سینماسینما، سپیده ابرآویز
«یهوا» فیلم خوشساختی است. برای یک فیلم اولی اثری است استاندارد که کمابیش تعریف درستی از سینما ارائه میدهد. «یهوا» بهشدت متکی بر کارگردانی و بیش از آن طراحی صحنه و لباس است. میشود مدعی شد «یهوا» اگر این فضاسازی و طراحی لباس (و حتی چهرهپردازی) را نداشت، امتیاز بالایی نمیآورد. «یهوا» داستان زنی است که با دختر کوچکش وارد روستایی دورافتاده و خلوت میشود. روستایی که اهالی آن بهوضوح درگیر باورها و سنتها هستند. فیلم از این منظر کاملا مذهبی و اخلاقی و سنتگراست و هیچجا خارج از چهارچوبهای متعارف قدم برنمیدارد. یهوا با آنکه پزشک است و از نظر سطح فرهنگی یک سروگردن از اهالی ده بالاتر است، باز هم در بسیاری موارد همسو و همانند مردم روستا رفتار میکند. او با سقط جنین مخالف است، به زندگی خانوادگی و تعهد معتقد است و مادرانگی برایش تا حد خود را به خطر انداختن و حتی مرگ مهم است. این شیوه روایت و دکوپاژ تا حدود زیادی شبیه به فیلمهای اروپایی دوران جنگ و بیش از همه فیلم «شکلات» ساخته لاسه هالستروم است. همین شباهت میتواند نقطه ضعف «یهوا» باشد؛ فیلمنامهای که حرف تازهای ندارد و همه چیز تقریبا همانطور پیش میرود که باید برود. تمام سکانسها و اتفاقات بعدی – به دلیل چینش خطی – قابل پیشبینیاند و «یهوا» در مقایسه با نمونههای مشابهش به لحاظ فیلمنامه اتفاق بدیعی ندارد.
«یهوا» از نقطه الف شروع میکند؛ از همانجایی که مادر به دختر کوچکش میگوید باید بروند. گام به گام تمام اتفاقات را یک بار نشان میدهد، درحالیکه یک بار قبلا گفته است. شاید نقطه شروع مناسبتر در میانه داستان و جایی بود که یهوا حالا به روستا آمده است. از این لحظه قرار میشد بیننده کشف کند یهوا کیست؟ اینجا چه میکند و پیش از این چه میکرده است؟ در نسخه فعلی اما ما همه اطلاعات را بدون تعلیق درباره یهوا داریم و آنچه مخاطب را به تماشای فیلم تشویق میکند، کارگردانی درست، قاببندیهای سالم و حرکات نرم دوربین است. «یهوا» در موسیقی و تدوین هم موفق است و ضمنا قادر است شادی و غم و عشق و حسرت و مفاهیم زیاد دیگری را در طول فیلم با بیننده قسمت کند و واریتهای باشد از تمام آنچه برای مخاطب جذاب است.
«یهوا» گاه دچار سانتیمانتالیسم میشود (مثل صحنه تلاش برای نجات جان داوید) و گاه به تطویل میافتد (مثل صحنهای که یهوا تمام آنچه را بر او گذشته است، یک بار دیگر در ماشین تعریف میکند)، اما هیچکدام از اینها «یهوا» را به اثری که ارزش دیدن نداشته باشد، تبدیل نمیکند و قطعا میتواند نقطه شروع امیدوارکنندهای برای آناهید آباد باشد.
منبع: ماهنامه هنروتجربه
