در آستانه چهل و سومین سالگرد بزرگداشت دفاع مقدس، میزگرد «بازخوانی پرونده جنگ؛ علل، شروع و تداوم» پیش از ظهر چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی برگزار شد.
سردار حسین علایی در این نشست با اشاره به اینکه پیش از پیروزی انقلاب ایران و عراق هیچ گونه اختلاف مرزی نداشتند، گفت: اواخر اسفند سال ۶۳ توافقی اتفاق افتاد که منجر به معاهده الجزایر شد و در این معاهده هم سازوکار حل اختلاف وجود دارد. یک معاهده بسیار جامع و کامل و جزو معاهدات کم نقص ایران و سایر کشورها است. بنابر این ما هیچ گونه اختلافی نداشتیم.حتی در خاطرات مرحوم آقای دعایی می گوید عراق وقتی می خواست امام را اخراج کند گفتند ما با ایران توافق داریم و طبق آن حق نداریم به مخالفین هم اجازه بدهیم و امام هم فرمود من به مردم تعهد دارم.
رئیس اسبق ستاد مشترک سپاه پاسداران افزود: اما بعد از پیروزی انقلاب بلافاصله اقداماتی در داخل ایران صورت می گیرد که ریشه آن در عراق است. یکی اقداماتی است که حزب دموکرات در کردستان انجام می دهد و همان هفته اول پیروزی انقلاب پادگان مهاباد را می گیرند و می خواستند پادگان سنندج را بگیرند. نمی شود گفت که فقط حزب دموکرات دنبال خود مختاری بود و از این کارها می کند. یک اقدام عجیب هم در خوزستان شروع شد و وانت وانت برای سران عشایر خوزستان اسلحه می فرستادند.
وی یادآور شد: از طرفی خود عراق بعد از پیروزی انقلاب یک سری کارها کرد. فکر می کنم یک ماه پس از پیروزی انقلاب حملات به پاسگاه های مرزی را شروع کردند. از طرفی در داخل عراق می بینیم مسئولین سیاسی سه موضوع را مطرح می کنند. اول اینکه می گویند ایران معاهده ۱۹۷۵ را اجرا نکرده و بنابر این ما آن را قبول نداریم. دومین حرف عجیب آنها این بود که ایران باید سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را به اعراب برگردانید و سوم اینکه در خوزستان حکومت خود مختار تشکیل شود.
علایی تأکید کرد: سمت ایران اصلا از روز اول انقلاب دست اندرکار تشکیل ساختار کشور بودیم. دولت موقت نسبت به اقدامات عراق حساس شد و در کنفرانس هاوانا وزیر خارجه ایران درخواست کرد که با صدام حسین دیدار کند و آقای دکتر یزدی دنبال این بوده که مثلا حل و فصل کند. صدام می گوید فرصتی به دست آمده که نباید این فرصت را از دست بدهیم. از طرفی کشوری که می خواهد جنگ شروع کند، باید در حوزه نظامی و اقتصادی آمادگی پیدا کنند.
وی افزود: ما در این طرف هیچ اقدامی برای جلوگیری از جنگ نکردیم یا نمی توانستیم بکنیم. چون تصور من این است که بعد از انقلاب تصور اینکه عراق به ما حمله کند غیر قابل قبول بوده و به همین خاطر در همه ساختارها غافلگیر شدیم و هیچ کاری نکردیم. به ارتش نمی توانستیم اتکا کنیم و برای سپاه هم آماده باشی ابلاغ نشد. از نظر سیاسی هم ما آن موقع وزیر خارجه نداشتیم و شما نمی بینید که وزارت خارجه حتی یک نامه به شورای امنیت سازمان ملل نوشته باشد یا یک کشوری را واسطه کرده باشند.
رئیس اسبق ستاد مشترک سپاه پاسداران اظهار داشت: اقدام اداری هم انجام ندادیم. یعنی رئیس جمهور به استان های مرزی اعلام کند که عراق ممکن است حمله کند و شما آماده باشید و حتی اعلام نکردند که گمرک خرمشهر را خالی کنید و عراقی ها گمرک خرمشهر را غارت کردند. بنابر این یک طرف عراق است که آماده جنگ بوده و یک طرف ایران بوده که کوچک ترین اقدامی برای مقابله انجام نداده است.
امام فرمان بسیج مستضعفین را در مقابل حمله آمریکا بعد از قضیه سفارت داده اند
حسین علایی در بخش دوم سخنان خود با اشاره به اینکه هر کشوری یک جنگ را برای پیروزی آغاز می کند، گفت: صدام اگر مطمئن نبود که پیروز می شود، جنگ را شروع نمی کرد. ولی من به این نتیجه رسیده ام که نه در توان صدام بوده که بخواهد انقلاب اسلامی ایران را از بین ببرد و در اسناد عراق دیده ام غیر از سه موضوعی که برای جنگ مطرح کرده بود، چیز دیگری ندیده ام و در قابلیت عراق هم این را ندیده ام. نکته بعد این است که کسانی که مسئول می شوند باید دنیا را بشناسند و نکته دیگر این است که هرچه دشمن می گوید را قبول کنیم؛ وقتی عراق تهدید به جنگ می کرد، هیچ کس اعتنا نمی کرد و ما تهدید را آمریکا می دانستیم و حتی امام فرمان بسیج مستضعفین را در مقابل حمله آمریکا بعد از قضیه سفارت داده اند.
وی یادآور شد: روز آغاز جنگ یک سایت هم از ۳۶ سایت موشک های هاگ ما فعال نبوده است. اگر قبل از جنگ ما جنگ را جدی می گرفتیم کافی بود اینها را فعال می کردیم. یک تیر کلاشینکف هم به ۱۹۲ هواپیمای عراق شلیک نشد که به ۱۰ فرودگاه ایران حمله کردند که خودم تبریز را شاهد بودم و آقای میرحسین موسوی قرار بود در دانشگاه تبریز سخنرانی کند و رفته بودم ایشان را بیاورم. یک دفعه دیدم دو فروند میگ عراقی از ارتفاع پایین دو موشک چتری زدند. یک موشک هم در روز ۳۱ شهریور به سوی هواپیماهای عراق شلیک نشده و علامت این است که شورای عالی دفاع ما اصلا آمادگی نداشته است.
رئیس اسبق ستاد مشترک سپاه پاسداران افزود: ارتش در زمان شاه بر مستشاران آمریکایی تکیه داشت و نبض فناوری ارتش در کنترل آمریکا بود و مثلا همه خلبانان ما باید در آمریکا آموزش می دیدند و این طور نبود که ارتش خودش کارهای ستادی را تمرین کرده باشد. نکته بعد اینکه به محض خروج شاه از ایران، آمریکا ارتباط فکری و لجستیکی با ایران را قطع کرد. ۱۲ میلیارد دلار پولی که بابت خرید تسلیحات به آمریکا داده شده بود، بعد از خروج شاه باقیمانده را به ایران ندادند. نکته بعدی من فکر می کنم دلیل فعال نشدن هاگ ها این بود که سیستم مستشاری از بین رفته بود. اتفاقا انقلاب بیشترین حمایت را از ارتش کرد.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۱۷