محمدتقی فاضل میبدی گفت: یک نفر اگر میخواهد مدیر باشد نمیتواند در توضیحالمسائل بگردد و بفهمد که مدیر خوب یا بد کیست. مدیر خوب کسی است که بتواند از عقل و تجربه بشری برای اداره بخشی که مربوط و مسئول آن است، استفاده کند. این مدرس حوزه افزود: آرمان اسلام در جامعه این است که دنبال سلامت، عدالت، بهداشت و توسعه مردم باشد اما اسلام در چگونگی تحقق آن دخالت نمیکند اسلام به شکل نرماتیو دعوت به یک اصل ارزشی میکند، اما برای کشف شیوه آن باید از عقل و تجربه بشری استفاده کرد. وی در بخش دیگری از گفتوگو با ایلنا، گفت که بعد از انقلاب، روحانیت از جایگاه خودش دررفت و جایی نشست که جایگاهش نبود. یعنی در مسائل اجرایی دخالت کردند.
فاضل میبدی با یادآوری استثناهایی مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی که سیاستمداری باهوش بود، ادامه داد: قبل از انقلاب، جایگاه روحانیت در مسجد و بالای منبر بود، وعظ و سخنرانی میکرد و خیلی هم محبوبیت داشت؛ اما بعد از انقلاب همهجا از جمله رئیس کمیتهها روحانی بود. مردم سیگار، قند، نبات و کوپن میخواستند به سراغ روحانیت میرفتند، روحانیت چه جوابی داشت به آنها بدهد؟! اگر جوابی هم میداد و وعده او محقق نمیشد دروغگو از آب در میآمد.
وی گفت: بعد نوبت به این رسید که در تمام شهرها، روستاها ائمهجمعه خیلی جدی بهجای کمیتهها شکل بگیرد، بعد از شکلگیری این نهاد تقریباً در رأس مخروط استان قرار گرفت، اگر میخواستند استاندار یا مدیرکل بگذارند باید رضایت امام جمعه را جلب میکردند، اگر کسی میخواست نماینده مجلس شود باید نگاه امام جمعه پشت قضیه باشد.
عضو مجمع محققین و مدرسین افزود: بخشی از روحانیت ما با دادهها و اندیشههای روز جلو نیامده نمونه آن خطبههایی است که در نماز جمعه خوانده میشود این خطبهها هیچ ربطی به نسل امروز ندارد. غالب ائمه جمعه شغلهای زیادی بویژه کارهای اجرایی در استانهای خودشان دارند. این روحانی فرصت مطالعه برای ایراد خطبه ندارد اینکه مجال و فرصتی که بنشیند فکر کند که دنیا چه خبر است، اندیشهها چه هستند و اخلاق چه میگوید یا فلسفه فقه و دین چه هستند و مسائل اجتماعی را ندارند.