عبدالرضا: سلام
سیما: سلام
بالاخره بعد از این همه دوندگی و انتظار، جواب سلامم رو دادید
دوندگی در کار نبود. یه ویترین شیک و تمیز برا خودت درست کردی و می شینی منتظر، ببینی کی جواب سلام رو میده.
آره ولی همه مون ویترین داریم. فقط قفسه هامون فرق می کنه. به هر حال ممنون که جوابم رو دادید. مرسی
خواهش می کنم. راستش بدم نمی اومد خیلی زودتر از اینا اعلام آشنایی کنم. سرم شلوغ بود با یه سلام دیگه. نمی دونم چش بود؟ خودش شروع کرد. یه چند روز حرف زدیم. بعد یهو غیبش زد. دوباره یهویی چهار روز بعد، لبخند فرستاد. خلاصه خل بازاری بود. از شانس شما است با یه خاطره تلخ به سلام تون جواب دادم.
اشکال نداره. خیلی هم خوب شد. قول میدم جبران کنم. سر کاری نیستم. واقعا فکر می کنم آدم جالبی هستید. این چیزهایی را هم که گفتید عین همان شخصیتی است که توی صفحه تان هست.
پس ناراحت نمی شید یه بارکی بپرسم واقعا چه چیزی رو تو من جالبتر دیدی؟ عکسام و قیافه ام یا شخصیتم؟ چون راستش، من توی ویترین تون شخصیت خاصی ندیدم. همه چی خوب بود و استرلیزه. اما قیافه تون و ته ریش های مرتبی که همیشه دارین چشمم رو گرفت.
اجازه دارم من هم بگم؟ بلاکم نمی کنید؟
اجازه یعنی چی؟ لطف کن هیچوقت با شرط و شروط حرف نزن. هر چی می خواهی بگو و پای لرزش هم واستا
باشه. دو سه تا چیز توی پروفایل تون هست که جالبه
چی مثلا
تند تند میگم و میرم. نمی خوام ببینم عکس العمل تون چیه؟ امشب چیزی ننویسید. شاید برگشتم و سر زدم یک ساعت دیگه :)…. لطفا لطفا و لطفا بلاکم نکنید. اگه هم این تصمیم رو دارید یک جواب برام بگذارید بعد بلاکم کنید.
؟چقدر ترسویی تو… خوب بگو. فحش که نمی خوایی بدی. خودم بگم خیالت راحت بشه
باشه میگم… گربه داشتن تون رو دوست دارم. خنده تون. پاهای کشیده تون. دماغ عمل نکرده تون…
اینا ترس داشت. برا اینا بلاکت کنم؟
من قرار بود رفته باشم. ولی خوب اینم میگم و میرم. بادا باد. من زن هایی که برام جالبند … زن هایی هستند که … که ….
دو دقیقه است منتظرم. رفتی؟ نکنه در رفتی دِ بگو خوب
زن هایی برام جالبند که … پستونای کوچیک دارند. بای. بای بای بای بای.
ادامه دارد