حجتالاسلام مجید انصاری در مراسم سومین سالگرد ارتحال آیتالله هاشمی رفسنجانی و گرامیداشت شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی در حسینه فرهنگیان مشهد اظهار کرد: همزمان با مصیبت از دستدادن شهید سردار سلیمانی، متاسفانه غم و اندوه دیگری قلب مردم ایران را آزرد و آن حادثه جان باختن تعدادی از عاشقان سردار سلیمانی در مراسم تدفین او در کرمان و نیز جمع زیادی از هموطنان در سانحه سقوط هواپیمای اوکراین و سپس سانحه سقوط اتوبوس بود، در واقع این هفته حزن و اندوه مکرر بر قلب مردم نشست.
وی افزود: زمانی که نشان ذوالفقار به دست رهبر معظم انقلاب اسلامی بر سینه ستبر این مجاهد فیسبیل الله آویخته شد، انتظار میرفت که خداوند به پاس این خدمات نشان ابدی را بر سینه او بنشاند و دل بی قرار او در عشق به شهادت در جوار حضرت حق را با نشان و مدال شهادت آرامش بخشد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرد: با فرمان مقام معظم رهبری بعد از شهادت سردار سلیمانی، دکترین جدید جمهوری اسلامی ایران در منطقه وارد فاز تازهای شدند و استراتژی پاکسازی منطقه از حضور اشغالگران آمریکایی تحلیل خاصی را میطلبد.
انصاری خاطرنشان کرد: ظرفیت بالای مکتب سیاسی امام(ره) و انقلاب اسلامی از این جهت شگفتانگیر بود که در بستر این ظرفیت انسانهای بزرگی ساخته شدند که اگر این بستر و مکتب نبود، بعید بود که بتوان در یک مقطع تاریخ 50 ساله یا کمتر و بیشتر، ما یک مجموعه از انسانهای بزرگ، تاثیرگذار و بعضا تاریخساز را در تاریخ خود داشته باشیم.
وی اضافه کرد: درست است که تاریخ ایران، خوشبختانه قهرمانهای بزرگ و شخصیت علمی، مذهبی، مبارزاتی و جهادی زیادی داشته است اما تداوم و تمرکز این همه انسان وارسته و خودساخته در یک مقطع زمانی محدود نشان از پویایی و ظرفیت بالای انسانسازی مکتب سیاسی امام و انقلاب اسلامی دارد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: حتی شخصیتهای بزرگی که پیش از شکل گیری این نهضت، شاکله ذهنی و علمی آنان شکل گرفته بود، زمانی که وارد این عرصه میشوند، رشدی مضاعف و وسعتی در عمق و سطح بسیار بیشتر از آنچه قبلا بودهاند، در آنان ایجاد میشود. اگر بستر انقلاب اسلامی نبود، شهید مطهری یک فیلسوف بزرگ و یک اندیشمند میماند اما انقلاب اسلامی از او یک تئوریسین بزرگ سیاسی و اجتماعی و یک پرچم راهنمای شهیدان بر مدار عقلانیت ثبت کرد.
انصاری با اشاره به اینکه امشب بحث از دو قهرمان، سردار، دو شهید و دو قهرمان بزرگ تاریخساز است که شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند و شاخصه مشترک و اصلی آیتالله هاشمی رفسنجانی با سردار شهید قاسم سلیمانی، انقلابی بودن این دو شخصیت کمنظیر بود، عنوان کرد: آیتالله هاشمی رفسنجانی به لحاظ سن و توفیق بیشتری که در این جهان داشتند، طبعا در عرصههای انقلابیگری بیست و چندسال بیشتر از شهید سردار سلیمانی حضور داشتند و این توفیق را پیدا کردند که انقلابیگری را در عرصههای مختلف با تمام اقتضائات و الزامات آن به نمایش بگذارند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تشریح شاخصههای انقلابیگری خاطرنشان کرد: اولین شاخصه، ایمان راسخ به خداوند متعال و داشتن هدف متعالی نسبت به آینده تاریخ و جامعه بشری است، شاخص دیگر، از خود گذشتگی در راه هدف تا پای جان، ندیدن خود و جان بر کف است و مهمتر از جان بر کف، آبرو بر کف است. اهمیت آبرو برکف با استناد بر آیه شریفه قرآن خطاب به فرزانگان آمده است که ملامت ملامتکنندگان و زخم زبان کجاندیشان تحملش سختتر از تحمل شمشیر، نیزه، شکنجه، گلوله و شهادت است.
انصاری بیان کرد: شکی نیست که پیشوایان دین و ائمه الگو انقلابیگری هستند اما میدان انقلابیگری آنان قابل مقایسه نیست، به عنوان مثال امیرالمومنین یک انقلابی بزرگ در میدان بدر، احد، خیبر و خندق است و اگر قرار بود یک نقاش گستردگی انقلابیگری امیرالمونین را به تصویر بکشد، به مراتب باشکوهتر از صحنه جنگ بدر و احد است.
وی افزود: همچنین امام حسن مجتبی(ع) و سیدالشهدا(ع) نیز انقلابیگری میکردند. عرصه انقلابیگری سیدالشهدا کربلا بود و با تمام حماسههایی که آفرید توانست کربلا را جاودانه کند اما حماسه انقلابیگری امام مجتبی (ع) در صحنهای بود که هر لحظه تیر و نیزه ملامت ملامتکنندگان از طرف دوستان به جگر او مینشست و امام حسن مجتبی(ع) شهید طعن زبانها بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: علاوه بر آن امام صادق(ع) و امام باقر(ع) انقلابیگری را در انتخاب و احیا فرهنگ تقیه برای بیان معارف اسلام انتخاب کردند که اگر این اقدام انجام نمیشد، امروز از اسلام، فقه و معارف چیزی نداشتیم، انقلابیگری امام رضا(ع) نیز در پذیرش اجباری ولایتعهدی، جلوههایی از انقلابیگری است.
انصاری بیان کرد: آیتالله هاشمی رفسنجانی در همه صحنههای انقلابیگری اعم از حماسی، صبر و زخم زبان دیدن در اوج بود و قبل از انقلاب، انقلابگری او اقتضا میکرد که نترسد و جان را در کف بگیرد و در زیر شکنجه آه نگوید و بارها تا مرز شهادت برود.
وی اضافه کرد: این انقلابی زمانی که انقلاب پیروز میشود، در خدمت امام(ره) و دیگر یاران برای شورای انقلاب، ایجاد ساختار نظام و دیگر عرصهها به تمام معنا حضور مییابد و نمیترسد، به همین دلیل جزو نفرات اول ترور و حذف فیزیکی قرار میگیرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: بعد از شروع جنگ تحمیلی همانند دیگر حماسهسازان، هشت سال در میدان شرف و عزت برای حفظ این تمامیت ارضی کشور جنگید، او در صحنه جنگ یک سردار حماسه آفرین و یک فرمانده شجاع و بصیر بود و در عرصه سازندگی، علم، دانش، صبوری و تحمل بینظیر بود.
انصاری تصریح کرد: روزهایی میگذشت که برای حفظ میهن ریاست مجمعی را بر عهده داشت که اگر روح بلند انقلابی او نبود، نمیتوانست در جمعی بنشیند و آنان را مدیریت کند که بزرگترین توهینها را در منظر عام و مناظرهها به او کرده بودند اما یک ساعت از مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن دوران خطیر، تحت تاثیر آنچه به او ظلم شده بود، قرار نگرفت و من در شگفت بودم که چطور یک انسان میتواند اینقدر پولادین اراده باشد.
وی ادامه داد: آیتالله هاشمی رفسنجانی یک قهرمان و سردار در همه عرصهها بود و سردار سلیمانی قهرمانی دیگر و سرداری بزرگ با همین شاخصهای ایمان، صبر، اخلاص، از خودگذشتگی، جان بر کف بودن، نهراسیدن و بر مدار حق حرکت کردن بود.
وی افزود: با تشییع باشکوه پیکر سردار سلیمانی در شهرهای مختلف، موجی از احساسات و عواطف کل ایران و منطقه برانگیخته شد و دل انسانهای بزرگ در تمام قارهها لرزید، رمز این موفقیت چیست؟ رمز آن استراتژیست بزرگ بودن، طراح بینظیر جنگ و قدرت بود اما این ویژگی را ممکن است افراد دیگری نیز در طول تاریخ داشته باشند. چگونه ممکن است یک فرمانده نظامی که نوعا آنان را به عنوان مظهر قدرت سخت یک کشور میدانند، اما سردار سلیمانی را به عنوان پدری که از میان رفته و یک همسفره خاکی میشناسند؟
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: من هیچ عاملی را جز اخلاص در حد اعلا آن سراغ ندارم. به حقیقت کلمه آقای سلیمانی با خداوند پیمان وسیعی بسته بود که هیچ چیز نمیتوانست آن را سست کند.
2727