اگر این سلبریتیها در فیلمی نقش یک آدم آزاده یا مبارز را بازی میکنند، ما خودمان به خودمان اینطور القا میکنیم که اینها آن قهرمان توی فیلم هستند. ولی اینها آدمهای معمولی مثل ما هستند که نقش آدمهای بزرگ و بااخلاق را بازی میکنند.
قدرت مخصوصا زمانی که از حد نرمالش خارج میشود، همه ما را به سمت فساد میبرد. الان که نداریم راحت میتوانیم شعار بدهیم ولی وقتی به قدرت میرسیم، خودمان بیشتر از همه فاسد میشویم.
به بحث قدرت برای این اشاره میکنم که این سلبریتیها واقعا قدرت دارند.
در این شرایط اقتصادی سخت، درآمدهای خیلی زیاد دارند. درآمدهای خیلی بالایی برای ظاهر شدن دارند. مثلا شما میخواهید یک جشن تولد بگیرید، از این پولهای بادآورده نفتی هم دارید و از این ثروتمندان یکشبه هستید. هفتاد، هشتاد میلیون به یک بازیگر میدهید که به جشن تولد شما بیاید و هدیهای برای شما بیاورد و درباره شما به بقیه بگوید من دوستم را مدتها ندیده بودم و الان برای جشن تولدش آمدم!
در این شرایط سخت وقتی این افراد درآمدهای بادآورده دارند بدون اینکه استعداد خاصی داشته باشند، نتیجهاش هم همین است که میبینید.
شخصیتی مثل مهدی هاشمی و همسرش را بیش از ۵دهه است که مردم می شناسند. یکباره اتفاقی میافتد و کاری انجام میدهند که مردم آسیب می بینند. خود من یکی از کسانی بودم که آسیب دیدم، چون اینها یکی از زوجهای خوب سینما بودند و نکته منفیای تا به حال نداشتند. جامعه آسیب میبیند.
قانون با اینها برخورد نمیکند، تا جایی که ناچار شود!
سلبریتیها در ایران غیر از قدرت، متاسفانه مصونیت هم دارند. محسن افشانی دستگاههای مسوول را مجبور میکند که واکنش نشان دهند. اگر آن ویدئوی سلاح بهدست را پخش نمیکرد،کسی با او کاری نداشت. هواپیما در یاسوج به کوه میزند، آقای تتلو خیلی راحت پست میگذارد که حقشان بود، فدای سرم؛ هیچکس با او برخورد نمیکند!
آزادیهایی که سلبریتیها در ایران دارند، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی برای توهین به هر کسی که دلش خواست، هیچ جایی از دنیا نیست.
هیچ جایی سلبریتیها نمیتوانند به این آسانی هر کاری دوست دارند، انجام بدهند. بازیکن فوتبال با سرعت ۱۶۰کیلومتر بر ساعت میراند، میخواهند از او تست الکل بگیرند، دوربینش را میآورد فیلم میگیرد که به چه جراتی شما میخواهید از من تست الکل بگیرید؟ من دوست دارم، ۱۶۰ تا میرانم.
قانون با اینها برخورد نمیکند، تا جایی که ناچار شود! اگر شما ترویج سلاح کنید چه برخوردی خواهند داشت؟ افشانی هم اگر زندان است برای این بوده که مجبورشان کرده به واکنش قهری.
ما در کشوری زندگی میکنیم که بعضی چیزها در آن خط قرمز است که اگر این خط قرمز شکسته شد دیگر تا انتها میرود. یکی از این موارد امنیت است. به هر حال کشور ما نسبت به کشورهای اطرافمان امنتر است. ولی بازی با اسلحه حتی تهدید این امنیت است! پس قبول کنیم افشانی چارهای برایشان نگذاشته!
وگرنه اینجا فقط زمانی با سلبریتی ها برخورد می شود که دیگر امکان برخورد نکردن وجود ندارد.
سلبریتیهای ایران قدرتمندتر از سلبریتیهای امریکا
دوستانی مثل دکتر اباذری نگرش مطالعات انتقادی دارند و میگویند حکومتها این سلبریتیها را برای ما درست کردند که ما را فریب بدهند. من چنین تصوری ندارم، گرچه اینها ما را فریب میدهند ولی من نمیگویم دولت اینها را درست کرده که حواس ما را مثلا از مشکلات پرت کند.
استادهای ارتباطات در آمریکا کم مانده از دست سلبریتیهایشان گریه کند ولی باز وضع آنها از وضع ما بهتر است. تقریبا تمام سلبریتیها آنجا علیه ترامپ بودند ولی مردم آمریکا به او رای دادند.
قدرتی که سلبریتیها در ایران دارند جای دیگری وجود ندارد. شما در کشوری زندگی میکنید که در سریالهایش مثلث عشقی ممنوع است. اینها در این فضا قدرت دارند و جولان میدهند. با همه این ممنوعیتها اینها خیلی قدرتمندتر از سلبریتیهای آمریکایی هستند. مثلا در زلزله سر پل ذهاب خیلی از سلبریتیها تخلف کردند. من چند پست خودم علیه یکی از همین چهرهها گذاشتم. وام مردم را گرفته برایشان خانه ساخته، تقریبا پولی خودش خرج نکرده. گذشته از این خانهها را بد ساخته. از او میپرسند چرا؟ می گوید به خاطر اینکه بقیه ناراحت نشوند! آنهایی هم که نتوانستند وام بگیرند، برایشان خانه نساخته. الان میگوییم بیلان کار بده، گزارش داده که مثلا ۱۰۰۰تا پوشک بزرگسالان توزیع کردم. حالا شما بروید پیدا کنید اینها کجا توزیع شده.
یکی مثل تتلو به خاطر مشکلاتی که در کودکی داشته، کمبودهای شخصیتی و عدم تعادل روانی دارد، حالا هم که رفته خارج از کشور این قدرت را دارد که یک عده جوان جمع شوند جلوی مجلس و اعتراض کنند تتلو باید به کشور برگردد. قدرت اینها را دست کم نگیرید. خیلی راحت پا روی ما میگذارند و ما را له میکنند. بنابراین برخورد با اینها کار خیلی سختی است.
اگر برخورد با محسن افشانی سخت نیست، برای این است که دیگر خیلی هوادار ندارد ولی مطمئن باشید همین برخورد با افشانی هم برای قوه قضاییه تبعات دارد.
چیزی که به نظر ما عقلانی نمیرسد! فکر میکنیم هیچ کس قبول نمیکند برخورد با چنین رفتار ضدهنجاری باید با تشویق روبرو شود اما متاسفانه اصلا جامعه مثل ما فکر نمیکند.
میلیونها دختر نوجوان شبها خواب این سلبریتی ها را می بینند. حالا آقای اباذری بگویند اینها را درست کردند که حواس ما را پرت کنند. واقعیت این است که خود دولت هم توان برخورد با آنها را ندارد!
برخورد با اینها این قدر سخت و هزینهدار شده که حاکمیت هم غیر از موارد خارج از عرف، سخت میتواند انجامش دهد. اولین ماجرا برای آقای افشانی است که میبینم برخورد شده انشالله که بقیه سلبریتیها هم یاد بگیرند بیقانونی نکنند ولی تا الان اینطور نبوده.
سلبریتی خوب، سلبریتی بد
اجازه بدهیم سلبریتیها علیه هم افشاگری کنند. الان یک قانون نانوشته دارند که خودمان خودمان را نزنیم؛ وقتی اینها خودشان را بزنند هوادارانشان متوجه میشوند که خیلی هم آدمهای خاصی نیستند و اینها هم مثل ما هستند، با این تفاوت که ما خیلی از آنها بهتریم. اگر این کارها را انجام بدهیم خیلی از مسائل حل میشود.
سلبریتی خوب داریم، سلبریتی بد داریم. آقای مدیری دستش را توی جیبش می کند و بدون اینکه حرف رکیک بزند ژستش خندهدار است. بماند که خیلی پولکی هم هست و هر برنامهای بخواهد برود پول میخواهد ولی ایشان یک آدم خلاق است و جایگزین ندارد، ما از اینها استفاده کنیم.
یک آقایی به اسم نوذر آزادی یک سریال به اسم «ایتالیا ایتالیا» برای همان سالهای حوالی ۵۷ دارد که نگرش طنزش، انتقادی قوی به مصرفگرایی و تضاد طبقاتی و غربگرایی است.
چه اشکالی دارد از همین افراد استفاده کنیم؟ ولی میرویم سراغ رامبد جوان که نتوانسته یک جک خندهدار تعریف کند. این خیلی عجیب است که اینجا به واژه استعداد خیانت میکنیم. کدام استعداد؟ خنده مهمانان «خندوانه» یا برای «خندانندهشو» است یا جناب خان یا مهمان برنامه.
الان رامبد جوان را بردارید یک نفر دیگر را جایش بگذارید. بعد ۵قسمت مردم رامبد را فراموش میکنند. دلیل ندارد که چون ایشان در برنامه «خندوانه» است هر کاری دوست دارد انجام بدهد. اگر کسی بتواند بچهاش را در کانادا به دنیا بیاورد و بگوید میخواهم در ایران به دنیا بیاید قابل تحسین است، اما اگر میخواهد در کانادا به دنیا بیاورد به هیچکس ربط ندارد اما آیا آقای ظریف حق دارد این کار را انجام بدهد؟ یا مثلا رامبد جوان که میگوید مردم ایران ما شما را خیلی دوست داریم؟
میگویند پول خودش است، خیلی جالب است اینها بدون توجه ما هیچ نیستند. زندگی لاکچری اینها نتیجه توجه ما و حضور در یک سیستم غیررقابتی است.
آیا می گذارند هر کسی خندوانه بسازد؟ یک محیط غیررقابتی که خودت فقط با خودت رقابت می کنی و خیلی هم رو داری که می گویی به کسی مربوط نیست من موفق شدم.
انتقام شاگرد تنبلهای اکثریت از زرنگهای اقلیت
کدامیک از این سلبریتیها در دوران مدرسه شاگرد اول شده؟ اینها همه رفتند خواننده و بازیگر شدند چون نمیتوانستند درس را ادامه بدهند و الان انتقام اینها را از شاگرد زرنگهای کلاس میبینید.
در برنامه «عصر جدید» یک نفر پشتک می زند، همه با افتخار میگویند من نمره صفر میگرفتم و آنجا معلم نگونبخت و سیستم آموزش و پرورش را محکوم میکنند که نتوانسته از چنین استعدادی بهرهبرداری کند. من نمیدانم معلق زدن چه جوری استعدادی است؟ خوانندگی، شناخت موسیقی را میشود استعداد گفت ولی معلمی که ماهی یک میلیون تومان میگیرد باید پشتک هم به این بچه یاد بدهد؟ این انتقام بزرگی است که تنبلهای اکثریت از شاگرد زرنگهای اقلیت میگیرند.
نتیجه اینطور برنامهها این است که شما میبینید در رشته ریاضی دیگر کسی درس نمیخواند. شما فوق لیسانس فیزیک و مهندسی برق بگیر هیچکس شما را استخدام نمیکند. این هم نتیجه جامعهای است که خودش نخبههایش را نابود میکند.
*استادیار دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه تهران
۲۵۸۲۵۸