به گزارش خبرآنلاین،تا وقتی که از قدرت دور افتاده‌اند همه امور فقط از یک مسیر یعنی «وحدت» عبور می‌کند و این وحدت می‌شود ورد زبان آنها اما همینکه طعم شیرین قدرت به جان و دلشان نشست دیگر موضوع پیروزی انگار تبدیل به یک موضوع حاشیه‌ای می‌شود؛ آن زمان است که دیگر تنها چیزی که حرف اول را می‌زند سهم‌خواهی‌هاست؛ این حکایت و روایت احزاب و گروه‌های سیاسی است مشکلی که سال‌هاست هم جریان راست از آن خلاصی ندارد و هم جریان چپ.

از آنجا که این روزها اصولگرایان دائما از تلاش برای وحدت صحبت می‌کنند گویا این قصه «وحدت» دوباره قرار است تکرار شود. غلامرضا مصباحی مقدم عضو جامعه روحانیت مبارز و سخنگوی این تشکل  درباره این مشکل دیرینه‌ جریان‌های سیاسی می‌گوید «دلیل آنکه جریان‌های سیاسی در انزوا بهتر به وحدت می‌رسند بحث رقابت است اما وقتی در قدرتند دچار غرور می‌شوند و این عامل باعث شکستشان می‌شود.» او البته تضادهای نسل قدیم و نسل جدید جریان‌های سیاسی را تلاش در جهت تکامل معرفی می‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این مصاحبه است:

****

آقای مصباحی مقدم! حال و روز اصولگرایان و اصلاح طلبان در انتخابات های اخیر را که مرور می کنیم به نوعی یک وجه مشترک دارند، وقتی در انزوا هستند سریعتر کنار هم قرار می گیرند و حرف میزنند و به وحدت و تصمیم یکدست می رسند، همین که پایشان به قدرت باز می شود پرونده اختلاف دوباره سر باز می کند. چقدر این رفتارها نشات گرفته ازاین است که رفتار حزبی و تشکیلاتی چندان در ایران جا نیفتاده است؟

تشکل های سیاسی و احزاب وقتی در انزوا هستند، راحت‌تر به وحدت می‌رسند. دلیل این امر هم بحث رقابت است، رقابت با طیف مقابل. معمولا در چنین شرایطی وحدت و انسجام بیشتری در مجموعه‌ای به وجود می‌اید که خود را در موضع نسبتا ضعیف‌تر احساس می‌کند. اما احزابی که خود را در موضع قدرت می‌بینند، دچار غرور می‌شوند. به همین دلیل، سرکشی‌شان افزایش و انعطاف‌شان کاهش پیدا می‌کند. این تصور هم به آنها دست می‌دهد که ما به تنهایی می‌توانیم برنده صحنه انتخابات باشیم. طبعا همین غرور منشا شکست آن‌ها خواهد شد.

برخی جبهه های سیاسی مصداق یک شبه بودن هستند

یک بخش ماجرای وحدت شکنی ها به احزاب یک شبه و فصلی برنمی گردد؟ احزابی که موسم انتخابات متولد می شوند و بعد هم محو می شوند. خیلی رفتار تشکیلاتی ندارند و بیشتر وحدت شکن هستند.

من چنین چیزی در مورد احزاب نمی‌شناسم. ممکن است برخی تشکل‌ها یا جبهه‌ها مصداق یک شبه بودن باشند اما غالب احزاب از ماندگاری برخوردارند.

شورای وحدت یا شورای عالی سیاستگذاری، تشکل هایی با مصرف انتخاباتی هستند

اما برخی تشکل ها مثل جمنا، شورای وحدت یا حتی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان نزدیک انتخابات تشکیل می‌شوند و ماندگاری چندانی ندارند یا اگر ماندگار شوند هم تاثیرگذاری حزبی و تشکیلاتی زیادی ندارند.

شورای وحدت، جمنا،شورای عالی سیاستگذاری و … تشکل‌ها و تجمع هایی هستند که با مصرف انتخاباتی و در دوران انتخابات تشکیل می‌شوند و در زمان غیرانتخابات هم هر حزبی کار خود را می کند و به قول معروف فیتیله آنها پایین کشیده می‌شود. این مسئله امری طبیعی است.

احزاب هرچقدر فراگیرتر باشند تاثیرگذارتر خواهند بود

اینکه بین هر انتخابات به قول شما فیتیله‌ این تشکل ها سازوکارهای انتخاباتی پایین کشیده می‌شود نمی‌تواند برای کلیت تحرکات حزبی ضعف محسوب نمی‌شود؟

طبعا بی اثر نیست. وقتی احزاب می‌توانند اثر گذاری بالا در انتخابات داشته باشند که فراگیر باشند، کادر تربیت کنند و در طول دو انتخابات فعالیت‌شان ادامه دار باشد، امور را به دقت رصد کنند، شرایط را به نقد بکشند و حضورشان پررنگ‌تر باشد در این صورت قطعا تاثیرشان بیشتر خواهد شد تا اینکه فقط در دوره انتخابات ظهور و بروز داشته باشند و فقط در انتخابات بخواهند نتیجه بگیرند.

آبادگران برای انتخابات شکل گرفت و بعد از انتخابات هم تمام شد

آقای مصباحی مقدم! در هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب نسل جدیدی از سیاسیون روی کار آمدند که چندان سر سازگاری با نسل گذشته خود را ندارند و حتی به تقابل هم بر می خیزند،مثلا در جریان اصولگرا پایداری ها، آبادگران و …

اول این را بگویم که آبادگران حزب نبود بلکه یک تشکلی بود که برای انتخابات شکل گرفته بود و طبعا احزاب و شخصیت‌های تاثیرگذار اصولگرا را جمع کرد و انتخابات که تمام شد آبادگران هم جمع شد بنابراین نمی‌دانم منظورتان از نسل جدید چیست.

مثلا این روزها آقای قالیباف بحث نواصولگرایی را مطرح می‌کند و مانیفستی برای آن در نظر می‌گیرد و در بیانیه‌هایش از نسل قدیم‌تر به عنوان پدرخوانده یاد می‌کند منظور من از تقابل این اختلافات است.

من این ها را لزوما تقابل نمی‌بینیم بلکه حرکت‌هایی در راستای تکامل می‌بینیم یعنی این به معنای نفی حرکت‌های گذشته نیست بلکه به معنای افزوده شدن و ضمیمه شدن به حرکت‌های گذشته است  و شکل دادن یک پروسه تکاملی است. از این جهت من هیچ اشکالی نمی‌بینیم و اتفاقا از ایجاد هر نوع حس نوگرایی و حرکت‌هایی که به تکامل حرکت‌های سیاسی ختم می‌شود استقبال می کنم.

یعنی شما معتقدید جریان نواصولگرایی تکامل حرکت اصولگرایان سنتی است؟

نسبت به این مسئله نمی‌خواهم نظر بدهم اما اصل پیدایش و ظهور و بروز تشکل‌های جدید حرکت های جدید موجبات تکامل را پدید می‌آورد .

27216

hotnewsسایر5 سال پیش • dahio.com • 60



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها