امان الله قرایی مقدم، جامعهشناس درباره تشخیص اعتراض با اغتشاش میگوید: معترضان برای اینکه مطالباتشان را به گوش مسئولان برسانند، به شکلهای مختلفی صدای اعتراضی شان را بلند میکنند. در واقع از آنجایی که مردم صاحبان اصلی کشور هستند، هیچکس نمیتواند بهدلیل کنشگری اعتراضی خردهای به آنها بگیرد. حالا اگر کسانی یا گروههایی تحرکات اعتراضی را بر نمیتابند، باید در تصمیمگیریها بهگونهای عمل کنند که رضایتمندی عمومی به وجود بیاید.
او افزود:” اگر در روزهای اول، مساله بهخوبی مدیریت شود، کار به جاهایی باریک و هزینهساز نمیکشد. گروهی از مردم، نمیخواهند روسری سر کنند و همین را فرصتی برای اعتراض به وضع موجود میدانند. این با آنهایی که با نیت آشوبگری به خیابانها و معابر میآیند، تفاوتهای زیادی دارد. پس سیستم بههیچوجه نباید کارهای آنها را به حساب مردم معترض بگذارد. مشکل زمانی خودنمایی میکند که مسئولین اعتراض را موجه نمیدانند و با پرخاشگری برخوردهای سخت را در دستور کار قرار میدهند که این تئوری “چرخش در خشونت” را موجب میشود. با این توضیح که هر چرخش خشونت را شدیدتر خواهد کرد.
این جامعه شناس در ادامه گفت:” اگر ساختار قدرت با در نظر گرفتن اینکه مردم در هر شرایطی و درباره هر مسالهای حق اظهارنظر دارند، بنا را بر تعامل و تدبیر بگذارد و سعیاش را برای رفع مشکل در آرامش بهکار بگیرد، معترضین هم بدون هیچ شک و تردیدی در کمال آرامش فعالیت خواهند کرد و حتی به سوءاستفادهگران هم اجازه سوءاستفاده نخواهند داد. چون اغتشاشگران هدف خاصی ندارند و هر طور که وضعیت بههم بریزد، مطلوبشان خواهد بود. پس بهتر است، در شروع حرکت اعتراضی مشی تعاملی در نظر گرفته شود تا بتوان به راحتی از هرجومرجهای هزینهسازِ بعدی جلوگیری کرد.
وی توضیح داد: قانعکردن افکار عمومی امری سهل است. مثلا در بحث حجاب سیستم میتوانست با مردم حرف بزند و تبادلنظر کند تا بالاخره به نتیجهای واحد برسند. مردم اگر این حس را پیدا کنند، مسئولان به حرفشان گوش میدهند و در مواردی “تغییر” را ضروری بدانند، تعامل به وجود خواهد آمد و در نتیجه کاهش مشکلات، توسعه را موجب خواهد شد. البته با این شرط که گوش دادن با عمل کردن همراه باشد تا از اعتراضات کاسته شود. در این صورت دیگر شاهد هزینهسازی معترضین نبودیم و سیستم هم با عدم تشخیص معترض و اغتشاشگر برخوردهای اشتباه نداشت.
قراییمقدم تاکید کرد: نکته مهم دیگر این است که نسل فعلی احساساتی هستند و وقتی راه میافتند، به طور طبیعی از تفکر و رفتار منطقی دور میشود. حتی ممکن است نوعی همگرایی در بین مردم علیه سیستم به وجود بیاید. یعنی کسانی که قصدی بر پیوستن به جنبش اعتراضی ندارند، احساساتی شده و به جمع معترضین بپیوندند و این چرخه باعث گسترش صفوف اعتراضی میشود. همچنین باید در نظر داشت، اگر جمعیت معترض آرام نشود، مثل یکسیل گسترده شده جمع شده و به رودخانه تبدیل میشود و خشک و تر را باهم میسوزاند. بههمین دلیل تصمیمگیران باید مراقب باشند و گوش شنوایی داشته باشند و همچنین به نظرات مردم توجه کنند تا از این طریق، اغتشاش و آشوب صورت نگیرد و از بروز پدیده خطرناک مبارزهمسلحانه جلوگیری شود. در واقع بیتوجهی به نظر و مطالبات مردم دلیل اصلی بهآشوب کشیده شدن جامعه است و بازهم تاکید میکنم، این فضا به سیاهنماییها و کنشهای خرابکارانه کمک میکند.
این کارشناس با اشاره به مساله حجاب گفت: درباره حجاب توضیحهایی لازم است که باید مدنظر ارکان قدرت قرار بگیرد. در واقع اینکه حجاب در جامعه ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب نهادینه است، نیازی به گفتن ندارد. یعنی دختران و پسران ما باورها و اعتقادات دینی دارد. درباره مرگ تلخ مهسا امینی ناشیگری به وجود آمد. یعنی اگر گشتارشاد فردی تحصیلکرده و آشنا به جامعه را مامور میکرد، این اتفاقها نمیافتاد و جامعهای که زمینههای قبلی داشت، بههم نمیریخت. ایکاش مساله با آرامش حل می شد تا مردمی که از فقر، تبعیض و … جان به لب شدهاند به معابر نمیآمدند.
وی افزود: مشکل این است، تصمیمگیران و دستاندکاران نمیدانند جامعه امروز با جامعه ۲۰ سال، ۵۰ سال پیش زمین تا آسمان تفاوت دارد و همه چیز به طور مرتب در حال تغییر است. یعنی یک دختر که از طریق رسانه و فضایمجازی تغییر را میبیند، نهتنها به امر و نهی حکومت، بلکه به بسیاری از بایدها و نبایدهای خانواده هم واکنشی منفی نشان میدهد. بههمین دلیل لازم است، به تناسب زمان و مکان در برخی از قانون و روشها تغییرهایی صورت بگیرد تا فضا برای دودستگی و هرجومرج مهیا نشود و آرامش از مردم سلب نشود. الان در خیابان تعداد دختران بیشتری نسبت به پیش از این اتفاق روسری از سر بر میدارند که دلیلی جز اصرار بیش از حد به سختگیری ندارد.
قراییمقدم در پایان گفت: باید تاکید کرد، حجاب در همه ادیان بوده است و در طول زمان شرایط حجاب تغییر کرده است و به همین دلیل در ایران هم باید نگاه و راه جدیدتری برای این موضوع پیدا کنند. چرا که دهههشتادی و نودیها اطاعتپذیر نیستند و نمیشود سیستم به طور دائم با این قشر که بخش مهمی از جامعه هستند، به مقابله بپردازد. مهمترین مساله این است که همه باید سعیشان را به کار بگیرند تا جامعه به تعادل برسد.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۲۰