رسیدگی به این پرونده از 2 سال قبل با گزارش یک درگیری خونین آغاز شد. پس از حضور مأموران در محل مشخص شد که در این نزاع مرد جوانی به نام سهراب از ناحیه دست بشدت مجروح و توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد. ساعاتی بعد هم کادر درمانی اعلام کردند که دست سهراب به علت شدت جراحات وارده از ناحیه بازو باید قطع شود.
در ادامه مأموران موفق شدند 3 نفر از افراد حاضر در این درگیری را شناسایی و بازداشت کنند ،اما همه آنها مدعی شدند شهرام ضربه قمه را زده است. به این ترتیب شهرام دستگیر شد و در همان بازجویی مقدماتی اعتراف کرد و گفت: آن شب آنقدر مست بودم که متوجه نبودم چه کار میکنم و ناخواسته به سهراب ضربه زدم.بعد از اعتراف متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه پس از قرائت کیفرخواست، شاکی به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش گفت: ضربهای که متهم به دستم زد طوری به من آسیب وارد کرد که اگر دستم را قطع نمیکردند زنده نمیماندم. بعد از این حادثه دچار افسردگی شدم و شغلم را هم از دست دادم و زندگیام تحت تأثیر قرار گرفت و حالا هم درخواست قصاص دارم.
بعد از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: به خاطر اتفاقی که افتاده از شاکی طلب بخشش دارم. من آن شب در حالت طبیعی نبودم و از کاری که انجام دادم بشدت پشیمانم.
در ادامه، قاضی از متهم پرسید اگر عمدی در کارت نبوده چرا پس از ضربه زدن متواری شدی؟متهم جواب داد: پس از اینکه دیدم دست سهراب بشدت خونریزی میکند ترسیدم و فرار کردم اما قصدم این نبود که منکر جرمم شوم.
در ادامه وکیل متهم به جایگاه رفت و گفت: موکل من در زمان حادثه بهدلیل مصرف مشروبات الکلی ارادهای بر رفتارش نداشته و به همین خاطر از قضات درخواست میکنم تا در زمان صدور حکم این موضوع را مدنظر قرار دهند، البته موکل من حاضر است تا دیه شاکی را به طور کامل پرداخت کند.به طور قطع با صدور حکم قصاص مشکلی حل نمیشود.
با پایان اظهارات وکیل متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.