طی چهار دهه گذشته این روابط تا این اندازه دستخوش احتمالات سخت و کمتر قابل پیشبینی نبوده است. فرانسه، بریتانیا و آلمان عزم خود را جزم کردهاند تا تهران را وادار به قبول بازگشت به تعهدات هستهای خود در برجام کنند. این درحالی است که تهران حالا پا را فراتر از گام پنجم کاهش تعهداتش گذاشته و تهدید کرده؛ اینگونه رفتار میتواند ایران را به خروج از «ان پی تی» ترغیب کند.
اگر تا دیروز میشد ایده «پلیس خوب، پلیس بد» را در تقسیم نقشهای ایالات متحده و اعضای اروپایی عضو برجام برای واداشتن تهران به قبول خواستهای زیادهطلبانه در تعهداتش پذیرفت، اما بهنظر میرسد حالا هردو یک نقش را ایفا میکنند. همسویی کم سابقه اعضای اروپایی برجام با سیاست «فشار حداکثری» کاخ سفید، تهران را بیش از پیش در برابر انتخابهای سخت قرار داده است. بریدن از هرگونه امیدواری درباره اقدام مؤثر اروپا در تأمین خواستهای تهران این باور را تقویت میکند که ائتلاف امریکایی ـ اروپایی در پی توافقی با حاصل جمع صفر و صد است.
تهدید تهران به خروج از «ان پی تی» تنها واکنش ممکن در قبال ائتلافی تعبیر میشود که رفته رفته خود را از دیپلماسی دور کرده و اجبار را جایگزین ایده راهگشا کرده است. تهران هشدار داده که ممکن است سرانجام چاره را در همین کار بداند. معنی این هشدار، تغییر در سیاست خویشتندارانهای است که از هنگام خروج ایالات متحده از برجام در بهار سال گذشته تاکنون با کمترین نتیجه از رویکرد انفعالی اعضای اروپایی برجام روبرو شده است.
«جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اظهاری توجیهگرانه کوشیده از شدت اقدام فرانسه، بریتانیا و آلمان بکاهد و آن را به معنای بازگشت تحریمها تلقی نکند. او فعالسازی سیستم ماشه را با مفهوم اصلی خود یعنی «حل و فصل از طریق مکانیزم حل اختلاف» مندرج در بندهای 36 و 37 توافقنامه تفسیر کرده است. بورل گفته:« در این راستا من به هدف وزیران امور خارجه( فرانسه، بریتانیا و آلمان) برای حفظ برجام و به امید یافتن راهی برای بیرون رفت از بن بست از طریق گفتوگوی سازنده توجه میکنم.» او تصریح کرده است:«هیچ جایگزینی برای توافقنامه هستهای ایران وجود ندارد… هدف از سازوکار حل اختلاف، اعمال مجدد تحریمها علیه ایران نیست.» اما آیا بستر کنونی این فرصت را دیگر بار به دیپلماسی خواهد داد که گفتوگویی سازنده با حاصل جمع متغیر فراهم شود؟
همسویی اعضای اروپایی برجام با کاخ سفید، تشدید سیاست «فشار حداکثری» و خشم تهران از نه تنها بیعملی اروپائیان بلکه همسویی علنی آنان با دولت ترامپ تنها بر شدت بحران افزوده است؛ بحرانی که هنوز چشمانداز روشن و امید بخش را برای هیچیک از طرفها در افق نشان نمیدهد. نمیتوان گفت حالا توپ در زمین کدامیک از طرفهاست. هر دو به یک اندازه در میانه زمین هستند. اگر گفته مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا را باور کنیم که «هیچ جایگزینی برای توافقنامه برجام وجود ندارد» این پرسش کلیدی باقی است که در صورت مرگ برجام چه چیز جایگزین آن خواهد بود؟ زود است که گفته شود اروپائیان در پی بردن پرونده اختلاف با ایران به شورای امنیت هستند. به همین اندازه زود است که باور کنیم ایران عزم جزم برای خروج از «ان پی تی» دارد اما آنچه واقعی است اینکه نفسهای برجام به شماره افتاده است.