حدود 9 سال پیش شب به یادماندنی ورزش ایران در المپیک رقم خورد؛ شبی که کاروان ایران سرانجام توانست از مدال های تکراری خلاص شود و با یک نقره با ارزش که می توانست خوشرنگ تر شود، صاحب نشانی در دوومیدانی المپیک باشد. احسان حدادی همزمان با بهداد سلیمی افتخار آفرین شد؛ بهداد طلایی شد و احسان نقره ای! یکی از جذاب ترین مصاحبه های آن زمان مربوط به حدادی و سلیمی بود که از همان زمان نشان دادند که دوست های صمیمی هستند اما حالا …!
حالا آن رفاقت جای خود را به درگیری در کمیسیون ورزشکاران داده و حدادی در ادامه روند صحبت های عجیب خود زمین و آسمان را تخریب می کند و درآخر هم می گوید نباید مشکلات خانواده را بیرون برد!
احسان حدادی در نشست خبری اعتراضی به کمیته ملی المپیک و ماجراهای کمیسیون ورزشکاران روند سقوط خود را ادامه داد؛ ورزشکاری که روزی از محبوب ترین غیرفوتبالی ها بود و رسانه ها از رفتار او تمجید می کردند حالا مسیر دیگری را پیش گرفته است.
حدادی که با ماجرای خارپاشنه حاشیه ساز شده بود امروز مدعی است که رئیس کمیته ملی المپیک خودش اصرار به اعزام داشته و به نوعی این وسط آدم بد ماجرا شده است!
اما سوالی که از حدادی باید پرسید این است چرا همان زمان اعتراضی از سوی او صورت نگرفت؟ او چرا نگفت که صالحی امیری به زور می خواهد به آلمان اعزامش کند؟! آیا این صالحی امیری بود که از پزشکان ایرانی برای جراحی تضمین می خواست؟! نکند حضور در کمپ زیبا و حرفه ای چولاویستای کالیفرنیا نیز به اصرار صالحی امیری بوده است؟! کمپی که حدادی قبل از حضور در آن گفت: من باید به این نکته تاکید کنم که شرایط برای من در اردوی خارج از کشور بسیار سخت و طاقتفرسا خواهد بود زیرا در آنجا من باید در یک اتاق کوچک آن هم با وجود یک هم اتاقی زندگی کنم و تمریناتم را پیگیری کنم اما در ایران می توانم در یک محل مناسب و با شرایط ایدهآل تری زندگی و تمرین کنم!
حدادی شاید خودش هم می داند دیگر آن احسان سال های پیش نیست؛ مردی که بعد از ناکامی دوباره در المپیک اظهار شررمندگی نمی کند و بعد از آن همه هزینه می گوید به احترام المپیک آمدم و گویا منتظر تشکر IOC هم بود!
او ورزشکار بزرگی بود و نامش در تاریخ ورزش ایران خواهد ماند اما می توانست تا همان لحظه خداحافظی یک ستاره درخشان باشد؛ می توانست مدال نگیرد اما در قلب ها باشد؛ می توانست بارها زیر 60 متر پرتاب کند اما علاقه جامعه به او کم نشود و محبوب بماند اما احسان حدادی مسیر دیگری را برای ادامه ورزش خود انتخاب کرد؛ تلاش کرد همیشه مدعی باشد، همیشه از همه طلبکار باشد و هیچ وقت به آینه نگاه نکند! او این کار را نکرد و حالا در کمال جسارت و زیاده خواهی می گوید نباید یک ورزشکار را تهدید کنید!
شاید اگر بعد از ناکامی های پیاپی در المپیک و رقابت های جهانی، او پشت مدال های آسیایی اش قایم نمی شد و مسئولان از او می پرسیدند که نتیجه هزینه ها و اردوهای برون مرزی ات چه شده کار به اینجا نمی رسید! اگر مسئولان فدراسیون از اعتراض های تند و بی منطق او نمی ترسیدند؛ وزارت و کمیته ملی المپیک به واسطه همان نقره المپیک و مصاحبه های خود مهم پندارانه حدادی او را جزو نخبگان ورزش محسوب نمی کردند کار به اینجا و خودبزرگ بینی احسان حدادی نمی رسید.
حالا احسان حدادی که سال هاست از سطح اول پرتاب دیسک دنیا فاصله گرفته و دیگر حتی مدعی فینالیست شدن در رقابت های جهانی و المپیکی نیست به سرعت در مسیر سقوط از پله محبوبیت است و هیچ کسی جز خودش هم مقصر نیست. ای کاش احسان حدادی خودش را نمی کشت؛ او یک ستاره بود اما خیلی زود افول کرد.
بیشتر بخوانید: از فوتبال زیبایی می خواهید؛دعا کنید پرسپولیس زود گل بخورد!
253 251