنایع ملی مس ایران.ایشان مدیری هستند که اشراف کامل به حوزه ورزش و فوتبال دارد و قطعا حمایتها و نگاه دورنگارانه ایشان بسیار در موفقیت تیم مس رفسنجان نقش مهمی داشت. همچنین کلیه عوامل صنایع ملی مس که از آنها تشکر میکنم، از هیات مدیره و مدیرعامل محترم باشگاه مس، آقای زینالدینی سپاسگزارم که با من بسیار همگام بودند.تشکر ویژه دارم از کلیه عوامل باشگاه، از دکتر قرایی، ریاست محترم هیات فوتبال استان کرمان که دلسوزانه تمامی موارد همه تیمهای کرمان را پیگیری میکنند. تشکر میکنم از عوامل تیم، کادرفنی، کادر پزشکی، کادر تدارکات، کادر اجرایی و واحد سمعی بصری و رسانهای تیم. در نهایت هم تشکر ویژه دارم از تمامی بازیکنان که جانانه برای هدفشان جنگیدند، مبارزه کردند و باورد داشتند که با مبارزه میتوانند به این هدف بزرگ برسند.از هواداران واقعی تیم مس رفسنجان تشکر میکنم که یک سال حامی این تیم بودند و از صمیم قلبم این پیروزی و قهرمانی را به مردم شریف، نجیب، خونگرم رفسنجان که معروف است به دیار فاتحان اروند تقدیم میکنم.
بیشتر بخوانید: استعفای قلعهنویی از سرمربیگری سپاهان/بدرود اصفهان!
255 41