در تمام کشورها مردم برای اداره جامعه جمع میشوند و در خصوص نحوه اداره آن تصمیم میگیرند. این جامعه قاعدتاً ساختاری دارد و در جهت رسیدن به اهداف خود قائل به انجام مأموریتهایی است. حال این مأموریتها میتواند حاکمیت نظم و انضباط در جامعه، امنیت، آموزش، ایجاد رفاه و مباحثی از این دست باشد. به هرحال ادارهکنندگان آن جامعه باید از طریق منابعی به اهداف مذکور دست یابند.
یکی از این منابع مالیات و درآمدهای مالیاتی است. در تمام دنیا وضع به همین منوال است. ما در کشورهای توسعهیافته کمتر کشوری را سراغ داریم که حجم اصلی منابع خود را منابع مستمرِ مالیاتی قرار ندهد؛ بنابراین مردم با آگاهی از این امر مالیات خود را با رغبت تمام به متولیان امر پرداخت میکنند. درواقع مالیات به این دلیل اخذ میشود تا دولت بتواند در ارائه خدماتی که در تعهد اوست، موفق عمل کند.
به نظر میرسد در کشور ما نیز باید به اقتصاد کشور کمک کرد تا همهچیز شفاف شود. این شفافیت در حوزه اطلاعات مالیاتی نیز باید اتفاق بیفتد، هم کسانی که مالیات میدهند و هم کسانی که مالیات میگیرند و هم بخشهایی که مالیات به آنها تعلق میگیرد؛ مانند بخش سلامت، شهرداریها و دیگر نهادهای ذیربطی که از این مجرا نفعی عایدشان میشود؛ بنابراین اگر این شفافیت تعریف شود، فضای مثبتی در کشور ایجاد میشود و زمینه همکاری بیشتری بین مردم و سازمان مالیاتی در اداره کشور شکل میگیرد.
نگاه منفی مردم به پدیده اخذ مالیات بیشتر به دلیل عدم دریافت خدمات مطلوب است. اگر این مسأله کمرنگ شود، مردم نیز در راستای انجاموظیفه خود عمل خواهند کرد. فرهنگسازی در مورد اخذ مالیات نیز میتواند به روند مطلوب این مأموریت ملی کمک کند و این کار ارزشمندی است.
*عضو کمیسیون اقتصادی مجلس
۲۲۶۲۲۶