مناسبت اول: مبعث
مبعث؛ در چنین روزی بعثت و رسالت پیامبر آغاز شد و نقطۀ شروع ابلاغ رسالت الهی پیامبر(ص) بود که به تعبیر قرآن کریم، به صورت تفصیلی و تدریجی بوده است، زیرا قرآن کریم یک بار در ماه رمضان به صورت کلی و یکباره نازل شده است که خود قرآن آن را «إنزال» می نامد و می فرماید: «ما در شب قدرش نازل کردیم.»
اسراء؛ مسئولیت دوم پیامبر که در روز بیست وهفتم رجب برعهدۀ ایشان قرار گرفت، مناسبت «اسراء» بود: «منزه است آن خدایی که بندۀ خود را شبی از مسجدالحرام به مسجدالأقصی که گرداگردش را برکت دادهایم، سیر داد.» این «انتقال» به یکی از مفاهیم عظیم تاریخ رسالت پیامبر(ص) اشاره دارد. هدف از ارائۀ این نماد و این جابه جایی، فقط نشان دادن معجزه و کرامت و آشکارکردن امری غیرممکن در برابر مردم نبوده است.
در این شب، علاوه بر پیوند و تلاقی اسلام و ادیان پیشین، حضرت محمد(ص) نیز با پیامبران پیشین دیدار و ملاقات کرده است، چنانکه روایات مربوط به إسرا و معراج به این مطلب اشاره دارد. بدین ترتیب، علاوه بر تلاقی و پیوند آیین های آسمانی، مشاهده می کنیم که اسلام، این آیین الهی، با همۀ تمدن های بشری پیوند و همسویی دارد.با بررسی تاریخ تمدن های بزرگ جهان، تمدن هایی که در جای جای کرۀ زمین، از سواحل فرات تا یونان و مصر و دیگر مناطق زمین شکل گرفتند؛ با بررسی تفصیلی این تمدن ها درمی یابیم که مبدأ و سرچشمۀ همۀ آن تمدن ها همین منطقۀ مبارکی است که خداوند آن را برکت و شرافت داده است. این یک بحث تاریخی مفصل است که با مراجعه به منابع آن می توان دریافت که دین و آیین الهی و پیامبران آسمانی توانستند موانع را از سر راه انسان بردارند و آدمی را به درک و فهم طبیعت و تعامل با آن و کشف حقایق هستی رهنمون شوند و این همان علمی است که قرآن کریم در سورۀ بقره از آن به «سجدۀ ملائکه» تعبیر می کند و در نتیجۀ آن انسان می تواند بر نیروهای طبیعت تسلط یابد و آن نیروها را به ثمر برساند و به تسخیر خود درآورد.
مناسبت سوم: معراج
معراج رسول خدا(ص) و ارتقا به افقهای والا. معراج همان رسیدن به مقام قرب الهی است: «سپس نزدیک شد و بسیار نزدیک شد، تا به قدر دو کمان، یا نزدیکتر.»[۴] معراج همان انتقال و ارتقای رسول خدا(ص) از این جهان و این مرتبه، به جهانی دیگر و افقی بالاتر است، جهانی که ابعاد آن را نمی شناسیم و فقط می دانیم که آفاقی فراتر از این جهان است که هدف از آن، نشان دادن آیات بزرگ پروردگار به اوست و علاوه بر این، یک پیام و یک مفهوم خاص در حیات امت اسلام دارد که عبارت است از صعود و ارتقا، جاودانگی و حرکت به سوی آسمان؛ بدین معنا که انسانِ ازهم گسیختۀ خودبین که در بند زمین است، به انسانی تبدیل می شود که تحت حمایت و راهنمایی خداوند است. و به تعبیر قرآن: «نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.» جاودانگی اسلام، عظمت اسلام، ژرفای اسلام و معنویات اسلام، همگی مفاهیمی هستند که در کلمۀ معراج نهفته اند.
با نگاهی به روایات پیامبر(ص) که در آنها مشاهدات خود را در شب معراج بیان فرموده، میتوانیم به «تفاوت افق» پی ببریم و دریابیم که رسول خدا بر روی زمین چگونه می نگریست و در شب معراج چگونه می توانست به جهان بنگرد. او چه دید؟ و چگونه دید؟ چگونه توانست امور مادی را با دیدۀ معنوی و نافذ مشاهده کند؟ به گونه ای که تا ژرفای طبیعت و تا اعماق رفتار انسان نفوذ کند. این سه مفهوم و این سه مناسبت در بیست وهفتم ماه رجب اتفاق افتاده است. روزی که محمد(ص) مبعوث شد. روزی که آن حضرت به فرمان خدا برانگیخته شد و این امت را احیا کرد. سپس، رابطه و پیوند میان این امت با امت ها و ادیان و آیین های پیشین را مورد تأکید قرار داد و در ادامه، ارتباط آن را با تمدن های بزرگ جهان تأکید کرد و از این تمدن ها حمایت کرد و آنها را تأیید کرد.
علاوه بر اینها، مناسبت مذکور موجب شد که این دین، برای پیروانش دین فطرت باشد و جاودانه و متعالی گردد و انسان ها به مسائل از دیدگاه ماهوی و عمیق بنگرند، به گونه ای که روزگار، هر روز آنان را به مبعثی جدید، اسرائی جدید و معراجی جدید فرا می خواند.
فرزندان این امت، هر روز به تحرک و پویایی و درک این معانی و پیمودن راه پیامبر(ص) فرا خوانده می شوند. مناسبت بزرگی به ما نزدیک می شود و روزهای ما را روشن می گرداند و آنها را برکت و حیات می بخشد. بیایید بار دیگر به برانگیخته شدن و حرکت و جاودانگی اندکی بیندیشیم. این روز، روزی است که ما را به خروج از تفرقه و چندگانگی و جدایی و پایاندادن به دوران گروهگرایی و دسته بندی و دوری از تناقض و حرکت به سوی امت واحده فرا می خواند. ما را به مسئولیت پذیری دعوت می کند. به إسرا و انتقال از مسجدالحرام به مسجدالأقصی فرا می خواند تا اهمیت فلسطین و مسجدالأقصی را در تاریخ و زندگی خود دریابیم.
ما از منظر سیاسی به این قضیۀ مقدس نمی نگریم. کاری به آن نداریم که چه می دهیم و چه می گیریم و در زندگی ما چه تأثیری دارد. در واقع، این قضیه دین ما و ایمان ماست. مبنای تفکر و باور و تکاپوی دوبارۀ ماست. بدان ایمان داریم و با خداوند بر سر آن پیمان می بندیم و این راه را می پوییم. بنابراین، دعوت ما برای بازگشت به فلسطین، فراخوان سیاسی نیست و به گفته های کارشناسان سیاسی و افراد و گروه ها و شخصیت ها و احزاب سیاسی شباهتی ندارد، زیرا بازگشت به فلسطین، تجلی نماز و ایمان و دعای ماست. در راه آن دشواری های بسیاری تحمل کرده ایم و با تحمل این دشواری ها خود را به خداوند نزدیک می کنیم، حتی اگر این دشواری ها را اهالی آن سرزمین بر ما روا دارند.
مفاهیم بلندی در این روز تجلی می یابد؛ معراج عبارت است از دعوت به جاودانگی، دعوت به سوی آسمان، دعوت برای دیدن حقایق. از طرفی، این روز در ماه رجب قرار دارد که ماه ولادت امیر مؤمنان امام علی بن ابیطالب(ع) است. در روایات اهل بیت(ع) آمده است که ماه رجب ماه علی(ع) و ماه شعبان ماه محمد(ص) است. این ماه، ماه علی است؛ با همۀ معانی و ویژگی هایی که در علی سراغ داریم. ما علی(ع) را به چه می شناسیم؟ آیا او را به رنگ چشمانش، بلندی قامتش، کشیدگی انگشتان دستش، بزرگی هیکلش یا وزنش می شناسیم؟ هرگز اینطور نیست. ما علی را به شجاعت، به بخشندگی، به پهلوانی، به عبادت، به والایی و بلندنظری، به تسامح، به صدقه های پنهانی و ناشناس، به فصاحت و علمش می شناسیم. این مفاهیم در کنار یکدیگر قرار می گیرند و تجلی می یابند و تصویری از علی در ذهن ما پدید می آورند. ما نیز در برابر عظمت او با احترام و تکریم می ایستیم، به او عشق می ورزیم و با او پیمان می بندیم که در زندگی خود همواره راه او را بپیماییم. معنای ماه علی این است.
/۶۲۶۲