این  روزها در حالی چهار نسل انقلاب زیر یک پرچم واحد زیست می کنند که به نظر می رسد فهم هر کدام از این نسل ها با دیگری از مفهوم انقلاب اسلامی متفاوت است. هر چند که هنوز نسل چهارم وارد فضای گفتمانی انقلاب اسلامی نشده است و سالها بعد قرار است پرچم آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی سال 57 را از نسل سوم تحویل بگیرد و نسل سوم هم سالها بعد از بهمن  57 به دنیا آمده است اما آیا به واقع انقلابی که ما نسل سومی ها می شناسیم با انقلابی که السابقون برایش در مقابل توپ و تانک با رژیم پهلوی ایستادند و مبارزه کردند و شکنجه و تبعید شدند یکی است؟ پاسخ به این سئوال می تواند گره گشای بسیاری از دغدغه های دوستداران و مدافعان واقعی جمهوری اسلامی باشد.

مگر نه آنکه برای فهم و شناخت هر مکتب و مرامی باید به ریشه معرفتی آن دست یابیم؛ پس چگونه می شود که بسیاری از ما نسل سومی ها از نصوص انقلاب، اندک معرفتی نداریم و در پی اش نرفته ایم؟ انقلاب اسلامی از 10 سال و بیست سال و حتی از 57شروع نشده که آن را منفصل از همه اتفاقات و نقاط عطف تاریخ معاصر بررسی می کنیم؟ انقلاب اسلامی را باید ازگذر تاریخ معاصر این سرزمین، از دل مشروطه و گذرگاه استبداد پهلوی بیرون کشید و فهم کرد.

فلسفه انقلاب به گذشته این مرز و بوم مرتبط است و معرفت انقلاب اسلامی را باید از امام خمینی(ره) و انقلابیون اصیل گرفت که گرفتار بدلی های آن نشویم. اگر امام راحل از “جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم” سخن می گوید این جمله محصول عقبه ای است که ماهها و بلکه سال ها در فضای تنفسی انقلابیون از چپ ها تا لیبرال ها و مسلمان ها زیست کرده بود و گاهی به رهبر انقلاب فشار می آوردند تا مدلی دیگر بر تارک این انقلاب بنشانند. باید دید واژه جمهوری اسلامی که در برگیرنده اسلام و نقش محوری ملت و مردم است در پیش و پس از انقلاب اسلامی با چه تهدیداتی روبرو بوده است و چه گروه هایی، اسلام را بر نمی تافتند و چه کسانی ملت -به تعبیر امام- بهتر از ملت عصر رسول الله(ص) را طی این سال ها نادیده گرفتند و نقش آنها را تزئینی می دانند؟

 اگر می خواهیم به فهم درستی از انقلاب اسلامی برسیم چاره ای نداریم جز اینکه تاریخ بخوانیم طوری که به تعبیر امام علی (ع) گویی در میانشان زیست کرده ایم و معرفت انقلاب اسلامی را از انقلابیون اصیلی بگیریم که گفتار و عملشان همچنان راه گشاست که اگر نخوانیم و ندانیم؛ انقلابیون بدلی، از لیبرل مسلکان تا متحجران ، برایمان آرمان سازی و انقلاب سازی می کنند و آن وقت اسلام آمریکایی و روسی جایگزین اسلام اصیل و انقلاب اسلامی می شود.

فهم انقلاب، بدون فهم امام و یاران حقیقی اش، فهم ناقصی است و با فهم ناقص و انحرافی نمی توان به مقصود رسید.

2929