ما که ندیدیم اما آنطور که همسایه ماهواره‌بین و عامل استکبار ما می‌گوید گویا یک رسانه غیرملی به نام «من و تو» وجود دارد که رابراه با ساخت و پخش فیلم‌های پرخرج مستند و برنامه‌هایی مثل «تونل‌زمان» قربان صدقه سلسله پهلوی خصوصا پهلوی دوم می‌رود!
بازهم ما که ندیدیم اما آنطور که آن یکی همسایه دوستدار نظام و صداوسیمابین ما می‌گوید گویا در رسانه‌ملی هم فیلم‌های پرخرجی مثل «معمای شاه» و برنامه‌هایی مانند برنامه آقای «خسرو معتضد» وجود دارند که اصلا روی دیدن شاه را ندارند و حاضرند سر به تنش نباشد! خب؛ آزادی است و هرکسی می‌تواند کشته و مرده هر مرده و زنده‌ای باشد و نباشد! حتی هر مرده‌ای می‌تواند در حالی که در قبر آسوده خوابیده و دستش از دنیا و هر اقدامی کوتاه شده، در برهه‌هایی از تاریخ، بطور یک درمیان خائن و خدمت‌کار شود! مشکل بنده فقط این است که چرا ما مصیبت‌های فعلی را ول کرده‌ایم و رخت چرک‌ها را رو کرده‌ایم؟ چرا گذشته هنوز برای ما نگذشته! آخر چرا اینقدر زود دیر نمی‌شود؟
البته بنده با توجه به سواد سیاسی و جرات نه چندان اساسی و ایضا زن و بچه‌ای که دارم خیلی مزخرف‌تر از آنم که بخواهم در مورد شاه و اینکه خوب بوده یا بد، برای شما عزیزان پیامی داشته باشم! (توضیح: پس اول به خودم می‌گویم که لعنت بر پدر و مادر کسی که بخواهد کرم بریزد و بعد هم از هر دو طرف این داستان خواهش می‌کنم طبق روال چنین متن‌هایی از خجالت بنده و خار و مادرم درنیایند!) اما حرف حسابم به شرح زیر است:
ببینید عزیزان جان؛ اصولا در این اوضاع شلم شوربا که هر ریسمان سیاه و سفیدی 3 سوته مار می‌شود، بنده به درجه‌ای از قاطی بودن رسیده‌ام که واقعا نتوانم تشخیص دهم؛ روایت تاریخ «شبکه من و تو» راست و حسینی است یا «خسرو معتضد» و دوستانش! اصلا به فرض که تشخیص دادم کدامشان بینی و بین‌الله راستش را می‌گویند و بعد هم؛ این «معمای لعنتی شاه» را حل کردیم و فهمیدیم که بالاخره آریامهر خوب بوده یا بد! خب؛ فهم این موضوع دقیقا چه گلی به سرمان می‌زند؟! مثلا اگر بفهمیم شاهی که از سلطنت خلع شده اتفاقا خیلی هم باحال بوده به جز حس حماقتی که به 98 درصد جمعیت آن موقع(یعنی بستگان خودمان) حواله می‌شود، چیزدیگری عایدمان می‌شود؟ آیا با فحش به اشتباه احتمالی اجدادمان؛ کسی از قبر بیرون می‌آید تا خوشبخت‌مان کند؟ یا اینکه اگر اینوری‌ها با ساخت سریال‌های چند صد میلیاردی بخواهند اثبات کنند که پایان دادن به 2500 سال شاهنشاهی خیلی هم کار خفنی بوده آیا از قیمت گوجه فرنگی 500 تومان کم می‌شود؟ جسارتا با احترام به آنهایی که معتقدند تاریخ آئینه آینده است و همچنین طرفداران فیلم‌های پلیسی؛ فکر نمی‌کنید برای پیدا کردن قاتل کمی دیر شده؟
چرا همه می‌خواهند ما در هر زمانی باشیم الا؛ حالا؟ اپوزیسیون خانمانسوز، ما را می برد به گذشته‌هایی که گل و بلبل بوده و مسئولین دلسوز هم؛ ما را موکول می‌کنند به آینده‌ای مملو از گل و بلبل! آخر چرا هیچ کس ما را دوست ندارد و شرائط حساس کنونی‌مان را درک نمی‌کند؟ چرا هیچ تنابنده‌ای متوجه نمی‌شود که مشکل ما همین حالاست! آیا براستی مشکل جوانان مو و شاه است؟!
البته یک سوزن هم به خودمان بزنیم و این را هم بگوییم …
ما هم که ماشالله حساس و استاد گریه کردن بر روی قبرهایی که مرده‌ای توش نیست! همیشه آماده راهی شدن در «تونل‌های زمان» و حل «معماهای شاهانه» بودیم و هستیم! یا بدون آن که دست و پایی بزنیم در گذشته غرق می‌شویم یا چهار دست و پا به سوی آینده شنا می‌کنیم! چون «در حال بودن»، زحمت دارد و ما هم اصولا تنبل و یک پا آقا زاده! ما در طول تاریخ هیچوقت ندانستیم دقیقا چه می‌خواهیم فقط می‌دانستیم چه نمی‌خواهیم و از وضع موجود معمولا ناراضی و شیفته اوضاع ناموجود گذشته و کشورهای دیگر! لذا معمولا با آخرین اوضاع جوی دگرگون شده‌ایم و با آخرین اظهارات همسو! بد نیست یکبار با خودمان خلوت کنیم و از خودمان بپرسیم: کلا با خودمان چند چندیم و با چه دارویی دردمان درمان می‌شود؟!
حالا بازهم از یک طرف جسد رضا شاه را پنهان کنید و معمای شاه حل کنید و یا از طرف دیگر در سالروز تولد مردگان قر بدهید و فیلم آریامهر بسازید! در جر و بحث بر سر مردگان طبیعی است که سر زندگان بی کلاه بماند!
* طنزنویس
