در این یادداشت آمده است:
مخالفان FATF تا اینجای کار ادعاهای مختلفی را در برابر استدلالهای موجود برای پذیرش لوایح مرتبط با این موضوع مطرح کردهاند؛ از بحث تسلیم کردن سردار سلیمانی گرفته تا موضوعاتی چون افشای اطلاعات سری و فوق سری کشور و تحریم سپاه و امثال این دست موارد. البته امروز جای خوشحالی دارد که این جمع صحبتی از ادعاهای قبلی خود نمیکنند چرا که فرض بر این است که بشدت به بزرگنمایی و غیرواقعی بودن این ادعاها پی بردهاند. اما جای تأسف است که همچنان با طرح همین دست موارد مبهم و کلی مخالفتها با FATF ادامه دارد.
تاکنون تقریباً اکثر سرفصلهای مهم مطرح شده توسط موافقان FATF درباره شرایط کشور در صورت عدم پذیرش لوایح چهارگانه بی پاسخ ماندهاند. از نمونههای برجسته آن سخنان آقای ظریف، وزیر امور خارجه در روز ۱۵ مهرماه و جلسه بررسی لایحه CFT در مجلس است که گفته بود: «ما توافق جامع همکاریهای راهبردی با چین داریم و با روسیه هم شریک راهبردی هستیم اما رئیس بانک مرکزی چین به آقای همتی گفته بدون FATF نمیتوانیم کار شما را انجام دهیم.» این درست در همان روزهایی بود که بانک مرکزی چین، ایران و مؤسسات بانکی و مالی ایران را به دلیل عدم پایبندی به ترتیبات FATF در صدر فهرست کشورهای با خطر پذیری بسیار بالا قرار داده بود. حتی اگر فرض را بر صحت این ادعای مخالفان بگذاریم که هدف از طرح موضوع FATF ایجاد نفوذ در کشورمان است اما هنوز این جماعت باید یک سوال را پاسخ بدهند که بدون خروج قطعی از لیست کشورهای غیر همکار FATF، چطور زمینه ارتباطات بانکی و مراودات مالی برای کشورمان فراهم میشود؟ آیا این جریان و اتاق فکر آنها برای این کار برنامهای دارند؟
واقعیت این است که قرار گرفتن در لیست کشورهای غیر همکار FATF که در ایران به لیست سیاه مشهور شده است، میتواند هر اقتصاد نرمالی که دارای روابط بدون تنش بینالمللی در سطح جهان است را وارد یک موقعیت بحرانی کند. قطع و انسداد روابط بانکی به تنهایی زمینه امکان به زیر کشیدن بزرگترین اقتصادهای دنیا را دارد. حتی امریکا که خود حدود یک سوم قدرت اقتصادی دنیا را در اختیار داشته و پول ملی آن نیز به تنهایی تشکیل دهنده بیش از ۶۰ درصد ذخایر ارزی بانکهای مرکزی دنیا است، بدون داشتن روابط بانکی و مالی با شرکا و همکاران خارجیاش با مشکلات عدیده ای مواجه میشود.
حال برای مورد ایران که خود به طور طبیعی یک مورد نرمال و طبیعی در دنیا نیست و در معرض شدیدترین انواع تحریمها قرار دارد، رفتن زیر ضرب و فشار کارگروه FATF میتواند به تشدید جدی مشکلات و بحرانیشدن شرایط منجر شود. ما بدون قرار گرفتن در لیست کشورهای غیر همکار و تنها به دلیل تحریمهای یک جانبه امریکا حتی برای همکاری با شرکای اقتصادی خودمان که الزاماً پیرو سیاستهای آمریکا نیستند هم به مشکل بر خوردهایم. هم اکنون امکان نقل و انتقالات بانکی برای ما به شدت محدود شده که جریان عدم بازگشت درآمدهای ارزی ناشی از صادرات به کشور یکی از نمونههای روشنی است که سیستم اقتصادی و مالی کشور را درگیر خود کرده است. در این شرایط وخیمتر شدن اوضاع مبادلات بانکی و حتی از بین رفتن زمینه تبادلات دو جانبه با شرکای اقتصادی با ارز ملی کشورها چه تأثیری در داخل خواهد داشت؟ آیا مخالفان FATF اعتراضات داخلی که بخشی از آنها متاثر از تحریمهای امریکا است را نمیبینند که میخواهند کشور را زیر فشار مضاعف FATF هم ببرند یا اینکه برای مهار این وضعیت راه حلی عملی و غیرشعاری دارند؟ آیا آنها میپندارند که راه دیگری جز مسیرهای مالی و بانکی معمول در دنیا برای مراودات اقتصادی وجود دارد؟ از این دست سؤالات بسیار است؛ سؤالاتی که شاید بهتر باشد مخالفان FATF به جای طرح انتقادات و مخالفتهای تکراری خود به پاسخ آنها بپردازند. گفتن مکرر، بدون سند و بی استدلال اینکه FATF راه نفوذ در کشور است قطعاً هنر چندانی نیست.
۲۳۳۰۲